باشگاه خبرنگاران پویا: اولین بازیگری بود که نقش آیتالله مدرس را در تلویزیون بازی کرد. هوشنگ توکلی این تئاتر تلویزیونی را سال ۶۶ ساخت و در اقدامی عجیب از خسروشکیبایی دعوت به همکاری کرد. قدرت بیان این بازیگر و نزدیک شدن او به این چهره تاریخی، تصویری ماندگار از او به جا گذاشت. یکی از مسائلی که باعث شد بازی شکیبایی در این نقش بیشتر به چشم بیاید، مونولوگ طولانی و معروف مدرس با بازی او در مجلس بود. شکیبایی درباره این نقش گفته بود که برای رفتن در قالب آیتالله مدرس از هیچکس الگو نگرفته و فقط با تمرین به این شخصیت رسیده است. هوشنگ توکلی، کارگردان سریال هم در جایی تعریف کرده: «شکیبایی مونولوگی طولانی و ۲۰ دقیقهای را حتی بدون یک بار کات دادن و قطع فیلمبرداری بازی کرد.» نکته مهم اینجاست که «مدرس» با وجود اینکه یک تئاتر تلویزیونی بود، اما بسیار دیده شد و عنوان پرمخاطبترین سریال آن دوران را به خودش اختصاص داد و هیچوقت خستهکننده به نظر نرسید. *البته شکیبایی در سال ۱۳۵۴، یعنی یک سال بعد از اولین حضور خود در فیلم کوتاه «کتیبه»، به دعوت محمدرضا اصلانی در سریال «سمک عیار» ایفای نقش کرد و پس از آن در سریالهایی، چون
لحظه، کوچک جنگلی، مدرس، روزی روزگاری، خانه سبز، کاکتوس، آواز مه، تفنگ سر پر و در کنار هم به ایفای نقش پرداخت. *شکیبایی در چند فیلم تلویزیونی هم حضور یافت. آخرین نقشآفرینی این هنرمند در فیلم تلویزیونی پیوند (سعید عالمزاده) و آخرین نمایش فیلمش، آشیانهای برای زندگی (حمید طالقانی) بود که به مناسبت روز پدر از تلویزیون پخش شد. «روزی روزگاری» و درخشش یک نابغه بازیگری خسرو شکیبایی با تجربه بازی در «مدرس»، بعد از بازی در «هامون»، دوباره به تلویزیون آمد و در «روزی روزگاری» بازی کرد. امرالله احمدجو این نقش را برای جمشید هاشمپور نوشته بودو و حتی فیلمنامه را هم در اختیار او گذاشته بود، اما نهایتاً امکان همکاری فراهم نشد و به او پیشنهاد دادهاند به خاطر بازی درجه یک شکیبایی در «هامون» از او دعوت به همکاری کند. خود احمدجو جایی تعریف کرده که «خسرو دو ماه طول کشید تا جلوی دوربین بیاید. در تمام این مدت او با گریم سرصحنه میآمد و تماشاچی بود. مدام فیلمنامه دستش بود و مدام میخواند، تا جایی که اشرافش از من بر فیلمنامه بیشتر بود.» جالب اینجاست که خیلی از عوامل این سریال در خاطراتشان از پشت صحنه سریال
«روزی روزگاری» تعریف کردهاند که شکیبایی تنها بازیگری بوده که از ابتدا تا انتهای کار، حتی موقع تعطیلات هم لوکیشن را ترک نکرده و به شهرش برنگشته. چون معتقد بوده اگر از شهر بیرون برود از این حال و هوا بیرون میآید. اما رضای محبوب خانه سبز... بدون هیچشکی، درخشانترین نقش خسرو شکیبایی در تلویزیون، همان رضای محبوب «خانه سبز» بود. این نقش نقطه عطف جدیدی در کارنامه بازیگری شکیبایی به شمار میرفت و باعث شد بعد از «هامون» یک بار دیگر با رفتار و احساسات و بغضها و دیالوگهای ارزشمندش در ذهن مخاطبان ماندگار شود و برای همیشه در خاطرات آنها بماند. خود بیژن بیرنگ در مصاحبهای گفته بود: «وقتی خسرو شکیبایی به سریال «خانه سبز» آمد، یک سوپراستار معروف بود. وقتی بازی میکرد دست و پای ما میلرزید که آقای شکیبایی در سریال ما بازی میکند. او واقعاً به کار، جملات، مفاهیم، بازی و کارگردانی معتقد بود.» درست است که «خانه سبز» الان بعد از گذشت سالها تا حدودی شعاری به نظر میرسد و شاید دلچسب مخاطبان نسل جدید نباشد، اما با این حال هنوز هم قدرت و جذابیت سریال مدیون بازی شکیبایی و احساسات عمیق و واقعی اوست که در کل
