انگشتر اهدایی رهبر انقلاب به امینالرعایا هدیه شد +تصاویر
جمعی از فعالان عرصه نشر و کتاب به همت مجمع ناشران انقلاب اسلامی به عیادت حجتالاسلام مرتضی امینالرعایا، تصویرگر، نویسنده و شاعر انقلابی رفتند.
خبرگزاری فارس: جمعی از فعالان عرصه نشر و کتاب به همت مجمع ناشران انقلاب اسلامی به عیادت حجتالاسلام مرتضی امینالرعایا، تصویرگر، نویسنده و شاعر انقلابی رفتند.
براساس این گزارش، در این دیدار صمیمانه، علیرضا مختارپور، دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور، میثم نیلی مدیر عامل مجمع ناشران انقلاب اسلامی، محمدحسین صلواتیان، مدیرمسؤول و سردبیر کیهان بچهها و از تصویرگران پیشکسوت، محمد حمزه زاده، نویسنده و مدیر سازمان سینمایی حوزه هنری، مرتضی آخوندی، ناشر پیشکسوت، نادر قدیانی مدیر انتشارات، جاسبی از فعالان عرصه نشر، یزدانی معاون قرارگاه خاتمالاوصیا و فعال جبهه فرهنگی انقلاب، مرادیان معاون تشکیلات مجمع ناشران انقلاب اسلامی و مصطفی زمانی از قدیمیترین و پرکارترین ناشران عرصه کتاب کودک (انتشارات پیام آزادی) حضور داشتند.
«حجتالاسلام مرتضی امینالرعایا» از چهرههای کمتر رسانهای شده محسوب میشود، او و فعالیتهایش اغلب در سکوت خبری انجام شده و حتی پس از گذر سالها همچنان چهره مشهوری نیست. بیمار است و چشمهایش دیگر سوی گذشته را ندارد، دستهایش ثبات قبل و وضعیت جسمیاش اجازه فعالیت گسترده را نمیدهد. در ابتدای این دیدار امین الرعایا ضمن خوشامدگویی به حضار از وضعیت بیماری کنونی خود گفت و اینکه قادر به نوشتن نیست.
در این دیدار علیرضا مختارپور دبیر کل نهاد کتابخانههای عمومی کشور با پرسش درباره بیماری این هنرمند و اینکه آیا امکان درمان در سایر کشورها وجود دارد یا نه، آخرین وضعیت درمان این تصویرگر را جویا شد که حجتالاسلام امینالرعایا توضیح داد: عمل پیوند قابل انجام نیست، در سایر کشورها نیز راهی برای مداوا نیافتهاند، این مسئله موجب شده هنگام راه رفتن تعادل نداشته باشم و سرگیجه آزاردهنده است. سخت رفت و آمد دارم و بسیار زمین میخورم.
زمانی از ناشران قدیمی در عرصه کتاب کودک نیز با توضیحاتی در این باره که هنر آقای امینالرعایا از سالهای ابتدای انقلاب اسلامی در پوسترها و طراحیها نمایان است، بیان داشت: او در روزهای ابتدای انقلاب با تصاویر و پوسترهایی که منتشر میکرد عکس شهدا و امام خمینی (ره) را برای انقلابیون مهیا میکرد. اغلب در تظاهراتها از تصاویر ایشان استفاده میشد. مصطفی زمانی اضافه کرد: اگر این هنرمند نبود کارها در انتشارات پیام آزادی پیش نمیرفت، شاید بیش از ۸۰ درصد طراحیهای انتشارات از آن آقای امینالرعایا بود، بنابراین در حال حاضر هم یک کارتن از تصویرگریهای ایشان موجود است. او زمانی که نه دستگاه بزرگنمایی بد و نه تجهیزاتی با مداد شمعی کار میکرد حتی روزی ۵ تصویر شهید هم در دوران جنگ و انقلاب میکشید تا خانواده شهدا در مراسمشان از آن استفاده کنند.
