به وقت تبلیغات! / دوپینگ تبلیغاتچی ها در پرده آخر اکران
چند سال پیش که همایون شجریان قطعه ای به نام «چرا رفتی» منتشر کرد که در آن از شعر سیمین بهبانی استفاده شده بود، سفارشی به باران کوثری برای ساخت یک کلیپ با این آهنگ داده شد. زمانی که هنوز عامه مردم، نوید محمدزاده، امیر جدیدی و ستاره پسیانی را نمی شناختند، باران کوثری و سحر دولتشاهی و چند دوست دیگرش را جلوی دوربین نشاند و کلیپی برای این آهنگ ساخت. کلیپی که انقدر مسخره بود که بارها با آن شوخی شد.
سرویس فرهنگی فردا: دوشنبه هفته پیش اتفاق بی سابقه ای در پردیس کوروش رخ داد. عوامل تبلیغات فیلم به وقت شام آخرین ساخته ابراهیم حاتمی کیا که از کارگردانی قابل قبولی در تراز استاندارد جهانی برخوردار است، با لباس و گریم داعش، با اسلحه و شمشیر و حتی سوار بر است از مقابل پردیس کوروش وارد آن شدند، به طبقات فوقانی رفتند و در رستوران آن رفتارهایی نمایشی و از قبل برنامه ریزی شده انجام دادند که حاشیه های زیادی به وجود آورد. حاشیه هایی که حتی منجبر به فحاشی و تهدید اجراکنندگان این برنامه می شد.
اشتباه اصلی اجرا کنندگان، جدای از فرایند رفتارهای نمایشی، انتخاب مکان مورد نظر برای اجرای این تبلیغ محیطی بود. پردیس سینمایی کوروش که علاوه بر سالن سینما، شهربازی، فروشگاه و رستوران دارد به عنوان محلی تفریحی برای سرگرمی خانواده ایرانی محسوب می شود و قطعا هیچ پدر یا مادری برای سرگرمی فرزندش، او را به تماشای نیروهای داعش نمی برد، حتی اگر قرار باشد یک نمایش کمدی کودکانه درباره این گروهک تروریستی ببیند.
اخبار مربوط به حضور اعضای گروهک تروریستی داعش در شهرهای مختلف کشورمان و دستگیری آن ها، اقدام تروریستی سال گذشته عوامل این گروهک در شهر تهران و پخش سریال پایتخت و استقبال عمومی از آن باعث شده تا داعش و ترس از آن وارد زندگی روزمره ما شود. البته با توجه به فعالیت های نیروهی نظامی و امنیتی در داخل و خارج کشور، خیال مردم بابت برخورد با این گروهک تروریستی و عوامل آن راحت است اما بدون شک با دیدن فردی با ظاهر عوامل داعش در خیابان و یا یک مکان عمومی، اولین تصوری که به وجود می آید، حمله به آن مکان است. به همین علت، عوامل تبلیغاتی فیلم، با آگاهی به این مسئله و به درستی، با هماهنگی های قبلی و آگاهی به افراد حاضر در مجتمع، شرایط را برای مواجهه مردم با این تبلیغ نمایشی فراهم کردند. اما آیا مخاطب حاضر در کوروش ظرفیت تماشای این نمایش را دارد؟
بازیگر اصلی این نمایش که تهیه کننده و برنامه ساز تلویزیون است به عنوان مهمترین فردی است که مورد هجمه منتقدان اجرای این تبلیغ محیطی قرار گرفته است. او که قطعا با هنر نمایش و رسانه آشنا است، با ادعایی مبنی بر اینکه با نمایش خیابانی آشنا دارد، سعی در توجیه اجرای این تبلیغ محیطی داشت. اما شکل اجرای این برنامه خود نشان می دهد که عوامل تبلیغی فیلم در این رویداد آشنایی اولیه لازم با نمایش محیطی اینتراکتیو (تعاملی) را ندارند.
