چه کسی تاب «شوکران» در سیما را نداشت؟
شفافسازیهای بدون شفافیت این روزها یکی از چالشهای اصلی صداوسیما در حوزههای مدیریتی و روابط عمومیهاست که باعث شده رسانهها همیشه با ابهامات و سوالهای بیجواب مواجه باشند.
خبرگزاری مهر: «هفت روز سیما» عنوان بسته خبری-تحلیلی ویژهای است که هر پنجشنبه به بازخوانی اهم تحولات خبری مرتبط با متن و حاشیه تولیدات صداوسیما و اتفاقات پیرامونی آن در طول هر هفته میپردازد.
در این بسته خبری هفتگی در نظر داریم در کنار خبرهای رسمی فعالیت برنامهسازان و مدیران سیما، نیم نگاهی به حواشی رسانهای و حتی شایعاتی که بهرغم غیررسمی بودن میتوانند در اخبار مرتبط با سیما تأثیرگذار باشند هم داشته باشیم.
امروز پنجشنبه پنجم ماه میتوانید با بیست و سومین بسته خبری «هفت روز سیما» در مرور مهمترین رویدادها و خبرهای تلویزیون و شبکه نمایش خانگی در هفتهای که گذشت، با خبرگزاری مهر همراه شوید.
چهره هفته؛ مشاور عالی سیما و شفافسازیهای ِ بدون شفافیت!
رضا پورحسین سالهاست که در تلویزیون فعالیت دارد و عمر کاری او به چند دهه میرسد. او دورههای نسبتا موفقی را هم در مدیریت شبکههای تلویزیونی مثل شبکه چهار، شبکه آموزش و شبکه مستند پشت سر گذاشته؛ دورههایی که شاید بدون حاشیه و البته بدون اتفاقات مهم خبری یا برنامهسازیهای چالشی همراه بود و معمولا روندی آرام و بیتلاطم را در رویکردهای کاری خود داشته است.
اوج حضور این مرد آرام در قاب تلویزیون را هم میتوان در مناظرههای انتخاباتی سال ۸۸ رصد کرد؛ زمانی که پورحسین بهعنوان مجری مناظرههای انتخابات ریاستجمهوری هدایت و کنترل این مناظرهها را بر عهده گرفت و هرچقدر این مناظرهها تند و پرتنش و گاه با جسارتهای طرفین برگزار میشد، پورحسین فقط میزان ثانیههای کاندیداها را محاسبه میکرد و بدون توصیه، تذکر و حتی جملهای درباره حرفهای مطرح شده یا هر نوع عمل و عکسالعمل دیگری فقط و فقط زمان نامزدها را به آنها اعلام میکرد؛ رویکردی که باعث شد حین مناظرهها و حتی تا سالها بعد شوخیهای بسیاری با پورحسین انجام شود!
با این حال پورحسین همچنان مرد آرام سیماست که ترجیح میدهد در هر مقام و جایگاهی همین رویکرد را حفظ کند. چندی پیش میرفت که اتفاقی ویژه را رقم بزند و بعد از مدتها یک ارزیابی ویژه در معاونت سیما نسبت به اجرای مجریان کلید خورد؛ وقتی در تابستان امسال طی نامهای به مدیران تلویزیونی به برخی از مجریان از نمره ۱۰۰، امتیازهایی اختصاص داده شد و نامهایی مورد تشویق قرار گرفتند که در میانشان هیچ اسمی از مجریان سلبریتی و پرطرفدار سیما نبود.
لیستی که برای اولین بار خبرگزاری مهر آن را منتشر کرد و خیلی زود با سوالها و ابهاماتی از طرف رسانهها و حتی خود مجریانی که نامشان به امتیاز لازم برای لیست مورد نظر نرسیده بود مواجه شد. اما پورحسین همان زمان سکوت کرد و ترجیح داد به جای شفاف سازی درباره لیست مذکور همین روند را برای دیگر مجریان سیما هم ادامه دهد و به فاصله کوتاهی لیستهای دیگری منتشر شد تا به نوعی تمام مجریان سیما را با عناوین مختلفی مثل پاسداشت زبان فارسی و... مورد تشویق قرار بگیرند.
