اینجا همه چیز بوی نفت میدهد + عکس
برای رفتن به روستای تنگ فنی باید جاده های پر پیچ و خم پلدختر را پشت سر گذاشت تا بعد از طی کردن تنها 20 کیلومتر از مرکز شهرستان پلدختر به روستایی رسید که گلزار شهدای آن مزین به مزار 20 شهید دوران جنگ تحمیلی است.
مهر: روستای شهدای تنگ فنی از آن روزی که بمباران هوایی دشمن تلمبه خانه نفت تنگ فنی را نشانه گرفت تا به امروز درگیر مصیبتی است که حاصل 20 سال زندگی همراه با نفت است. برای رفتن به روستای تنگ فنی باید جاده های پر پیچ و خم پلدختر را پشت سر گذاشت تا بعد از طی کردن تنها 20 کیلومتر از مرکز شهرستان پلدختر به روستایی رسید که گلزار شهدای آن مزین به مزار 20 شهید دوران جنگ تحمیلی است و شاید یادگاری از روزهایی است که تنگ فنی جبهه بود و خط مقدم انتقال نفت کشور که مبادا روزی شریان اقتصادی کشور قطع شود و ما در مقابل هجمه دشمنان دستمان خالی بماند. روایت همنشینی با استراتژیک ترین خط انتقال نفت کشور اینجا روزگاری استراتژیک ترین نقطه انتقال نفت جنوب به مرکز و شمال کشور بوده و همچنان هست. اینجا هنوز بوی نفت و بمب و موشک می دهد و می توان دیوارهای خراب شده از بمباران دشمن بعثی را دید. این را یکی از اعضای شورای روستا با اشاره های انگشتان دستش به دیواره های خراب شده روستا نشانمان می دهد. گروه خبری مهر برای پوشش مشکلات روستائیان وارد روستای شهدای تنگ فنی می شود و تنها چند دقیقه می گذرد تا ساکنان روستا که در ظهر گرم و شرجی پلدختر در خانه هایشان هستند از حضور گروه خبری مهر مطلع شوند. آنها گرد خبرنگاران و عکاس مهر جمع می شوند تا روایتی تلخ بگویند از آنچه ما آن را 20 سال رنج همنشینی با نفت می نامیم و مسئولان آن را تکذیب می کنند. اهالی روستا از پیر و جوان و کودک و نوجوان از خانه هایشان بیرون می زنند. آنها از حضور تبلیغاتی مسئولان و برخی رسانه ها می گویند که هیچگاه مشکلات آنها را به درستی منتقل نکرده اند. گزارش قبلی مهر را به آنها نشان می دهیم و همین بهانه ای می شود تا صداقت مهر را باور کنند و سخن بگویند. سایه سنگین نفت بر زندگی، کار، تحصیل و کشاورزی روستائیان پیرمرد روستایی اولین کسی است که لب به سخن می گشاید. او از دوران جنگ خاطره ها و از بمباران های تلمبه خانه نفت تنگ فنی حرفها دارد. پیرمرد می گوید: می خواهیم کشاورزی کنیم نفت نمی گذارد، می خواهیم دامداری کنیم نفت همه دام ها را تلف کرده است، می خواهیم زندگی کنیم بوی نفت زندگی را بر ما سخت کرده است. او از سایه سنگین نفت بر زندگی، کار، تحصیل و کشاورزی ساکنان روستا با لهجه شیرین پلدختری حرفها دارد.
چشمه آب شرب روستا و آلودگی نفتی
او به ما می گوید که اگر نیم متر زمین را حفر کنیم به نفت می رسیم و برای گفته خودش شاهد می آورد. شاهد پیرمرد چاههای آب خانه های روستا است که از همه آنها بدون استثنا نفت بیرون می زند.
همیشه زندگی مان با نفت آمیخته بوده است؛ تنها راه چاره رفتن است!
پسر جوانی پی حرفهای پیرمرد را می گیرد. شیرزاد نظری می گوید: من 27 ساله هستم و از زمانی که دست راست و چپم را شناختم اینجا همیشه زندگی مان با نفت آمیخته بوده است.
وی با انگشت دستش چشمه روستا را نشانه می رود و ادامه می دهد: ما از بچگی با همین آب زندگی کرده ایم ولی بعد از بمبارانهای دوران جنگ دیگر این چشمه رنگ ذلالی و شفافیت به خود نگرفت.