در ادامه حجتالاسلام امینالرعایا تصریح کرد: تقریبا ۸ سال جنگ را بنده به تصویر کشیدهام، هرچند خاطرات آن روزها را تا به امروز برای رسانه یا نشریهای بازگو نکردهام، اما این نخستین باری است که میگویم در روزهای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس روزی بیش از شش تصویر شهید را میکشیدم و به خانوادههایشان تحویل میدادم.
وی درباره آثارش هم بیان کرد: روزی برای گرفتن آمار به موسسه خانه کتاب وزارت ارشاد رفتم، تا پیش از بیماری بتوانم پروانه نشر اخذ کنم، جالب این بود که مسئول خانه کتاب به من میگفت: شما بیش از ۲۰۰ کتاب چاپ اول دارید، چطور تا به حال اقدام نکردهاید! در آمار مشخص شد ۴۶۰ کتاب تصویرگری از بنده موجود است، اما اطلاعاتی از شما موجود نیست! مختارپور همچنین درباره جمعآوری گزینه آثار جویا شد که مصطفی زمانی بیان کرد: کتابهایی از کارهای ایشان موجود است، اما هنر کار دسته بندی و پژوهشی جامع تهیه نشده است.
امینالرعایا گفت: من زمان شاه با اسامی گوناگون فعالیت میکردم تا دستگیر نشوم، اسامی متعدد، «عادل» و… این کلمه تخلص شعریام هم بود، اما همان دوران ساواک در پی «عادل» بود هرچند هرگز او را نیافت. البته کتابهای شعر هم دارم که هنوز منتشر نشده است. مصطفی زمانی از ناشران قدیمی هم با بیان اینکه در انتشار از اشعار این هنرمند استفاده کردهایم گفت: برخی کتابهایی که از سوی انتشارات پیام آزادی منتشر کردیم شامل اشعار آقای الرعایا بود، هرچند انتشارات قدر ولایت هم طی این سالها کتابهای او را منتشر کرده است.
این دیدار که همزمان با ۶۳ سالگی تاسیس کیهان بچهها انجام شده، با یادی از مرحوم «امیرحسین فردی» همراه بود، که با انتشار سههزارمین شماره این نشریه هم همزمان شد. حضور ناشران قدیمی و پیشکسوت در این دیدار موجب شد خاطراتی هم نقل شود، در نهایت تاکیداتی پیرامون گردآوری آثار «حجتالاسلام امینالرعایا» صورت گرفت، همچنین دفتر ادبیات انقلاب اسلامی قرار است خاطرات این هنرمند را ثبت و ضبط کند.
حجتالاسلام امینالرعایا در ادامه این دیدار به مشارکت در طراحی آرم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همچنین طراحی آرم بنیاد شهید هم اشاره کرد و عنوان داشت: برای جابه جایی منزلمان روزی در صدد جمع آوری وسایل خانه بودیم، حجتالاسلام نظام زاده رئیس وقت سازمان اوقاف اصرار داشت که من آرم بنیاد شهید را طراحی کنم. گفتم خسته هستم و دستهایم لرزان است قادر نیستم طرحی بکشم، اما آقای نظام زاده با اصرار فراوان خواهان پذیرش من برای اجرای طرح بود.
وی افزود: در پاسخ رئیس سازمان اوقاف گفتم فرصت ندارم. اما از ایشان اصرار بود و از من نپذیرفتن. در نهایت چند ساعت جابه جایی وسایل را به تعویق انداختیم و به همسرم گفتم باید طرحی را بکشم. به حضرت زینب (س) توسل کردم و کمک خواستم، گفتم شما بگویید چه طرحی بکشم، خوابیدم، در خواب کبوتری را دیدم که در عرش پرواز میکند، دیدم وارد حیاط خانه ما شد و وسط حوض مجسمه لالهای را دیدم که آب روان سرخ از آن جاری بود و کبوتر بر لبه آن نشست و شروع به آب خوردن کرد، در حالیکه از آن خون جاری بود، بلافاصله بیدار شدم، برای بنیاد شهید آرم را کشیدم، اطرافش نیز مواردی را افزودم. ارسال کردم صبح فردای آن روی حجتالاسلام نظام زاده تماس گرفت و از تصویب همان طرح خبرداد.