رضا پورحسین مشاور عالی سیما روز گذشته هم مصاحبهای با خبرگزاری تسنیم داشت که در عین اینکه درباره بسیاری از حواشی اخیر مثل دستمزدهای میلیاردی رضا رشیدپور و مهران مدیری، ارزیابی مجریان تلویزیونی، ادامه برنامه سازی رشیدپور در سیما و پخش آگهیهای بازرگانی سخن گفت اما در مقام یک مدیر رده بالا، بیشتر به ابراز نظرات دیپلماتیک بسنده کرد و نه تنها هیچ اطلاعات تازهای ارائه کرد و نه توانست پاسخ جدی به ابهامات و شایعات بدهد.
پورحسین این روزها در مقام مشاور عالی سیما فعالیت دارد؛ او همچنان مرد آرام سیماست که به نسبت دیگر مدیران و مقامات ارشد صداوسیما تعامل بهتری با خبرنگاران دارد اما معمولا همه سوالات را با محافظه کاری پاسخ میدهد؛ آسیبی که رسانه ملی این روزها به شدت از آن رنج میبرد و مدیران ارشد سازمان معمولا کمترین صراحت را در پاسخ به خبرنگاران دارند.
به این ترتیب گفتگوهای مدیران درباره مهمترین و چالشی ترین مسائل روز تلویزیون هم به شفاف سازیهایی بدون شفافیت تنزل مییابد.
حاشیه هفته؛ چالش روابط عمومی صداوسیما یا چالش مجریان میلیاردی؟
هفته گذشته طرح دستمزدهای میلیاردی مهران مدیری و رضا رشیدپور برای برنامههای شب یلدا در رسانهها به یک چالش تبدیل شد. ابتدا دستمزد میلیاردی رشیدپور برای دو شب اجرا در تلویزیون مطرح شد که همان زمان کوروش کمرهای مشاور مدیر شبکه سه سیما در توئیتی این رقم را تکذیب و به صورت رسمی اعلام کرد که هنوز هیچ قراردادی با تهیه کننده برنامه بسته نشد است.
بعد از آن نیز رقم تولید هر قسمت از برنامه «دورهمی» اعلام شد که با توجه به رقمی ۳۵۰ میلیون تومانی و درصدی از تبلیغات بازرگانی، رسانهها درآمدی میلیاردی را برای هر برنامه تخمین زدند. اما چالش فعلی که از حاشیهساز شدن رقم برنامههای رضا رشیدپور و مهران مدیری برندهای پرطرفدار تلویزیون پررنگتر جلوه کرد «نقش» روابط عمومیهای صداوسیما «در پاسخگویی» به سوالات و ابهامات رسانهای بود.
اعلام رقم دستمزد مجریان و حتی سلبریتیهایی که در تلویزیون چه در مقام اجرا چه بهعنوان مهمان حضور پیدا میکنند و حتی رقم تولید برنامههای تلویزیونی با پروداکشنهای گسترده در همه شبکهها همیشه به عنوان یک چالش قدیمی مطرح بوده است و هیچ گاه به سوال رسانهها در این باره پاسخ داده نشده است. این هفته این چالش باعث شد «فلسفه حضور مدیران روابط عمومی صداوسیما» مورد سوال جدی قرار بگیرد که اگر قرار نیست به صورت رسمی با رسانهها در تعامل و پاسخگویی باشند، پس کم و کیف حضورشان در سازمان چه کارکردی دارد؟
به ویژه که در حل چالشها و حاشیههای رسانهای در همه سازمانهای بزرگ ،این معمول است که روابط عمومی سازمان هرچقدر حرفهایتر باشد سریعتر با تنظیم متن و جوابیهای به ابهامات رسانهای پاسخ داده و آن را در اختیار اهالی رسانه میگذارد.
