روزنامه ایران: «نظر شورای نگهبان درباره عضو زرتشتی شورای شهر یزد به مصلحت نبود.» این جمله را در چند روز گذشته بسیار از زبان اصلاحطلبان و معدود چهرههای اصولگرا شنیدهایم. اما شاید کمتر کسی فکر میکرد که نظر معاون قوه قضائیه هم همین باشد بخصوص که وی معتقد است نظر رئیس دستگاه قضایی هم همین است.
حجتالاسلام و المسلمین هادی صادقی معاون فرهنگی قوه قضاییه، ورود شکلی شورای نگهبان به موضوع سپنتا نیکنام را قابل قبول میداند، ولی به لحاظ محتوایی میگوید نظر آنها به مصلحت نیست. سپنتا نیکنام با حکم دیوان عدالت اداری و با استناد به ابلاغیهای از شورای نگهبان، عضویتش در شورای شهر یزد به صورت موقت به حالت تعلیق درآمده است. در چند روز گذشته و با اختلاف نظری که بین مجلس و شورای نگهبان بر سر سپنتا نیکنام به وجود آمده، این سؤال پیش آمده است که آیا ما در نظام سیاسی بنبست داریم؟ بحمدالله ما هیچ بنبستی نداریم. بنبست وقتی است که سلسله قوانینی داریم که در پایان کار، خود آن قانون دستها را بسته باشد، اما در جمهوری اسلامی ایران قوانین به گونهای است که در انتهای کار، اصلی وجود دارد که دستها را باز گذاشته تا به بنبست نرسیم و آن، اصل یا قانون، ولی فقیه است؛ به این معنا که نظر، ولی فقیه در جاهایی که بنبستهایی به وجود میآید، راهگشایی میکند یعنی فراتر از چارچوبهای قانونی اختیارات، ولی فقیه اجازه میدهد بنبست گشایی شود. نمونههایی از این بنبستگشایی را اگر در ذهن دارید،
بفرمایید؟ همین روز دوشنبه در جلسه ستاد اقتصاد مقاومتی معاون اول محترم رئیسجمهوری اعلام کرد که ما از مقام معظم رهبری برای گرهگشایی اذن خاص گرفتیم. برای مسائل آب که بحرانی است، احتیاج به ۸ میلیارد دلار اعتبار داشتیم از رهبر اذن گرفتیم و از صندوق ذخیره ارزی برداشت کردیم. مشابه این باز هم وجود دارد منتها در جای خاص باید از این شیوه استفاده شود. رهبر معظم انقلاب هم در موارد ضروری از این اختیار استفاده میکنند، نه همیشه. بیشتر هم به کمک دولتها آمدهاند. علاوه بر این درباره روابط بین قوا هم راهکار داریم. مجمع تشخیص مصلحت نظام و هیأت حل اختلاف قوا را داریم که باز هم اگر مسألهای در این نهادها حل نشد در نهایت مقام معظم انقلاب ورود میکنند و بنبست گشایی میکنند. در همین مورد اخیر آقای نیکنام توضیح دهید که چه باید بشود؟ در مورد اخیر که اختلافی است بین مجلس و شورای نگهبان درباره آقای سپنتا نیکنام، شورای نگهبان بر اساس اصل ۴ قانون اساسی این اختیار را دارد که برداشت خودش را بگوید؛ هم در مسائل قدیم و هم در موارد جدید، یعنی محدودیتی از این بابت ندارد. پس آنهایی که اشکال میگیرند که چرا
