روزنامه خراسان: «اصولاً مقوله فرهنگ، مقوله حساسی است. از یک سو، اهتمام و توجه به آن میتواند مایه انسانسازی و تعالی روح و اندیشه آدمی باشد و از سوی دیگر، سهلانگاری، عدم نظارت صحیح و بی توجهی به آن، میتواند باعث از بین رفتن ارزشها و سوختن فرصتهایی شود که از آنها باید در راستای تربیت و تعالی نوع بشر بهره ببریم.» این نکته را جواد آرینمنش، نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس هشتم و عضو شورای عالی فرهنگی آستان قدس رضوی، در گفتوگو با خراسان مطرح میکند. او معتقد است متعدد بودن مراکز نظارتی و نیز، مراکز تصمیمگیری و تصمیمسازی کشور در عرصه فرهنگ، چالش مهمی در مسیر تحقق نظارت مؤثر و لازم است. به اعتقاد این استاد دانشگاه، شورای عالی انقلاب فرهنگی در عرصه مدیریت و ایجاد هماهنگی میان مراکز نظارتی، نقش محوری را دارد، اما به دلیل نداشتن بازوی اجرایی برای پیگیری مصوبات، نتوانسته آنگونه که شایسته و بایستهاست، برای انجام مسئولیتهای خود در این عرصه، اقدام کند.
چرا نظارت بر فرهنگ و عرضه محصولات فرهنگی ضروری است؟ دستگاههای اجرایی چه وظایفی در این عرصه برعهده دارند؟
طبق قانون و با هدف رشد فضایل اخلاقی، بر اساس ایمان و تقوا و نیز، تحقق استقلال فرهنگی و مصونیت از نفوذ فرهنگ بیگانه و همچنین، اعتلای فرهنگ و هنر اسلامی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دهها سازمان و نهاد دولتی و نیمه دولتی شکل گرفتهاند. این به آن معناست که نظارت و حمایت دولت و مسئولان، برای هدفی که به آن اشاره کردیم، لازم و ضروری است. بر همین مبنا، یکی از وظایف اساسی و مهمی که برعهده نهادها و دستگاههای دولتی مرتبط با امور فرهنگی و به ویژه، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، گذاشته شده، نظارت بر تولید و عرضه محصولات فرهنگی است. این نظارت، گستره وسیعی از فعالیتهای فرهنگی، اعم از سینما، تئاتر، داستان، مطبوعات و ... را در بر می گیرد و به یک موضوع خاص محدود نمیشود. محصولات فرهنگی و هنری از حساسیت ویژهای برخوردارند. اصولاً مقوله فرهنگ، مقوله حساسی است.
از یک سو، اهتمام و توجه به آن میتواند مایه انسانسازی و تعالی روح و اندیشه آدمی باشد و از سوی دیگر، سهلانگاری، عدم نظارت صحیح و بی توجهی به آن، میتواند باعث از بین رفتن ارزشها و سوختن فرصتهایی شود که از آنها، باید در راستای تربیت و تعالی نوع بشر بهره ببریم. به دیگر سخن، مقوله فرهنگ، یک تیغ دو دم است که با آن میتوان نجات و صلاح یا سقوط و فنای انسان را رقم زد. به همین دلیل، در اصل ضرورت نظارت بر عرصه فرهنگ و عرضه محصولات فرهنگی، نمیتوان تردید کرد و باید برای هدایت این مقوله، در مسیر اثربخشی مثبتی که به آن اشاره کردیم، نظارت صحیح و اصولی وجود داشته باشد. وظیفه ذاتی و قانونی دستگاههای اجرایی فرهنگی، همین حمایت، هدایت و نظارت بر فعالیتهای فرهنگی است و بر اساس قانون، نظارت بر تولید و عرضه محصولات فرهنگی در زمره مسئولیتهای این دستگاهها محسوب میشود و در شرح وظایف آنها گنجانده شده است.