اما در هفته گذشته و بهدنبال کلید خوردن حاشیهها و واکنشها نسبت به دستمزد دو مجری مطرح تلویزیون، شاهد چه واکنشهایی از سوی مدیران روابط عمومی بودیم!؟
حمید خواجهنژاد مدیر روابط عمومی معاونت سیما در شبی که این حواشی کلید خورد، ترجیح داد در توئیتی به شگفتانههای برنامههای یلدایی اشاره کند. او در توئیتی نسبت به برنامه «شب آرام» رضا رشیدپور نوشت: «شب آرام تا این لحظه ۴۲۰ سکه بهار آزادی اهدایی خیران به ارزش یک میلیارد و هشتصد و نود میلیون تومان جمعآوری کرده است که با احتساب بدهی ۵ میلیونی (به طور متوسط) هر گرفتار در بند، ان شاالله شبی آرام را به ۳۷۸ نفر هدیه خواهد کرد» توئیتی که زیر آن کلیدواژههای «#مسوولیت اجتماعی» و «#سیمای مردمی» هشتگ شده بود.
خوب است مدیر روابط عمومی معاونت سیما بتواند مسئولیتهای کاری خود را نیز در کنار یادآوری مسئولیتهای اجتماعی برای رسانهها تشریح کند تا بدانند از این پس باید در قبال چه ابهاماتی میتوانند توئیتهای وی را چک کنند!
کمپین سکههای رضا رشیدپور قطعا اتفاق ویژهای بود اما مدیر روابط عمومی معاونت سیما که معمولا توئیتهایش شکل منظم و روتینی هم ندارد، به جای پاسخ رسمی و جدی و حتی همان تکذیبه توئیئتوار نسبت به مهمترین حاشیهها تصمیم گرفت فقط از تعداد سکههای جمع شده سخن بگوید.
با پایان برنامههای شب یلدا و اوجگیری حاشیههای رسانهای نسبت به دستمزد مهران مدیری و رضا رشیدپور اینبار محمدحسین رنجبران مدیرکل روابط عمومی صداوسیما تصمیم به واکنش (البته نه به صورت رسمی که مجازی) گرفت و در صفحه شخصی خود در توئیتر نوشت: «به شادی نگاه سیاسی نداشته باشید. تا از چم و خم قصهها هم با خبر نشدهاید تیتر یک نزنید. این حجم از تماسهای مردم با ۱۶۲ و رضایتشان از برنامههای شب یلدا قیمت ندارد. گرچه در سازمان صداوسیما همیشه با حداقل قیمت هزینه شادی پرداخت میشود...»
او در توئیت دیگری هم نوشته بود: «اما این روزها که شادی گمشده؛ باز پیدایش میکنیم... هرچقدر سخت و صعب...حتی اگر برخیها نخواهند. برخیها که با این شادی مردم و موفقیت صداوسیما سناریوی سیاسیشان را شکست خورده و چند صد میلیاردشان را از کف رفته میدانند! بدانید و بدانند این مسیر ادامه دارد...»
قطعا توئیتر که البته هنوز مشخص نیست در شرایط فیلترینگ آن باید به رسمیت شناخته شود یا نه، یکی از ابزارهای مهم اطلاع رسانی این روزها است اما قطعیتر از این گزاره این است که مدیران روابط عمومی بنا به فلسفه جایگاهشان قطعا آگاهند که چطور با رسانهها تعامل داشته باشند و از چه مسیری به شفاف سازی نسبت به مسائل و ابهامات روز بپردازند؛ البته اگر بنایی برای شفاف سازی وجود داشته باشد!
در همین توئیت هم مدیرکل محترم روابط عمومی صداوسیما به جای «سیاسی کردن ماجرا» و مخاطب قرار دادن بازیگران سیاسی این جریان (که طبیعتا حضورشان قابل کتمان نیست) میتوانست مردم عادی و رسانهها و خبرنگارانی را که هنوز نامشان در «لیست سیاه روابط عمومی رسانه ملی» نیست، خطاب قرار داده و نسبت به ابهامات واقعی بهوجود آمده برای آنها درباره هزینه مالی تولید ویژهبرنامههایی همچون «شبآرام» و «دورهمی»، شفافسازی کند.
اتفاق ویژه هفته؛ حضوری که عدم شد!