پسر جوان از فلج شدن کشاورزی روستا و تلف شدن دام های روستائیان حرف می زند و با لبخندی کنایه آمیز می گوید که مرغابی های روستا که زمانی سفید بوده اند هم حالا نفتی و سیاه شده اند!
او موافق مهاجرت است و می گوید اینجا نه شغلی هست، نه زمینی برای کشاورزی، نه آبی برای خوردن، نه دامی برای دامداری. پس باید رفت! اینجا زندگی با همنشینی با نفت فلج شده است و تنها راه چاره رفتن است.
اما پیرزن روستایی که به زحمت راه می رود و با دیدن ما از خانه اش بیرون آمده است روبروی چشمه روستا می نشیند و با حسرت به لهجه لری پلدختری می گوید: اینجا "محل" - خانه آبا و اجدادی- من است، من اینجا باغ و زمین داشتم ولی نفت...
از نحوه تامین آب شرب روستا می پرسیم. پسر جوان می گوید که آب روستا به وسیله لوله دو اینچ شرکت نفت تامین می شود که هر دو یا سه روز یکبار برای استفاده اهالی روستا بازمی شود. او می گوید در تابستان که دیگر خبری از این آب هم نیست و زندگی سخت تر می شود.
دامپزشک گفته علت تلف شدن دام ها مشکل آب بوده است
همه اهالی روستا کم کم از خانه شان بیرون آمده اند. زن روستایی که فکر می کند ما از مسئولان هستیم با نامه شکایت خود از شرکت نفت می آید. او از تلف شدن 36 گوسفندش به خاطر استفاده از آب نفتی گلایه دارد. می گوید که دامپزشک گفته علت تلف شدن دام ها مشکل آب بوده است ولی با وجود شکایت، پرونده در شورای حل اختلاف راکد است و هیچ خسارتی هم به ما نداده اند.
زن روستایی با تاکید بر اینکه یک روز آب دارند و 10 روز آب خوردن ندارند، پی حرف هایش را در مورد تلف شدن دام هایش می گیرد و می گوید: مسئولان شرکت نفت گفته اند نگذارید دام هایتان از آب چشمه استفاده کنند! بعد زیر لب با غر زدن می گوید: وقتی خودمان آب خوردن نداریم چگونه جلوی دام ها را برای خوردن آب چشمه بگیریم!
شوهر زن حرف همسرش را ادامه می دهد و می گوید با این اوصاف ما نباید دامداری هم بکنیم! آنها فرزندانمان را سر کار ببرند تا ما هم دست از کشاورزی و دامداری برداریم!
استفاده دام ها از آب نفتی
در این اوضاع که همه از نفت می گویند یکی از اهالی روستا که حضور خبرنگاران مهر را غنیمت شمرده است از تخریب مراتع توسط شرکت پلی اتیلن غرب حرف می زند و اینکه با وجود داشتن سند این اراضی هنوز هیچ حقی برای روستائیان قائل نشده اند.
وی که به نمایندگی از اهالی روستا حرف می زند از احداث خطوط لوله 10 کیلومتری در منطقه می گوید و اینکه نزدیک به هشت هکتار از اراضی کشاورزان و اهالی روستا تخریب شده است. به او قول می دهیم این موضوع را هم پیگیری کنیم.
نفت در اینجا تبدیل به معضل شده است
عضو شورای اسلامی روستا نفر بعدی است که مقابل دوربین عکاسی و ضبط صورت خبرگزاری مهر قرار می گیرد. ملک محمد دریکوند با یادآوری اینکه نفت در اینجا تبدیل به معضل شده است، با انگشت چشمه روستا را نشان می دهد و می گوید: این چشمه روزی منبع تامین آب خوردن ما بود ولی الان برای استفاده دام ها آن را آتش می زنیم تا نفت روی آن بسوزد و حداقل دام ها بتوانند از این آب استفاده کنند.
وی می گوید که تاکنون صدها نفر از اینجا تصویر و عکس گرفته اند و هیچ کمک به ما نشده است ولی امیدوار است این بار خبرگزاری مهر حرف هایش را به گوش مسئولان برسانند. این عضو شورای اسلامی روستا می گوید که حاضر است تا وزارت نفت و حتی پیش رئیس جمهور هم به خاطر رفع مشکلات مردم روستا برود.
