تصاویر: وقتی با تو خوشم
من، علیرضا، شانزده سالم بود که پدرم را از دست دادم. درست همان روزی که قرار بود از بیمارستان مرخص شود. درست در همان سن و سالی که داشتم پدرم را کشف میکردم. او برای من یک قهرمان بود. هنوز هم هست. مثل همه پدرها. من هم مثل خیلیهای دیگر خاطرات زیادی از پدرم دارم و تنها وقتی که میشود با او خوش بود مرور همان خاطرات هست. خاطراتی که هنوز بعد از ده سال برایم تازگی دارد.
من، علیرضا، شانزده سالم بود که پدرم را از دست دادم. درست همان روزی که قرار بود از بیمارستان مرخص شود. درست در همان سن و سالی که داشتم پدرم را کشف میکردم. او برای من یک قهرمان بود. هنوز هم هست. مثل همه پدرها. من هم مثل خیلیهای دیگر خاطرات زیادی از پدرم دارم و تنها وقتی که میشود با او خوش بود مرور همان خاطرات هست. خاطراتی که هنوز بعد از ده سال برایم تازگی دارد.
دیدگاه تان را بنویسید