روزنامه ابتکار: برخورداری از محیط زیستی سالم و مطلوب برای ادامه زندگی حق همه شهروندان است. حق برخورداری از هوایی سالم و آسمانی پاک همان چیزی است که هیچ دولتی نمیتواند آن را از مردمان خود دریغ کند بلکه باید برای بهبود آن تلاش کند. حفاظت از جنگلها به عنوان ریههای طبیعت و یکی از اعضای حیاتی بدنه محیط زیست شاید مهمترین بخش اجرایی کردن این حقوق شهروندی باشد. مسئلهای مهم که مجلس ایران با آوردن بندی در لایحه استراحت جنگل فریاد کارشناسان را بلند کرده و دست متخلفان را برای برداشتهای بعدی از جنگل باز گذاشته است.
از زمانی که بشر دریافت که چوب درختان میتواند تامین کننده نیازهای او در زندگی باشد جنگلها را نشانه گرفت تا با قطع درختان بخشی از نیازهای خود از جمله تامین انرژی را بر طرف کند و از سوی دیگر با تخریب آنها عرصه را برای رسیدن به مطالباتش باز کرد. مطالباتی که نتیجهاش تبدیل جنگلها به شهر و ساختمان بود. مطالباتی که نتیجهاش از بین رفتن 920 هزار کیلومتر مربع در طول 13 سال گذشته بوده که سبب شده تا حدود 7 درصد از اکوسیستمهای جنگلی ارزشمند در جهان از بین رود و ما امروز شاهد بیابانی شدن جهان باشیم.
جهان 7 در صد اکوسیستم جنگلیاش را از دست داده
براساس نتایج مطالعات منتشر شده در 13 ژانویه در مجله Science Advances که بر روی جنگلهای با ارزش بکر و دست نخورده جهان (حدود یک پنجم از پوشش جنگلی در سطح جهان) انجام شدهاست، این گنجینه تنوع زیستی بهطور کلی به میزان هفت درصد، بین سالهای 2000 تا 2013 کاهش یافتهاست و حدود 920 هزار کیلومتر مربع از این جنگلها از نقشه جهان حذف شدهاست. این تخریب جنگل در بین سالهای 2013-2011 شتاب چشمگیری داشته و حدود سه برابر بیش از تخریب جنگلی در بین سالهای 2003-2001 را نشان میدهد.
هرچند مطالعات حکایت از این دارد که جهان با واقعیت تلخ به مفهوم از دست دادن منابع طبیعی روبهرو است اما تحقیقات نشان میدهد که در برخی از نقاط جهان به خصوص آمازون، آفریقای مرکزی، جنوب شرق آسیا و نواحی شمالی کره زمین هنوز هم این اکوسیستمهای جنگلی ارزشهای خود را حفظ کردهاند. از 65 کشور بررسی شده، کانادا با سه میلیون کیلومتر مربع، روسیه (7/2 میلیون km2) و برزیل (4/2 میلیون km2) دارای دو سوم از میزان کاهش سطح این جنگلها هستند و به معنای دیگر این سه کشور به ترتیب از سال 2000، به میزان 7/4، 3/4 و 3/6 درصد مناظر جنگلی خود را از دست دادهاند. بهطورکلی، 60 درصد از مساحت ناپدید شده در مناطق استوایی، به خصوص در جنوب امریکا (با 322 هزار کیلومتر مربع) و آفریقا (101 هزار کیلومترمربع) مشاهده شدهاست. به همان نسبت، وضعیت در پاراگوئه که 79درصد از این جنگلهای بکر خود را از دست داده است، بسیار تاسف بار است. همان طور که رومانی به طور کامل جنگل های بکر خود را از دست داد.
جنگلهای دست نخورده و بکر عمدتا قربانیان فعالیتهای انسانی هستند. مهمترین این علتها قلع و قمع درختان به دلیل برداشت و تجارت محصولات کشاورزی و صنعتی از جنگلها مانند روغن پالم، سویا ست که در نواحی در دسترستر جنگلی قرار دارند. تکه تکه شدن جنگلها و پاکسازی جنگلها از عوامل مهم کاهش وسعت و تخریب آنهاست. بالاترین درصد از پاکسازی جنگل مربوط به برداشت روغن پالم (43 درصد از کل مساحت جنگلهای بکر) است. در درجه اول بهرهبرداری از این جنگلها و در اصل 37 درصد از علت ناپدید شدن وسعت های جنگلی در این نواحی است، سپس توسعه کشاورزی- صنعتی توسط کشاورزان (30 درصد)، همچنین آتش سوزیهای عمدی و طبیعی به خصوص در جنوب شرقی آسیا و افریقا برای ایجاد زیرساختها (جادهها، خطوط لوله، سدهای بزرگ برقابی حدود 21 درصد) و سایر دلایل مانند استخراج نفت، گاز، بهره برداری از معاون و غیره است. اتفاقی که ایران از هر کدام آنها سهم دارد و هر کدام این دلایل به نوعی سبب کاهش روز به روز جنگلهای ایران بوده است.
