خبرگزاری ایسنا: اکران دانشگاهی فیلم «ایستاده در غبار» که برندهی سیمرغ بهترین فیلم از سیوچهارمین جشنوارهی فجر شد، ظهر سهشنبه (18 اسفند) با جلسهی نمایش و بررسی این فیلم با حضور عوامل آن، در دانشکدهی اقتصاد دانشگاه تهران برگزار شد که در ابتدای این نشست محمدحسین مهدویان (کارگردان فیلم) با اشاره به کیفیت بد پخش فیلم در سالن شهید جوزی این دانشکده، گفت: پیشنهاد میکنم حتماً فیلم را دوباره در اکران عمومی ببینید. کیفیت نمایش تصویر بسیار پایین بود و صدا هم از آن چیزی که برای فیلم طراحی شده بود، بسیار متفاوت بود و شما چیزی از آن نشنیدید. سردار صادقی، رزمندهی جبههی کردستان و از راویان فیلم نیز دربارهی شرایط ساخت فیلم جنگی گفت: کار بسیار سختی است به خصوص دربارهی کردستان کمتر فیلمی هست که داستانش در کردستان باشد و 20 درصد آن منطبق با واقعیت باشد. البته مشکل از فیلمسازان نیست بلکه شرایط پیچیدهی کردستان و وجود گروههای مختلف سیاسی در آن دوران در کردستان عامل این اتفاق است؛ شرایطی که چیز زیادی از آن را در فیلم نمیبینیم. هادی حجازیفر، بازیگر باسابقهی تئاتر که در این فیلم نقش احمد متوسلیان را بازی میکند
نیز دربارهی بازی در این نقش توضیح داد: پس از معرفی به کارگردان و بعد از تست گریم و صحبت با کارگردان، این نقش را گرفتم. کار بسیار مشکل بود و من نباید عاشق حاج احمد متوسلیان میشدم و باید او را بازی میکردم. اگر با او همدلی میکردم نقش را از دست میدادم و حالا هرچه بیشتر میگذرد بیشتر دلم برایش تنگ میشود و ارتباطی حسی با او دارم؛ حتی نگرانم که اگر برگردد و فیلم را ببیند چه واکنشی خواهد داشت! حجازیفر افزود: نسل جدید به آدمهایی که به خاطر وطنشان رفتند و جنگیدند و شهید شدند، علاقه دارد اما بیهنری ماست که بد تبلیغ میکنیم. گاهی به سمت این میرویم که در حق این آدمها اجحاف میشود. در جامعهای که هر چیزی از جمله فوتبال و انتخابات میتواند جامعه را دو قطبی کند، خوشحالم جزو کاری بودم که خیلیها حین تماشای آن حس مشترکی دارند و به نوعی عامل اتحاد ما شد. در ادامه، کارگردان «ایستاده در غبار» که با این فیلم اولین اثر بلند سینمایی خود را ساخته است، دربارهی تمهیداتی که برای واقعی جلوه کردن صحنههای فیلم به کار بسته، گفت: تمهیدات زیادی از زمان نگارش فیلمنامه و طراحی صحنه و بازیها و تدوین و فیلمبرداری انجام شد تا به
هدفمان که همان واقعگرایی و شباهت به زندگی واقعی بود برسیم و تماشاگر باور کند که این اتفاقات در دهه 50 افتاده است و نمیشود به مورد مشخصی اشاره کرد؛ اینها همه مثل آجرهای یک دیوار است. مهدویان در خصوص وضعیت فیلمهای جنگی در ایران نیز گفت: فیلمهای جنگی رفته رفته محبویت خود را از دست دادهاند. در دههی 60 فیلمسازها با مسئلهای که در جریان بود مواجه بودند، اما با اتمام جنگ رویکرد سینما نسبت به جنگ تغییر نکرد. جنگ به تاریخ بدل شد و لازم بود مواجههی فیلمسازان با آن به عنوان مسئلهای تاریخی باشد اما فیلمسازان با عادتها و کلیشههای خود فیلم میساختند که منجر به از دست رفتن جذابیت فیلمهای جنگی شد. وی با اشاره به اینکه در ساخت این فیلم به لحاظ بصری و فضاسازی تحت تأثیر آثار مستند دهه 60 بوده، ادامه داد: از آنجا که من متعلق به نسل بعد از جنگ هستم و عاشق تاریخ معاصرم، با این پدیده به عنوان مقولهای تاریخی مواجه شدم و معتقدم هرچه واقعگرایی بیشتر و سانتیمانتالیسم آثار جنگی گذشته کمتر باشد، جذابتر خواهد بود. این کارگردان که جایزهی ویژهی بهترین کارگردانی بخش "نگاه نو" جشنواره فجر را نیز گرفته، دربارهی دلیل