مسعود معینیپور مدیر جوان شبکه چهار سیماست که از زمان حضورش در این شبکه توانسته برنامههایی جدی و چالشی کلید بزند و یا بخشی از برنامههای گفتگومحور این شبکه را با جدیت و صراحت بیشتری همراه کند. برنامههایی مثل «این ج.ا»، «زاویه»، «شوکران» از جمله این برنامههای گفتگومحور این شبکه هستند که ارتباط خوبی هم با مخاطب تخصصی خود برقرار کردهاند.
برنامه «شوکران» در قالب همین پکیج برنامهای گفتگومحور و چالشی است که پیام فضلینژاد سردبیری آن را بر عهده دارد. در فصل گذشته چهرههای مهمی را به تلویزیون آورد و خلایی را در گفتگو با شخصیتها و چهرههای ماندگاری پر کرد که به اعتبار علم و آگاهیشان مدارجی را کسب کرده بودند و شاید به دلیل تفاوت نگاه با صداوسیما سالها در این رسانه حضور نداشتند. این برنامه در همین فصل هم، همین رویکرد را در پیش گرفت و فتح بابی برای حضور رسانهای چهرههایی به تلویزیون شد که شاید برخلاف ظاهر و دیدگاهی که نسبت به آنها وجود دارد از اهمیت جمهوی اسلامی ایران، نظام و کشور سخن گفتند.
در قسمت اخیر این برنامه نیز قرار بود گفتگوی شیرین هانتر دانشمند علوم سیاسی در قالب این برنامه پخش شود. هانتر عضو شورای روابط خارجی آمریکا و استاد دانشگاه جورج تاون واشنگتن دی سی است و برنامه «شوکران» با اجرای پیام فضلینژاد گفتگویی را با وی انجام داده بود که قرار بود دوشنبه همین هفته دوم دی ماه در بیستو پنجمین قسمت از این برنامه پخش شود و به این ترتیب هانتر برای اولینبار پس از انقلاب اسلامی در صداوسیما و شبکه چهار حاضر میشد و پیرامون شرایط سیاسی و جهانی امروز ایران به بحث و گفتوگو میپرداخت که اتفاقی ویژه برای تلویزیون و صداوسیما بود.
این اتفاق ویژه البته با پخش نشدن این مصاحبه و اکتفا به یک زیرنویس که گفتگو به زمانی دیگر موکول شده است به اتفاقی نامبارک بدل شد.
شیرین هانتر پیش از این بارها با رسانههای رسمی ایران گفتگو کرده بود و مواضع رسمی او درباره کشور شناخته شده بود و حضورش با واکنش مثبت رسانهها هم مواجه شده بود.
با این حال طبق خبرها و اظهارنظرهای غیررسمی، این برنامه تا دقایقی مانده به ساعت پخش در ساعت ۲۱ دوشنبه شب دوم دی ماه قرار بوده پخش شود و مدیر شبکه نیز پای آن ایستاده بود اما به یک باره و بهواسطه شدت گرفتن برخی فشارهای خارج از سازمان از کنداکتور خارج شده و با زیرنویس به زمانی دیگر موکول شد.
هنوز درباره این قسمت از برنامه «شوکران» اطلاع رسانی مشخصی وجود ندارد و مشخص نیست چه کسی خارج از شبکه از پخش این برنامه جلوگیری کرده است ولی اتفاقی را که میتوانست به برگ برنده تبدیل شود رنگ حاشیه و افسوس به خود گرفت.
سینما در سیما؛ واکنشها به لیست ۴۰۰ نفره صداوسیما برای فیلم فجر
با انتشار لیست خبرنگاران متقاضی حضور در جشنواره فیلم فجر، صداوسیما با بیش از ۴۰۰ متقاضی باردیگر خبرساز شد که پیش از این و در سال قبل نیز واکنشها و حاشیههای رسانهها را نسبت به انتشار لیستی از عوامل برنامههای تلویزیونی و رادیویی در برداشت.
