بازیگری که فقط هنرپیشه پسرش شد +عکس
احترام سادات حبیبان میگفت: «وقتی جوان بودم سینما را دوست داشتم. ولی آن زمان برای خانوادهها ننگ بود اگر میگذاشتند، دخترشان در سینما کار کند. اما در سالهای بعد که از جوانی فاصله گرفتم، سرانجام توانستم با فیلمهای پسرم به سینما بیایم.»
خبرگزاری ایسنا: احترام سادات حبیبان مادر علیرضا داودنژاد (کارگردان سینمای ایران) و بازیگر نقشهای مادر و مادربزرگهای فیلمهای، چون «مصائب شیرین»، «بهشت از آن توست»، «بچههای بد»، «مرهم»، «کلاس هنرپیشگی»، «دختری در قفس» که یک بار هم سیمرغ بلورین بهترین بازیگر را گرفت و به "مامان اتی" معروف بود به دلیل کهولت سن، صبح ۱۹ آبان ماه در بیمارستانی در کرج از دنیا رفت.
ما در سال ۸۹ و به بهانه نمایش «مرهم»، نشستی با خانوادهی علیرضا داودنژاد داشت که در آن نشست احترام سادات حبیبیان هم حضور داشت.
از احترام سادات حبیبان وقتی پرسیدیم که غیر از فیلمهای پسرش علیرضا در فیلمهای دیگر کارگردانها هم بازی کرده است؟ گفته بود: «خیلیها با من صحبت کردند و پیشنهاد کار در فیلمهایشان را به من دادند، ولی من به همهی آنها گفتم؛ فقط در فیلمهای پسرم بازی میکنم! چون فقط علیرضا است که به من انرژی میدهد و میتوانم حرکت بکنم، چون تا عشق نباشد، هیچ چیز حرکت نمیکند. هر وقت پسرم تشخیص دهد، بازی میکنم.»
او همچنین از علاقهی که در سالهای جوانی به بازیگری داشته است، یاد میکرد و میگفت: «وقتی جوان بودم سینما را دوست داشتم. ولی آن زمان برای خانوادهها ننگ بود اگر میگذاشتنددخترشان در سینما کار کند. اما در سالهای بعد که از جوانی فاصله گرفتم سرانجام توانستم با فیلمهای پسرم به سینما بیایم.»
در بخش دیگری از این گفتگو؛ حبیبان گفته بود: «اگر بازی مثل زندگی نباشد که اصلا جذاب نیست. اگر کارگردان به بازیگری نقشی و دیالوگی را میدهد، اگر بازیگر با دیالوگ زندگی نکند و عشق نورزد هر چقدر هم که حرفهای باشد، اثر خوب از آب درنمیآید، باید با نقش زندگی کرد.
وقتی آدم با حس و عشق به سراغ کاری میرود خوب از آب درمیآید. چه تجربه داشته باشد و چه نداشته باشد و چه مدرک داشته باشد و چه نداشته باشد. مثل خود زندگی است، وقتی با عشق بروی در آشپزخانه همه چی خوب درمیآید، اگر بیحوصله بروی چیزی خوب در نمیآید.»
احترامسادات حبیبیان که به قول نوهاش (رضا داودنژاد) فیلمبین حرفهای بود، با زبان مادرانهاش در گفتوگویش با ایسنا گفته بود: «برای نوع فیلمهای سینمای ایران متاسف هستم» و توصیه میکرد: «فیلم باید مثل آموزشگاه باشد. وقتی کسی برای رفتن به سینما وقت و هزینه میگذارد، نباید دست خالی برگردد. فیلم باید اثرگذار باشد. باید در این دنیا خاطره بسازیم.»
مادر علیرضا داودنژاد ـ؛ که در فیلم «مرهم» با مادرناتنیاش کبری حسنزاده (اشرف سادات) همبازی شده بود، میگفت: «عزیز ـ. اشرفسادات ـ. چهل سال است که سینما نرفته است و اهل سینما رفتن و فیلم دیدن هم نیست. من تحتتاثیر بازی او در فیلم «مرهم» قرار گرفتم. سر فیلم احساس خجالت میکردم که ایشان همش از خدا حرف میزد و علیرضا نقشی را به من داده بود که فقط باید از پول حرف میزدم. اما همش در طول فیلمبرداری به خودم آرامش میدادم که این نقش را باید بازی بکنم و این نقش من هست و کاریش هم نمیتوان بکنم.»
علیرضا داودنژاد با اشاره به انتخاب مادر و مادربزرگش برای دو نقش اصلی فیلماش توضیح داده بود: «اصولا وقتی به فکر این سوژهها میافتم، بهترین آدمها برایم آدمهای واقعی هستند که آنها را میشناسم، چون میتوانم براساس شخصیت آنها، فیلمنامه را طراحی کنم. هم اشرف سادات مادربزرگم را خیلی خوب میشناسم، چون از وقتی چشمم را بازکردم عزیز را دیدم و هم مادرم را که فکر میکنم طبیعی است که باید بشناسم. اینها آشناترین آدمهای زندگیام بودند و فکر کردم این آشنایان زندگیام، خیلی بهتر میتوانند به فیلم کمک کنند.»
رضا داودنژاد که در فیلم «مرهم» نقش یکی از نوهها را بازی میکند، یادآور شده بود: «مامان و عزیز وقتی تمرین میکردیم، اینقدر در نقش فرو میرفتند که وقتی کلید میزدیم، انگار زندگی میکردند.»
علیرضا داودنژاد نیز از علاقهی همیشگی خانوادگیشان به فیلم دیدن و سینما رفتن یاد کرد و ادامه داد: «از همان اول همیشه در خانه ما بحث و بررسی فیلمها و قصههای آنها متداول بود و خیلی درباره سینما در خانه ما حرف میزدند. خانوادگی به سینما میرفتیم و وقتی بر میگشتیم در خانه درباره فیلمها و شخصیتهای آنها بحث و گفتگو میکردیم.»
دیدگاه تان را بنویسید