سرویس اجتماعی فردا؛ سید محمد امیر گنجعلیخانی*: محیط زیست و مسائل مربوط به آن به دلیل اهمیت روزافزونشان، کم کم به حوزه سیاست کشیده شدهاند و دیگر مثل گذشته نمی توان از کنارشان با بی تفاوتی رد شد. از این رو اقدامات سیاسی در حوزه محیط زیست گسترش پیدا کرده و علی الخصوص بعد از توافقنامه پاریس همه کشورهای جهان در این قضیه دخیل شدهاند. در بیست و یکمین اجلاس سالانه متعهدان کنوانسیون تغییرات آبوهوای ملل متحد، در سال 2015 در پاریس سندی توسط نمایندگان کشورهای مختلف با عنوان «توافقنامه پاریس» مدون شد.
برگزارکنندگان این اجلاس معتقدند تغییرات پیشآمده در آبوهوای جهان و گرمایش زمین به دلیل افزایش انتشار گاز دیاکسید کربن حاصل از مصرف منابع فسیلی است. مطابق این توافقنامه قرار است تا کشورها هرکدام به سهم خود در کاهش انتشار گازهای گلخانهای سهیم باشند و در مقابل به کشورهای درحال توسعه و کمتر توسعه یافته، کمک مالیای برای احداث زیرساختهای لازم اهدا بشود.
هر کشور، پس از امضای این پیمان باید طبق قوانینش آن را به اجرا دربیاورد که البته در ایران برای اجرای آن نیاز به مصوبه مجلس شورای اسلامی است. اما نکات زیادی در پشت پردهی این توافق نهفته است که به احتمال زیاد و در حالت خوشبینانه (اگر مجلس را بله قربانگوی دولت ندانیم!) از دید نمایندگان مجلس نهفته مانده و به آن بی توجهی شده است. این توافقنامه آبان ماه امسال با عجله و به مانند شاهکار 20 دقیقهای برجام، در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید؛ در حالی که نیاز به بررسیهای بیشتر در محافل علمی و پژوهشی و حتی سیاسی کشور داشت.
هدف اصلی این توافق، توقف و حفظ کردن افزایش دمای کره زمین تا دو درجه سانتیگراد است. برای انجام این کار لازم است تا تولید گازهای گلخانه ای تا حد زیادی کاهش یابد. مبنای توافقنامه پاریس نیز، همین است؛ یعنی تاثیرگذاری بسیار زیاد کربن دی اکسید بر گرمایش کره زمین. این در حالی است که بسیاری از دانشمندان مانند جیمز هانسن، پدر تغییر اقلیم جهان، یکی از اصلی ترین مخالفان توافقی است که برخی آن را «توافق تاریخی» پاریس می دانند. وی معتقد است که اساسا دی اکسید کربن نقشی در گرمایش کره زمین ندارد و سایر آلایندهها مانند مونوکسید کربن، گوگرد و... هستند که در این امر نقش دارند. جدا از همه این مسائل، خانم ابتکار در مجلس شورای اسلامی عنوان میکند پیوستن به این معاهده برای کاهش "آلودگی" هواست! آیا اساسا ایشان متوجه عنوان این کنفرانس بودهاند؟ و آیا میدانند گاز دیاکسید کربن اصولاً آلاینده محیطزیست نیست و دستاندرکاران توافقنامه پاریس نیز تنها مدعی نقش آن در گرمایش زمین هستند؟
اساسا کشورهای عضو این معاهده موظف هستند فعالیتهایی که موجب انتشار گازهای گلخانهای میشوند را کاهش دهند. همین موضوع اساسی ترین ضربه را به کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه مانند ایران میزند؛ چرا که پایهی اقتصاد این کشورها بر نفت و گاز است و کاهش تولید نفت و گاز، به معنی کاهش قدرت اقتصادی این کشورها و حتی تضعیف قدرت سیاسی آن ها نیز میشود.