وی درباره طراحی آرم سپاه هم گفت: رفت و آمد به منزل ما بسیار بود، برادر شهید منتظر قائم با بنده بسیار صمیمی بود، به من گفت: آرم برای سپاه بخواهیم برایمان طرح میزنی؟ گفتم بله انجام میدهم، او با بچههای سپاه ارتباط داشت، مشخصات آرمی که مدنظرشان بود برایم آورد و گفت: سه روز میشود که نخوابیدهام، شما مشغول طرح باش تا من کمی استراحت کنم، ما این آرم را لازم داریم. پذیرفتم که طرح را بزنم، متن حاوی مشخصات آرم را خواندم و رفتم برای آقای منتظر قائم غذا آوردم تا بیایم او بخواب رفته بود. پشت میز نشستم و با توجه به مشخصات مشغول طراحی شدم، دستم بیاختیار روی کاغذ پیش میرفت، ابتدا با مداد و بسیار کوچک طراحی کردم، تمام که شد آقای منتظرقائم از خواب بیدار شد و گفتم طرح تمام شد، مرا در آغوش کشید و بوسید و گفت: شما منتظر باش تا من تائید طرح را بگیرم، تا اگر مشکلی داشت برای تصحیح باز میگردم، پشت میزم منتظر آقای منتظر قائم شدم، اما خبری از او نشد، نماز خواندم لباس پوشیدم و به راهپیمایی رفتم. با کمال تعجب دیدم که دست خانمهای محجبه در تظاهرات عکس آرم سپاهی است که من طراحی کردهام، منتظر قائم را دیدم، گفت: بچهها شبانه طرح را به چاپخانه دادهاند و به تصویب هم رسیده است نگران نباش.
این تصویرگر اضافه کرد: در روزهایی حتی از سراسر کشور و خارج از کشور از من میخواستند آرم برایشان طراحی کنم و قلم بزنم، سیاه و سفید و روی کاغذ کالک کار میکردم، فرصت نداشتم رنگی طراحی کنم، حتی مادران شهدا عکس تار و غیر واضحی را از فرزندانشان برایم میآوردند تا طراحی کنم، فقط بالای تصویر فرزندش علامتی به نشانه اینکه باید چه چهرهای را طراحی کنم قرار میداد و ضربدری میزد، من به سختی میتوانستم چهره را ببینم، اما وقتی عکس را به مادر شهید تحویل میدادم بسیار خوشحال میشد و میگفت: همانند فرزندم است. این نویسنده و شاعر به فعالیت ورود به حوزه و آغاز طلبگی هم اشاره کرد و گفت: پس از مدتی طلبه شدم، پیش یکی از علما رفتم و درباره ورود به دانشگاه هنر از ایشان سوال کردم، در پاسخ به من گفتند که نرو، در حوزه بمان و درس حوزوی بخوان، هرچند توصیه فرمودند که استخاره کنم و استخاره هم کردم و بد آمد. وی در ادامه به روند طراحی در آزمونهای متعدد اشاره کرد.
در این دیدار میثم نیلی مدیرعامل مجمع ناشران انقلاب اسلامی با اشاره به دیدار چندی پیش نویسندگان با رهبر انقلاب اظهار داشت: قرار بود در این دیدار حجتالاسلام امینالرعایا هم حاضر باشند که بیماری مجال حضور به ایشان نداد، من این مسئله را خدمت رهبر انقلاب عرض کردم و ایشان انگشتری متبرکی را برای هدیه به من دادند تا تقدیم آقای امین الرعایا کنم.
