سرویس سیاسی فردا؛ میثم رمضانعلی: موج جدیدی راه افتاده است از عضویت و ورود فارسیزبانها و ایرانیها در توئیتر. از همهي قشرها. با پایه استدلالی که باید حضور جریانهای مختلف در توئیتر تقویت شود. با فرض اینکه کسانی در توئیتر هستند و کسانی غلبه دارند و جریان اصلی توئیتر فارسی را در اختیار دارند که نسبت درستی با انقلاب اسلامی ندارند. این ایده، حتی رفع فیلتر توئیتر را، مقدمهی وزنکشی درست در توئیتر، حتی به نفع نیروهای انقلاب میداند.
مساله این است که توئیتر در مقایسه با رسانههای اجتماعی دیگر، فضای خاصی دارد. کوتاهنویسی در قالب ۱۴۰ کاراکتر، متنمحور بودن، نیاز به خلاقیت و طنز برای رشد، و حتی نیاز به فحاشی و تمسخر و توهین برای رشد مخاطب، منجر شده است به این که اشخاص خاصتری نسبت به تودهی جامعه، که مثلا در اینستاگرام فعالتر هستند، در توئیتر باشند و یا رشد کنند.
استدلال علاقهمندان به رفع فیلترینگ توئیتر و حضور قشری در آن، اصولا بنانهاده بر همان پایهاستدلالیست که در سالهای هشتاد و هشت تا نود، قارچنیوزها را ایجاد کرد. هزار هزار سایت خبری، برای این هدف که عرصهی رسانه توسط نیروهای انقلاب ایجاد شود و بتوان فضای رسانهها را از خلاء حضور دیدگاههای برآمده از گفتمان انقلاب اسلامی پر کرده و جریان اطلاعرسانی با دیدگاههای زاویهدار با آن گفتمان سرشار نباشد. چیزی که البته دست کسی را نگرفت؛ جز اینکه ژورنالیسم در بدنهی نیروهای حزباللهی بادکنکی رشد کرد و نابلدیها فضا را مغشوش کرد و فضا به نحوی پیشرفت که جز به به تعبیری، به تندتر شدن فضای رسانه نینجامید.
این در حالیست که جریان اصلی را، نبوغ در سوژهیابی، انعکاس به موقع، صراحت و صداقت در پرداخت مطلب و عواملی از این دست میزند و نه لزوما تعداد زیاد رسانه(سایت در رسانههای رسمی و کاربر در رسانههای اجتماعی). هنوز هم یک فایل صوتی، یک گزارش خوب، از یکجایی مثل فلان شبکه و کانال ضدانقلاب، هزار هزار سایت خبری قارچنیوزی را زمین میزند؛ به سهولت.
دیدگاه تان را بنویسید