به نظر شما، چالش مهمی که در برابر تحقق نظارت مطلوب بر فرهنگ و محصولات فرهنگی داریم، چیست؟ چگونه و از چه راهی میتوان با این چالش مقابله کرد؟
به نظر من، مهم ترین چالشی که در عرصه نظارت بر تولید و عرضه محصولات فرهنگی وجود دارد، این است که مراکز نظارتی، متعدد هستند.
قانون، برعهده شورای عالی انقلاب فرهنگی و نیز، شوراهای فرهنگ عمومی استانهاست.
از سوی دیگر، مراکز تصمیمگیری و تصمیمسازی ما در این مقوله نیز، متعددند؛ شورای عالی انقلاب فرهنگی، مجلس شورای اسلامی، کمیسیون فرهنگی مجلس، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حوزههای علمیه، بسیج و دهها مؤسسه و نهاد فرهنگی و حتی غیرفرهنگی، خود را متولی امور فرهنگی میدانند و در عین حال، هیچکدام حاضر به پذیرش مسئولیتشان، به صورت کامل، در این عرصه نیستند. موضوع دیگری که باید از آن به عنوان یک چالش یاد کنم، ماهیت فرهنگ و عدم امکان نظارت یا نظارت ناپذیری در برخی از فعالیتهای فرهنگی و هنری است. گسترش روزافزون رسانههای صوتی و تصویری و نیز، شبکههای ماهوارهای و اجتماعی، همچنین، گشوده شدن دریچههای نوین در این عرصه و ورود گسترده محصولات فرهنگی و ضدفرهنگی از آن، کار نظارت بر عرصه فرهنگ و عرضه محصولات فرهنگی را بسیار دشوار و گاه، ناممکن کرده است. بنابراین، به نظر میرسد، در این شرایط حساس و دشوار، باید به جای استفاده از ابزارها و عوامل محدود کننده، به سوی آگاهی بخشی و مصونیتسازی گام برداریم. این امر، مستلزم هماهنگی و مشارکت تمام نهادها، دستگاهها و مؤسساتی است که با مقوله فرهنگ مرتبط هستند.
رهبر معظم انقلاب در دیدارنمایندگان دهمین دوره مجلس شورای اسلامی، به طرح بهانه موجه نبودن نظارت بر عرضه محصولات فرهنگی، به دلیل جلوگیری از جریان آزاد اطلاعات، از سوی برخی افراد و جریانها اشاره کردند. به نظر شما آیا میتوان استدلال این افراد و جریانها را پذیرفت؟
موضوع وجود جریان آزاد اطلاعات، نباید ما را دچار انفعال کند. باید متناسب با هر شرایطی، راهبردهای مفید و تأثیرگذاری در راستای حمایت، هدایت و نظارت بر فرهنگ و عرضه محصولات فرهنگی داشتهباشیم که تدوین این راهبردها، از مسئولیتها و وظایف شورای عالی انقلاب فرهنگی است.
باید به این نکته اشاره کنم که متأسفانه، به نظر میرسد شورای عالی انقلاب فرهنگی، به عنوان عالیترین نهاد سیاستگذاری فرهنگی کشور، به دلیل فقدان بازوی اجرایی و عدم توانایی پیگیری مصوبات و نیز، هماهنگ کردن نهادها و دستگاههای فرهنگی دولتی، نیمه دولتی و غیردولتی، تاکنون نتوانسته است از عهده مدیریت حوزه فرهنگی کشور به خوبی برآید. در نتیجه، عرصه فرهنگ ما، در برابر تاخت و تاز و هجوم فرهنگ بیگانه، تاب نیاورده و فرهنگ غیربومی به سرعت در حال گسترش است که باید برای مقابله با این روند، راهبردی فوری و مؤثر اتخاذ شود. افزون بر این، نباید نقش مهم نیروی انسانی مجرب و منابع مالی مطمئن را در امر حمایت از تولیدات و محصولات فرهنگی فاخر، برای مقابله با این هجمه گسترده، نادیده بگیریم.
دیدگاه تان را بنویسید