سریال جریان دارد. درخشش شکیبایی در قاب ماندگار نبودن «باران عشق» جزو نقشهای ماندگار خسرو شکیبایی در تلویزیون به حساب نمیآید. جایی که در یک سریال اپیدوزیک نقشآفرینی کرد و محرم سال ۸۰ روی آنتن رفت. اما شکیبایی بازی درجه یکی از خودش به نمایش گذاشت. در واقع میشود گفت: از خیلی از سریالهای دیگر این بازیگر چند مرحلهای بالاتر بود. داستان سریال درباره آدمهایی بود که در مراسم قرعهکشی یک بانک، برنده میشدند و جایزه سفر به کربلا دریافت میکردند. هرکدام از برندگان این جایزه، زندگی متفاوتی داشتند و در شرایطی با آن روبرو میشدند که موقعیت چندانی برای رفتن به این سفر نداشتند. اپیزودی که خسرو شکیبایی در آن بازی کرده بود درباره مردی بود به اسم رسول که در زمان حیات مادرش هیچوقت ازدواج نکرده بود، اما بعد از مرگ مادرش میخواست به وصیتش عمل کند و از تنهایی دربیاید، اما هرچقدر خواستگاری میرفت به جایی نمیرسید. تا اینکه بالاخره در قرعهکشی بانک برنده سفر به کربلا میشود و... این سریال یکی از آخرین کارهای شکیبایی در تلویزیون بود. نزدیکان او را «محمود» صدا میکردند به گزارش تسنیم، خسرو
شکیبایی در ۷ فروردینماه سال ۱۳۲۳ در کرمان به دنیا آمد. در شناسنامه نامش «خسرو» است، ولی خانواده و نزدیکان او را «محمود» صدا میکردند. پدر خسرو سرگرد ارتش بود و وقتی او ۱۴ ساله بود بر اثر سرطان از دنیا رفت. او پیش از اینکه وارد عرصه تئاتر شود، در حرفههایی، چون خیاطی و کانالسازی و آسانسورسازی کار میکرد. در ۱۹ سالگی برای اولین بار روی صحنه تئاتر رفت و بعد از مدتی به عباس جوانمرد، معرفی و به صورت کاملاً حرفهای بازیگر تئاتر شد. وی فارغالتحصیل بازیگری دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود و فعالیت هنری خود را از سال ۱۳۴۲ با بازیگری تئاتر آغاز کرد، ۵ سال بعد یعنی در سال ۱۳۴۷ وارد حرفه دوبلوری شد. تلویزیون با پخش فیزیکدانها خاطرهبازی کرد شکیبایی فعالیت هنری خود را از سال ۱۳۴۲ با بازیگری تئاتر آغاز کرد. در ۱۹ سالگی برای اولین بار روی صحنه تئاتر رفت و بعد از مدتی به عباس جوانمرد، معرفی و به صورت کاملاً حرفهای بازیگر تئاتر شد. از جمله نمایشهایی که وی در آنها ایفای نقش کرده است، میتوان به سنگ و سرنا، همه پسران من، شب بیست و یکم و بیا تا گل برافشانیم اشاره کرد. او چندین نمایش تلویزیونی