عوامل نابودی جنگلهای ایران
آمارها میگویند در هر ثانیه 360 متر مربع، در هر سال یک و نیم درصد و در هر پنج سال یک میلیون هکتار از جنگلهای ایران تخریب میشوند. روندی که اگر ادامه یابد در 60 سال آینده اثری از جنگلهای امروزی ایران باقی نخواهد ماند. بهره برداریهای با جواز و بی جواز، تغییر کاربری برای کشاورزی و احداث صنایع، اجرای ناموفق و غلط برخی طرح های جنگلداری، آتش سوزی های عمدی و غیرعمدی، حضور دام و زندگی در برخی در روستاهای در حاشیه جنگل های کشور از جمله عوامل این کاهش سطح هستند. از میان تمامی این عوامل اما طی دهههای گذشته قاچاق چوب، یکی از دلایل عمده نابودی جنگلهای شمال ایران بوده و سهم زیادی را در تشدید کاهش مساحت جنگلها داشتهاند. به طوری که صدها و هزاران هکتار از منحصر به فردترین گونههای این درختان، خوراکی برای چرخیدن چرخهای کارخانههای نئوپان بوده است. این کارخانهها که در ابتدا و در هنگام اخذ موافقت اصولی، استفاده از غوزه پنبه را یکی از اصلیترین مواد اولیه خود برای ساخت نئوپان عنوان میکنند و موافقت اصولی میگیرند، بعضاً در ادامه کار این تعهد را زیر پا گذاشته و بهترین درختان منحصر به فرد شمال را از دم تیغ میگذرانند.
قانونی برای قلع و قم درختان
حالا اما مجلس در تبصرهای از مصوبات خود دست سودجویان را برای بهره برداری از جنگلها باز گذاشته است. قانونی که تمامی خوشحالی دوستداران محیط زیست را که با تصویب لایحه تنفس جنگلها و منع قانونی قطع درختان به مدت 10 سال به وجود آورده بود، از بین برد. مجلس در تبصرههایی درمورد ممنوعیت هرگونه بهره برداری از چوب جنگل های کشور در برنامه ششم توسعه آمده چوبهای جنگلی دستکاشت قابل برداشت هستند، همچنین اجازه داده شده در برخی موارد در طرحها و پروژههای اساسی جنگلها، میتوانند درختان را قطع کنند و از سویی دیگر از درختان «پیر» و چوبهای پوسیده نیز میتوان برداشت کرد.
تصویب این قانون بسیاری از محیط زیست دوستان و دست اندر کاران حفاظت از محیط زیست را به واکنش وادار کرده است. ناصر مقدسی، قائم مقام رئیس سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور یکی از کسانی است که این قانون را راهی برای تخریب آسان جنگلها میداند. او در گفتوگو با مهر گفته است: تبصره مربوط به برداشت در موارد خاص و پروژههای اساسی قابل سوءاستفاده است. یک تبصره هم این است که به منظور امور بهداشتی میتوان درختان پیر را قطع کرد! اصلاً این اصطلاح علمی نیست. اتفاقاً جنگلهای شمال اصلاً به لحاظ اینکه جنگل کهن است ارزش تاریخی و باستانی و تنوع زیستی دارند. او ادامه داده: در برخی الفاظ باید بیشتر دقت میشد. حتماً این تبصره را میشد بهتر انشا کرد و این متاسفانه به سلیقه کسانی که نوشتهاند بر میگردد. مثلاً گفتهاند طرحهای عمرانی که به مساله جنگل ورود میکند یا با عرصه جنگلی تداخل دارد با مجوز سازمان مجاز است اما اینطور نمیشود از جنگل صیانت کرد. ما بایستی بگوییم وزارتخانهها و دستگاهها پروژههای خودشان را خارج از زون جنگل طراحی کنند و در صورتی که هیچ سناریو و راه دیگری متصور نباشد باید از شیوههای خاص طراحی استفاده
شود.
محققان و پژوهشگران حوزه محیط زیست میگویند که اگر جنگلها همان روند تخریب سالهای 2000 تا 2013 را دوباره تجربه کنند، بسیاری از مناطق مختلف جهان به خصوص پاراگوئه، لائوس، کامبوج، و گینه جنگل های دست نخورده و بکر خود را طی 20 سال آینده از دست خواهند داد، و 15 کشور دیگر تا 60 سال بعد به طور کامل آن ها را از دست میدهند. ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. روند تخریب در دهههای گذشته سبب شده که ایران بخش قابل توجهی از جنگلهای هیرکانی خود را از دست بدهد و اگر قانون نیز اجازه بهره برداری آسان تر و قانونی را به سودجویان بدهد مسلما در سالهای آینده چیزی از جنگلهای سبز ایران باقی نخواهد ماند. حالا باید دید که مجلسیان آیا به این مصوبه قانونی واکنشی نشان خواهند داد یا نه.
دیدگاه تان را بنویسید