لیستی که در آن شبکههای مختلف تلویزیونی و حتی بیش از نیمی از شبکههای رادیویی برای حضور در جشنواره فیلم فجر متقاضی شدهاند و حدود ۳۰ نفر نیز از طرف خبرگزاری صداوسیما برای حضور در جشنواره ثبت نام کردهاند. آنچه مشخص است این است که هر یک از برنامههای تلویزیونی گروهی از عوامل دارد که با احتساب یک گروه چند نفره شامل تصویربردار، گزارشگر، تهیهکننده و... ممکن است تا ۱۰ یا ۱۵ نفر هم برسد اما یک مساله مهم خروجی برنامههای سینمایی در ایام جشنواره فیلم فجر در تلویزیون است.
به طور مثال مهمترین برنامههای سینمایی در این ایام برنامه «هفت» در شبکه سه، «نقد سینما» در شبکه پنج، «شب سینما» در شبکه چهار و برنامه «شهر فرنگ» حمیدرضا مدقق در شبکه خبر است. با این حال از طرف هر یک از شبکههای سراسری تلویزیون چند برنامه متقاضی حضور در کاخ جشنواره شدهاند و جز شبکههای اصلی، شبکههای دیگر تلویزیون نیز که شاید حتی در حد یک برنامه و آیتم سینمایی هم نداشته باشند متقاضی حضور در جشنواره شده اند.
تعداد افراد حاضر از طرف صداوسیما آنقدر زیاد بود که باعث شد خود روزنامه رسمی صداوسیما نیز به آن انتقاد کند و محمدصادق علیزاده روزنامه نگار جام جم طی گزارشی که به حضور چهرهها و افراد مختلف در این لیست پرداخته آورده است: «این همه جوالدوز به دیگران زدیم یک سوزن هم به خودمان بزنیم. بخش مهمی از این فهرست ۲۰۰۰ و خردهای نفره مربوط به اسامی دوستانی است که از قسمتهای مختلف صداوسیما ثبتنام کردهاند. از خبرگزاری صدا و سیما گرفته و انبوه کسانی که به عنوان خبرنگار ثبتنام کردهاند (واقعا این همه خبرنگار فرهنگی تلویزیونی داریم؟!) تا برنامههای مختلف با ربط و بیربط شبکههای رادیویی و تلویزیونی. مثلا این که چرا باید از یک برنامه تلویزیونی غیرمرتبط با فرهنگ و سینما، عکاس به جشنواره معرفی کند سوال جالبی است که احتمالا تهیهکنندهاش هم پاسخی برای آن ندارد! واقعا اگر این همه فعال و خبرنگار و برنامهساز فرهنگی و سینمایی در رادیو و تلویزیون داریم؟! واقعا داریم؟!»
پیشنهاد ویژه؛ مستندی از حضور «متفاوتها» در سوریه
«زینبیات» مجموعه مستندی پنج قسمتی است که جمعهها ساعت ۱۹:۳۰ روی آنتن شبکه مستند میرود و تلاش کرده است سراغ بخشی از شهدای مدافع حرم برود که کمتر مورد توجه قرار گرفته اند.
این مستند در قسمت اول سراغ احمد محمد مشلب جوان ثروتمند لبنانی رفت که در سوریه به شهادت رسید و با مادر وی درباره زندگی او گفتگو کرد. در همین مستند به زوایایی از زندگی او پرداخته شد که نشان میدهد از سطح رفاهی کامل برخوردار بوده است، در ویلایی زندگی میکرده است که استخر دارد و صاحب ماشین بی ام دبلیو بوده است و با همه اینها داوطلبانه برای مبارزه به سوریه میرود.
حالا چهار قسمت دیگر از این مستندها باقی مانده است و در ادامه قرار است با همسر چهار شهید مدافع حرم دیگر لبنانی گفتگو شود.
این مستندها به سفارش سازمان اوج ساخته شده است و خانه مستند انقلاب اسلامی مجری طرح آن است. همچنین ناصر نادری و محسن اردستانی کارگردانی مشترک این مجموعه را بر عهده داشته اند و نادری تهیه کننده این مجموعه نیز هست.
این مجموعه که به دور از تصاویر آرشیوی در لبنان ساخته شده است مدت زمان کوتاهی را هم برای هر قسمت در نظر گرفته که حدود ۲۶ دقیقه است و فردا جمعه ششم دی ماه قرار است دومین قسمت از آن روی آنتن برود.
دیدگاه تان را بنویسید