اگر دقیقتر نگاه کنیم، سهم یک درصدی ایران در انتشار گازهای گلخانهای در برابر سهم چین که نزدیک به 30 درصد میباشد، بسیار ناچیز است و شاید دردی را از کره زمین دوا نکند اما کاهش تولید نفت و گاز ایران، قطعا دردهای بسیاری را در داخل کشور به وجود خواهد آورد. رویه نیز، رویهی خنده داری است. چراکه دولت تمام تلاش خود را میکند تا در اوپک میزان تولید خود را افزایش دهد و از آن طرف معاون رییس جمهور در پی کاهش تولید نفت و گاز است! در مقابل، این پیمان هنوز در مجلس آمریکا و دومای روسیه هنوز به تصویب نرسیده است. آمریکایی که دومین منتشر کنندهی گازهای گلخانهای در جهان است و ترامپ، رییس جمهور جدید ایالات متحده، هیچ اعتقادی به گرمایش کره زمین ندارد و در سخنانش این معاهده را به تمسخر گرفته بود! حال چه عجلهای بود که ما این معاهده را تصویب کنیم درحالی که کشورهای توسعه یافته مانند روسیه و آمریکا و یا حتی کشور همسایهمان عراق، آن را هنوز به تصویب نرساندهاند و مشغول بررسی آن هستند؟ آیا مجلس ما از مجلس عراق نیز ضعیفتر است؟
این پیمان، علاوه بر اینکه تهدید بلند مدتی برای اقتصاد کشور به حساب میآید در زمینه اطلاعاتی-امنیتی نیز برای کشور پتانسیل ایجاد مشکل را دارد. در بند 7 این ماده از اعضا خواسته شده است تا گزارشهایی را در زمینه انتشار گازهای گلخانهای ناشی از فعالیت انسانی ارائه نماید. اگرچه در ظاهر این بند تنها ارایه گزارش انتشار خواسته شده، اما با توجه به گستردگی انتشاردهندههای دیاکسید کربن در کشور ازجمله میدانهای نفت و گاز، پالایشگاهها و خطوط لوله نفت و گاز، نیروگاهها، شبکههای انتقال نیرو، راهها، خطوط ریلی، بندرها، صنایع پایه کشور ازجمله فولاد، مس و منازل مسکونی و واحدهای تجاری و عمومی خصوصا صنایع نظامی و راهبردی که همگی از انرژی استفاده میکنند، تضمینی وجود ندارد که در سالهای آتی اطلاعات مربوط به هر یک از این انتشاردهندهها خواسته نشود و در صورت ارائه به این نهاد، در دسترس سرویسهای جاسوسی غربی قرار نگیرد و در سطح بینالمللی افشا نگردد.
همچنین کمیته ماده 15 این پیمان، که اجرایی شدن این معاهده را دنبال میکند و رویه اجرایی آن هنوز نامشخص است و همین نامشخص بودن میتواند زمینهای برای ایجاد دردسرهایی برای ایران باشد. پیوستن به این توافق در کنار تقابلهای جمهوری اسلامی با کشورهای غربی قرار خواهد گرفت و شاید در آینده شاهد استفاده از مسائل محیط زیستی به عنوان بهانههایی برای تحریم و اعمال محدودیت بیشتر علیه ایران را شاهد باشیم. تجربه این اتفاق را در قضایای معاهده عدم اشاعه هستهای (انپیتی) داشتهایم. از نظر حقوقی نیز شباهتهای زیادی بین انپیتی و معاهده پاریس مشاهده میشود و بیم آن میرود تا در آینده شباهتهای عملی نیز مابین این دو پیدا شود.
معاهده پاریس 2015، جدای از اینکه پایه اقتصاد ایران یعنی نفت و گاز را هدف قرار گرفته است و مشکلات متعدد حقوقی-امنیتی من جمله مغایرت با قانون اساسی و سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی که ذکر آن ها در این مقال نمیگنجد، را داراست در کنار برجام به مانند دو لبه یک قیچی عمل کرده و ایران ِ در مسیر توسعه را به یک کشور وابسته تبدیل میکند. این توافقنامه اکنون در انتظار نظر شورای نگهبان است و امید است که شورای نگهبان با مراجعه به نظر متخصصین امر و مشورت با آنها از زوایای پنهان این معاهده مطلع شود و بهترین تصمیم را اخذ کند.
*منبع: کرمان خبر
دیدگاه تان را بنویسید