مانند فیزیکدانها و هنگامه شیرین وصال را هم در کارنامه دارد. "دزد"، "ترن"، "هامون" و "خط قرمز"؛ خسرو و کارنامه درخشان شکیبایی نخستین بار در سال ۱۳۵۳ در فیلم کوتاه و ۱۶ میلیمتری «کتیبه» به کارگردانی فریبرز صالح مقابل دوربین رفت. در سال ۱۳۶۱ در حالی که مشغول بازی در نمایش «شب بیست و یکم» بود، مورد توجه مسعود کیمیایی قرار گرفت و با بازی در نقش کوتاهی در فیلم خط قرمز (مسعود کیمیایی، ۱۳۶۱) به سینما آمد و تا سال ۱۳۶۸ نقش آفرینیهایی کرد. از جمله در فیلمهای دزد و نویسنده، ترن و رابطه خوب ظاهر شد. اما پس از بازی در فیلم هامون (داریوش مهرجویی-۱۳۶۸) بود که نام خسرو شکیبایی بر سر زبانها افتاد. او برای بازی خود در همین فیلم از «هشتمین جشنواره فیلم فجر»، سیمرغ بلورین دریافت کرد و تحسین منتقدان و مردم را برانگیخت. «اتوبوس شب» را فراموش نمیکنیم او برای بازی در فیلم کیمیا (احمد رضا درویش، ۱۳۷۳) بار دیگر برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول از سیزدهمین جشنواره فیلم فجر شد. او سومین سیمرغ خود را هم را برای بازی در نقش عادل مشرقی فیلم سالاد فصل (فریدون جیرانی) گرفت. از آخرین
افتخارات شکیبایی هم دیپلم افتخار برای فیلم اتوبوس شب (کیومرث پوراحمد) بود. شکیبایی آخرین جایزهاش را از ششمین جشن ماهنامه «دنیای تصویر» برای بازی در فیلم «کاغذ بی خط» دریافت کرد. و... جای خسرو برای همیشه خالی است شکیبایی در ساعت ۴ صبح جمعه ۲۸ تیرماه ۱۳۸۷ در سن ۶۴ سالگی در اثر بیماری عارضه قلبی در بیمارستان پارسیان تهران درگذشت و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا دفن شد؛ او مدتها از عارضه دیابت رنج میبرد. عمو خسرو رفت، اما خیلیها همان روزها هم بود با حضور شکیبایی در سریالهای تلویزیونی مخالف بودهاند و بارها از او خواستهاند سریال بازی نکند، اما او اعتقاد دیگری داشته و در این باره گفته: «بعضیها به من میگویند به تلویزیون نرو یا کار در تلویزیون افت دارد. من میگویم مگر چند سال دیگر قرار است در سینما بازی کنم. ضمن اینکه به نظرم کار در تلویزیون تا حدودی مشکلتر است. شما باید جوری بازی کنی که تعدادی آدم که سرشان به کار و روزمرگیهای خانوادگی گرم است، متوجه شوند و گرنه طبیعی است که هر تماشاگری بلیت میخرد و به سینما میرود برای تماشای فیلم. اما در تلویزیون ممکن است با بازی خوب و درستتان اعضای
یک خانواده را دعوت کنید به تماشا در یک زمان مشخص. من با اعتماد کامل در تلویزیون بازی میکنم و در هرکاری که بازی میکنم این امیدواری وجود دارد که کار خوبی از آب دربیاید.» امروز روز خسروست در تلویزیون... گفتنی است، ساعت ۱۱ صبح فیلم ماندگار «دلشکسته» به کارگردانی علی روئینتن یک بار دیگر از قاب شبکه نمایش روی آنتن میرود. فیلم «هامون» به کارگردانی داریوش مهرجویی که یکی از فیلمهای ماندگار تاریخ سینما محسوب میشود امروز ساعت ۲۱ از شبکه نمایش پخش خواهد شد. در همین شبکه فیلم «مزاحم» سیروس الوند، «مأموریت» حسین زندباف هم پنجشنبه و جمعه در قاب تلویزیون به نمایش درمیآیند. اما «دستهای خالی» یک آموزش برای بازیگرانی است که میخواهند یاد جانبازان و ایثارگران را در دل مردم و نوستالوژی برای همرزمانشان ایجاد کنند. همان فیلم «دستهای خالی» است که ابوالقاسم طالبی ساخته و پرداخته و ساعت ۲۱ روز جمعه از شبکه نمایش پخش خواهد شد.
۲تصویر با گریم بسیار متفاوت از خسرو شکیبایی
دیدگاه تان را بنویسید