شورای نگهبان اینگونه ورود کرده است به موضوع، به نظرم اشتباه میکنند. یعنی انتقادی به شورای نگهبان از حیث ورود نیست. من بحث شکلی موضوع را میگویم که اشکالی نیست، اما به لحاظ محتوایی به نظر من میشد نظر دیگری بدهند. ممکن است من به عنوان یک شخصی که مسائل دینی را هم اطلاع دارم نظرم خلاف نظر فقهای شورای نگهبان باشد. اگر چه حق ورود داشتهاند، اما به نظرم نظر فقهای شورای نگهبان هم خلاف مصلحت بود و نظر درستی نبود. چون ورود یک نفر در جمع زیادتری در شورای شهر یزد، به عنوان «سبیل» نیست که این یک نفر بشود سبیل کفار بر مسلمین. با این حال اگر چه شورای محترم نگهبان حق ورود به این موضوع را داشتند، اما ایکاش ورود نمیکردند. به هر حال به قول شما ورود کردهاند. الان اختلافی بین مجلس و شورای نگهبان است در این خصوص. چه باید کرد؟ راهحلش این است که با تک تک فقهای شورای نگهبان صحبت شود و آنها را متقاعد کنند که نظرشان را عوض کنند. این بهترین راه حل است، نه اینکه در رسانهها دعوا راه بیندازند. اگر هم نظرشان عوض نشد، ما ملزم به اطاعت هستیم. یعنی نیازی به مجمع و هیأت حل اختلاف نیست؟ اینکه
گفتم گام اول است، چون فقها که معصوم نیستند ممکن است در پی بحثها و گفتوگوها و رد و بدل شدن استدلالها آنها هم در نظر خود تجدیدنظر کنند. پس خوب است که فقهای محترم خودشان نظرشان را تغییر دهند، اما اگر این نشد میتواند ارجاع شود به مجمع تشخیص مصلحت نظام یا جای دیگر. یعنی امکان بنبست نیست. به نظرم دیدگاه شما با نظر روز دوشنبه آیتالله آملی لاریجانی رئیس قوه قضائیه در این خصوص تفاوتهایی دارد؟ نه، ایشان هم همین نکتهها را گفت که در بحث شکلی ورود شورای نگهبان درست است، اما در محتوا ایشان هم مخالف هست. نظر ما با آقای آملی لاریجانی موافق است. یعنی ایشان هم معتقد است به مصلحت نیست که سپنتا نیکنام تعلیق شود؟ بله، ایشان به صراحت گفت که به مصلحت نیست. ایشان گفت که شورای نگهبان میتوانستند در نگاه فقهیشان مصلحت را هم در نظر بگیرند. بحث دیگری که وجود دارد، اینکه برخی معتقدند دستگاه قضایی نگاه خوشبینانهای به رسانهها ندارد. شما چنین نظری را میپذیرید یا توضیحی دارید؟ اینکه نگاه خوشبینانهای نیست واقعیت ندارد، اما اخیرا دیدید همکاران شما چه بلایی سر خبر آقای
محسنی اژهای در نشست خبری روز یکشنبه آوردند. تحریف بزرگی صورت گرفت که رئیس کل بانک مرکزی را زیر سؤال بردند. این در کشور دعوا درست میکند و دروغ است. حالا ممکن است کسی که این خبر را نشر داده، انگیزه بدی نداشته، اما بیدقتی کرده و حرفهایگری نکرده است. این گونه است که به هر حال گاهی از رسانهها ناراحت میشوند. در غیر این صورت قوه قضائیه خیلی هم رابطه خوبی با رسانهها دارد و میبینید که نشست سخنگوی قوه قضائیه هر هفته برگزار میشود. اما چقدر از این نشست منتشر میشود در رسانهها؟ مثلا اخبار جرم و جنایت را به وفور پخش میکنند، چون خبر زرد است و جذاب. این همه خبرهای منفی اختلاس و ناهنجاری و جرایم که مدام برجسته میشود، اما اخبار برخوردهای قوه قضائیه با اینها خوب کار نمیشود. اثرش این میشود که ذهنیت جامعه را منفی میکند. چرا ذهنیت جامعه این است که در بین مسئولان بخور بخور است؟ چون صد تا خبر درباره اختلاس منتشر میشود، اما یک خبر کوتاهی کار میکنند که قوه قضائیه فلان مختلس را گرفت و پولها هم برگشت. یعنی خبرهای برخوردها با ناهنجاریها و مفسدان برجستهسازی نمیشود.
دیدگاه تان را بنویسید