در نمایش اینتراکتیو، تماشاچی با آگاهی قبلی نسبت به نمایشی بودن اتفاقات، به تماشای آن می پردازد و یا اگر این آگاهی به او داده نشود، نباید در طول اجرا احساس خطر کند. اما بسیار پیش آمده که در جریان اجرای نمایش خیابانی اینتراکتیو، بعضی از تماشاگران متوجه نمایشی بودن آن نشده اند و حتی در برخی مواقع کار به درگیری فیزیکی نیروهای حراستی و مردم با عوامل نمایش کشیده شده است. پس اجرای چنین نمایشی اساسا درون یک مجتمع فرهنگی سینمایی که خانواده های زیادی برای تماشای فیلم های مختلف به آن آمده اند، اساسا غلط است.
تبلیغات محیطی یکی از راهکارهای همیشگی سازندگان یک محصول فرهنگی به خصوص فیلم و تئاتر در سراسر دنیاست. در این نوع تبلیغ، معمولا عواملی با گریم و لباسی شبیه به بازیگران اصلی فیلم در خیابان یا مکان های عمومی حضور پیدا می کنند و معمولا پس از معرفی کار به آن ها، تراکت تبلیغاتی به آن ها ارائه می کنند. مانند تبلیغی که برای انتشار فصل پنجم سریال مردگان متحرک (Walking Dead) انجام شد. در این شکل تبلیغ اگر مخاطب از اجرای فرد تبلیغ کننده لذت نبرد، قطعا انگیزه ای برای تماشای آن نخواهد داشت. دیدن یک داعشی که با شمشیر و تفنگ، دست در غذای شما می کند و خوراکی شما را روی زمین می ریزد یا به سمت شما می دود و فریاد می کشد، برای چه کسی لذت بخش است؟
با همه این ها این اجرای غلط و تبلیغ اشتباه عوامل فیلم، قطعا تاثیر مثبتی بر روی فروش فیلم خواهد گذاشت زیرا بار دیگر به وقت شام را سر زبان ها انداخته است. آن هم در زمانی که موج دوم اکران سال شروع شده و فیلم های تگزاس، عصبانی نیستم و چهارراه استانبول برای رقابت وارد اکران شده اند.
موارد زیادی وجود دارد که اجرای یک تبلیغات غلط و حتی احمقانه و خنده دار باعث رویکرد بیشتر مخاطب به آن محصول تجاری یا فرهنگی شده است. چند سال پیش که همایون شجریان قطعه ای به نام «چرا رفتی» منتشر کرد که در آن از شعر سیمین بهبانی استفاده شده بود، سفارشی به باران کوثری برای ساخت یک کلیپ با این آهنگ داده شد. زمانی که هنوز عامه مردم، نوید محمدزاده، امیر جدیدی و ستاره پسیانی را نمی شناختند، باران کوثری و سحر دولتشاهی و چند دوست دیگرش را جلوی دوربین نشاند و کلیپی برای این آهنگ ساخت. کلیپی که انقدر مسخره بود که بارها با آن شوخی شد.
اما همین بارها و بارها شوخی کردن باعث شد تا این آهنگ بیشتر از همه آهنگ های همایون شجریان شنیده شود و فروش این آلبوم رکورد فروش آلبوم های قبلی شجریان را بشکند.
در تبلیغات، مهمتر از هرچیزی، سرزبان انداختن یک محصول است. مسئله ای که بیش از هرکسی، علی سرتیپی مدیر پردیس سینمایی کوروش و امیرشهاب رضویان به آن واقف هستند و چه چیزی مهمتر از اینکه سرتیپی، مدیرعامل شرکت فیلمیران، خودش پخش کننده به وقت شام هم هست.
هنگامی که فروش فیلم برای فروشندگان و پخش کنندگان اولویت محسوب می شود، وحشت مادر و کودکی که از خانه شان برای تماشای یک انیمیشن شاد به سینما آمده اند، چه اهمیتی دارد؟!
دیدگاه تان را بنویسید