چاههای نفتی آب شرب روستائیان
دریکوند معتقد است که کسی زورش به شرکت نفتی نمی رسد و ادامه می دهد: ما در روستا داریم خانواده ای که سرمایه اش 50 بوقلمون بوده ولی متاسفانه به خاطر استفاده از آب آشامیدنی آلوده همه آنها تلف شده اند.
وی با اشاره به بوی نفت و گوگردی که در منطقه پیچیده است، به سایه نفت بر روی دیوارهای مدرسه اشاره می کند و یادآور می شود که این موضوع موجب مشکلات زیادی برای کودکان روستایی شده است.
آنها مدام به ما می گویند صبر کنید، مشکل حل می شود!
این عضو شورای اسلامی روستا از نامه نگاری های شورا به "مسئولان بالا" سخن می گوید و ادامه می دهد: آنها مدام به ما می گویند صبر کنید، مشکل حل می شود! ولی ما جواب 400 نفر اهالی این روستا را چگونه بدهیم.
رئیس شورای روستای شهدای تنگ فنی نیز با یادآوری اینکه آب روستا 20 سال است که آلوده است، می گوید: برای رفع مشکل آب شرب روستا در یک کیلومتری روستا چاه زدیم ولی بازهم به جای آب نفت بالا آمد!
وی از وعده های شرکت نفت برای مهار نفت می گوید و اینکه هنوز این وعده ها تحقق نیافته است. او می گوید قرار بوده است که روستا را حداقل جابجا کنند ولی برای این کار هم اقدامی صورت نگرفته است.
چاه آب کشاورزی روستا
رئیس شورای روستای با بیان اینکه این روستا حتی طرح هادی هم ندارد، یادآور می شود: بارها از استانداری آمده اند و مشکلات را صورتجلسه کرده اند ولی دریغ از پیگیری و حل مشکل.
واکنش روستائیان به تکذیب مسئولان
روستائیان ما را کنار چشمه روستا می برند و با آتش زدن نفت روی چشمه آب را برای استفاده دام ها مهیا می کنند. گوسفندان، گاوها و مرغابی ها برای خوردن آب کنار چشمه آمده اند؛ با اکراه گلوی خشک شان را تازه می کنند و کنار می روند.
جوابیه شرکت نفت را نشان اهالی روستا می دهیم و اینکه آنها گفته اند مردم روستا دغدغه آب شربی ندارند و آب چشمه ها توسط حوضچه های تصفیه آب از نفت جداسازی می شود. عضو شورای روستا برافروخته می شود و دستش را جلوی آن می گیرد؛ نفت روی انگشتان دست مرد می ماسد و آنها را بالا می گیرد و می گوید: آیا این آب تصفیه شده است؟
مرد روستایی درب آنچه در جوابیه شرکت نفت از آن به عنوان "حوضچه جداکننده نفت از آب" یاد شده است را باز می کند که هیچ فعالیتی در آن صورت نمی گیرد. هیچ آبی از لوله این حوضچه داخل و خارج نمی شود که حتی حرفی از تصفیه شدن یا نشدن در میان باشد.
لوله خروجی از حوضچه تصفیه - آبی از آن خارج نمی شود!
روستائیان از تکذیب های مسئولان ناراحت هستند. ما را دعوت می کنند تا به دیدن چاه کشاورزی روستا برویم. چاه روستا بیش از آنکه آب داشته باشد پر از نفت است. نوجوانان روستایی با چوبهایی نفت را از روی آب بلند می کنند و نفت که دارای غلظت زیادی است از چوبها می چکد و دوباره بر روی آب نقش می بندد.
پس از شنیدن و دیدن مشکلات روستائیان از آنها می خواهیم ما را به گلزار شهدای روستا ببرند تا روحمان را جلا دهیم. اینجا 20 شهید خفته اند تا استراتژیک ترین تلمبه خانه انتقال نفت کشور پابرجا باقی بماند و برای مردم این دیار پیام رفاه و عزت به ارمغان بیاورد.
از روستا فاصله می گیرم و مردم روستا برایمان دست تکان می دهند. آنها امیدوارند اینبار به جای آوردن جوابیه و تکذیبیه برایشان حامل پیام خوشایندی از توجه مسئولان باشیم. پیامی که تسلا بخش دو دهه درد و رنج همنشینی با نفت باشد.
دیدگاه تان را بنویسید