انتخاب شخصیت فرماندهی جاویدالأثر، حاج احمد متوسلیان، برای ساخت فیلم سینمایی اظهار کرد: از بین پیشنهادهایی که به من شد به دلیل خصوصیات شخصی ویژهی احمد متوسلیان و به دلیل تفاوتهایی که او با تصور ما از فرماندهان جنگ دارد -که خود باعث ایجاد روایتی متفاوت میشود- او را برای ساخت فیلمم انتخاب کردم. از طرفی سرنوشت متوسلیان همچنان ادامه دارد و میتواند مسئله را برای تماشاگر زنده نگه دارد و برای او جالب باشد. وی در پاسخ به سؤال یکی از دانشجویان مبنی بر اینکه این فیلم تا چه حد به واقعیت پایبند است، توضیح داد: بیشک بزرگنمایی و چشمپوشی در برخی از وقایع رخ داده و این اجتنابناپذیر است. واقعیت یک بار حادث شده و دیگر وجود خارجی ندارد. آنچه در فیلم میبینیم روایتی است براساس یافتههای ما و روشهای سینمایی. این سینماست و اینکه چقدر واقعی است قابل محاسبه نیست. مهدویان با اشاره به فرم مستندنما در روایت این فیلم افزود: نسل جدید روایتهای عریانتری از واقعیت میخواهد. تصنعیشدن روایت در بسیاری از فیلمها مخاطب را پس میزند و در پس هر روایتی، توجیهِ خود و نگرانی بابت قضاوت نسل بعدی دیده میشود که این امر ناخودآگاه منجر
به ارائهی تصویری غیرواقعی از نسل آدمهای جنگ میشود که قطعاً قابل احترامند اما اگر خود داستان را تعریف کنیم احترام از آن برمیآید و خیلی لازم نیست اهمیت آن را به مخاطب یادآوری کنیم. وی در مورد واکنش خانواده متوسلیان نسبت به برخی موارد مطرح شده در فیلم نیز توضیح داد: برخی صحنهها در فیلم وجود دارد که گرچه براساس واقعیتها و مستنداتی است که وجود داشته اما ممکن است به احترام این خانواده آن صحنهها را از فیلم دربیاوریم، اما تلاش میکنیم آنها را متقاعد کنیم چون اگر این قسمتها را از داستان جدا کنیم فیلمی بیاثر باقی میماند. محمدحسین مهدویان در ادامه در واکنش به صحبتهای سردار صادقی مبنی بر اینکه بهتر بود در ساخت این فیلم از مشاوران نیز بهره میگرفت، گفت: چرا فکر میکنید ما مشاوره نکردیم؟! پس پژوهش برای چیست؟ ما تحقیقات زیادی کردیم حالا شاید مشاوران ما مورد تأیید شما نباشند. مشکل اینجاست که هر موضوعی در این کشور چند صاحب مشخص دارد و در مورد هرکسی میخواهید فیلم بسازید میگویند باید با ما صحبت کنید. چالش بزرگ برای من که دوست دارم تاریخ معاصرم را روایت کنم همین است اما دوست دارم بروم توی دل اینها و فیلمم را
بیرون بکشم. این کارگردان که قبلاً یک مجموعهی تلویزیونی به نام «آخرین روزهای زمستان» درباره شهید حسن باقری ساخته است، دربارهی کار بعدی خود گفت: به یکی دو کار فکر کرده بودم که در این بین یک کار دیگر که چالش جذابی برایم است پیشنهاد شد که موضوع آن تاریخ معاصر است. از آن جا که دوست دارم در کارم ریسک داشته باشم تا به کاری متفاوت برسم، به آن فکر میکنم. اما هنوز چیزی قطعی نیست و به زودی اخبارش منتشر میشود. سجاد پهلوانزاده، تدوینگر فیلم که در این نشست حضور داشت نیز، در سخنانی گفت: این فیلم به شکل نگاتیو فیلمبرداری شده و این کار را سخت میکند چون لابراتوآرهای نگاتیو دیگر کار نمیکنند و همه چیز دیجیتالی شده است. ما هم برای اینکه فیلم به مستندها شبیه باشد قطع نگاتیو انجام دادیم که پروسهی سنگینی داشت. فیلم دفاع مقدسی در کشور ما زیاد ساخته شده اما برای مردم نبوده، بلکه برای مسئولان ساخته شده است ولی کارگردان این فیلم آن را برای مردم ساخت و همهی بچهها با عشق کار میکردند. بنابراین سختیهای کار به چشم نیامد.
دیدگاه تان را بنویسید