روزنامه فرهیختگان: علیاصغر یوزباشی، مجسمهسازهمه پرترهها و حجمهایی که کار کردهام بر اساس یک تکلیف و نگاه هنری بوده و به نوعی در آن برهه از زمان احساس نیاز میکردم. البته بعد از پایان کار؛ شهرداری و سازمانهایی دیگر سراغ آنها آمدند و از آن استفاده کردند. در این میان سازمانهایی هم بودهاند که سعی داشتهاند استفاده ابزاری از مجسمههای من کنند. به عنوان مثال از پرتره فرجا... سلحشور در روز افتتاحیه سینمای دفاع مقدس استفاده شد، ولی بعد از آن حوزه هنری مکانی درست را برای آن تعریف نکرد و پشت در کارگاه مجسمهسازی حوزه هنری رها شد.
وی افزود: همینطور در مورد مجسمه شهید حججی که وقت بسیاری برای آن صرف شد، نیز بدین منوال رفتار کردهاند و در کارگاه مجسمهسازی حوزه هنری رها شده است. البته اینکه اثرم را در مکانی نصب کنند یا نکنند خیلی برای من مهم نیست؛ بلکه چیزی که مرا به ادامه راه مصممتر میکند، ساخت مجسمههایی است که خودم با آن ارتباط برقرار میکنم. شاید کمتر مجسمهسازی به فکر موضوع ۹ دی باشد؛ ولی من برای مسابقهای با این عنوان سه ماکت طراحی کردم که یکی از آنها دوم شد. یوزباشی تصریح کرد: حساس داشتن به کاری که میکنید نهتنها در میان هنرمندان؛ بلکه در میان تمام کسانی که کاری را شروع میکنند، باید وجود داشته باشد. اگر احساس در کار هنرمند نباشد، مطمئنا اثری تولید نمیشود. وی افزود: حس چیزی نیست که به راحتی و با کلمات بتوان آن را بیان کرد. هنگامی که یک چیزی یا فردی روی هنرمند تاثیر بگذارد، سعی میکند به هر نحوی آن را پیاده کند. برای من هم اگر موضوعی نظرم را جلب کند و احساس من را به وجد آورد، تا حد امکان سعی میکنم تا به ثمر نشاندن آن دست از تلاش برندارم. چهبسا برای ساخت مجسمه شهید حججی به هر نوعی احساس میکردم این کار باید انجام شود و
شبانهروز برای ساخت آن تلاش کردم و بالاخره به سرانجام رسید و تا حد توان دین خودم را به مقام این شهید ادا کردم.
دیدگاه تان را بنویسید