در ادامه مراسم این انگشتری متبرک توسط علیرضا مختارپور به حجتالاسلام امینالرعایا اهدا شد. حجتالاسلام امینالرعایا هم بلافاصله از دوران جوانی و توصیه حضرت آیتالله خامنهای صحبت کرد و گفت: رهبر انقلاب در زمان جوانی طراحی و نقاشیهایم را ملاحظه فرمودند، و نصیحتهایی پیرامون اینکه وارد چه کاری شوم را مطرح فرمودند. این سخنان در منزل فخرالدین حجازی انجام شد. ایشان فرمودند: کارهایت را بیاور تا ببینیم، در ادامه توصیه کردند که پندهای قرآنی را به تصویر بکشم. میثم نیلی خاطرنشان کرد: نسل ما و نسل پس از ما به آقای حجتالاسلام امینالرعایا مدیون است، ایشان در تربیت انقلابی بچههای دهه ۶۰ نقش پررنگی داشتند، کتابهای ایشان بر ما تاثیرگذار بود. حجتالاسلام امینالرعایا در پاسخ به سوال دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور درباره داشتن شاگرد توضیح داد: مشغلههای درسی اجازه داشتن شاگرد را نمیدهد، اما طلاب کارهایشان را ارائه میدهند و گاهی تصحیح میکنم. وی افزود: شاگرد حاج آقا مجتبی تهرانی، حقشناس و اسماعیل دولابی بودم و همواره پای درس اخلاق و تفسیر حاج آقا مجتبی میرفتم. محمدحسین صلواتیان، پیشکسوت تصویرگری کتابهای کودک و نوجوان در این دیدار با بیان اینکه دشمن برخی مسایل را از ما بهتر میداند و به فرمود: رهبر انقلاب ایراد هم ندارد ما از آنها بیاموزیم، مثل تبلیغات که از دشمن ضعیفتر هستیم، گفت: کشوهای شرقی هم در برخی موارد از ما جلوتر هستند، در ساخت فیلمهای تاریخی از ما پیش هستند. به شکلی که ما با علاقه آثار آنها را نگاه میکنیم، در حالیکه سنخیتی نداریم، صحبت آقا نیز در این مسیر بود که باید از پتانسیل موجود استفاده کنیم، ایشان شاهنامه را مثال زدند و فرمودند: الان به نظرم جا دارد روی این مسئله کار شود. در پایان این دیدار مصطفی زمانی با تاکید بر اینکه مجموعه «از من بپرس» مجموعهای بود که لبنان منتشر کرده بود، اما آقای امینالرعایا آن را بومی کرد گفت: این اثر در ۲۳ جلد به شکل بومی در دست انتشار است و ما در حال کار روی این کتابها هستیم. امینالرعایا با تاکید بر اینکه بیش از یک سال است که به شدت بیمار هستم، بیماری دیابت و سیاتیک آزاردهنده شده و حتی به چشمهایم آسیب زده است، گفت: هرچند جراحی هم انجام شد، اما ظاهرا اشعه زیاد به چشم سمت چپ تابیده شده و دید را از بین برده است. این هنرمند در بخش دیگری از سخنانش با تاکید بر اینکه نه میتوانم کتاب بنویسم و بخوانم و نه از رایانه استفاده کنم، گفت: هرچند با تشخیص پزشک عینک استفاده میکنم، اما بازهم زیاد قادر به انجام کار نیستم. امینالرعایا با اشاره به اینکه پیش از این اغلب طراحی انجام میدادم افزود: برای درمان چشمم حتی پیش آقای قاضی زادههاشمی وزیر بهداشت هم رفتم، ولی باید به پزشک شبکیه مراجعه میکردم از این رو به پزشک متخصص رجوع کردم و عینک تجویز شد، ولی عینک هم موثر نیست؛ سه عینک برای کارهای مختلف دارم، اما مشکل شبکیه موجب شده مرکز چشمم سیاه شود و قادر به دیدن نباشم.
این دیدار بسیار صمیمانه که بیش از یک ساعت به طول انجامید با یک عکس گروهی به پایان رسید و حاضران برای حجتالاسلام امینالرعایا آرزوی سلامتی و شفای عاجل کردند.
دیدگاه تان را بنویسید