خبرگزاری میزان: بازیگر فیلم "آژانس شیشه ای" گفت: منظور من از بازیگر کسی است که آن بازی داشته باشد. برخی متاسفانه هنرور هستند و جای بازیگران را گرفته اند. این هنروران وارد سینما شده و دستمزدهای میلیاردی میگیرند. من اینها را بازیگر نمیدانم. بهناز توکلی بازیگر سینما و تلویزیون درخصوص دلیل کم کاری خود در سالهای اخیر گفت: واقعیت امر اینکه پیشنهادات بسیار کم شده و از سویی که کاری که دوستش داشته باشم هم پیشنهاد نشده تا بخواهم در آن به ایفای نقش بپردازم.
وی در همین راستا ادامه داد: یک اتفاق بسیار بد در آخرین کار من پیش آمد که باعث شد بسیار سختگیرتر در تمامی مسائل پیشنهادات را بررسی کنم. متاسفانه در یک اثر سینمایی به ایفای نقش پرداختم و یکی از کارگردانان گردن کلفت کشور برای من چک بیمحل کشید. به بانک رفتم و فهمیدم که پولی در حساب نیست. متصدی بانک گفت که چک را برگشت بزنم، اما من نمیخواستم با این کار آبروی آن کارگردان را بریزم. بازیگر فیلم "آژانس شیشه ای" وجدان کاری را امری مهم در بازیگری دانست و افزود: همواره سعی کردم در انتخاب آثارم وجدان کاری داشته باشم و در کارهایی بازی نکنم که در خور مردم نباشد. من از اولین روزی که وارد این عرصه شدم اعتقاد داشتم که یک بازیگر باید چیزی به فرهنگ مردم اضافه کند. حداقل اگر چیزی به فرهنگ جامعه اضافه نمیکند از آن کم هم نکند. وی سینمای ایران را رو به نابودی دانست و افزود: سینمای ایران متاسفانه با برخی انتخابها به سمت پوچی و بی اخلاقی رفته است. بازیگران اگر وجدان خود را در نظر بگیرند در هر کاری به ایفای نقش نخواهند پرداخت. من همیشه گزیده کار بوده ام و حرفهایم شعار نیست. با یک نگاه به کارنامه کاریام میتوانید به صداقت حرف
هایم پی ببرید.
بازیگر سریال "مختارنامه" در ادامه افزود: متاسفانه وضعیت سینما اصلاً خوب نیست و نمیدانم چرا دیگر اخلاقیات را در نظر نمیگیرند. نمیخواهم از کلمهای مثل مافیا استفاده کنم، اما سینما دست عده محدودی افتاده که همگی با هم کار میکنند و به محض اینکه یک پروژه تمام شد تمامی عوامل مثل طراح صحنه، فیلمبردار، بازیگران، گریمورها و هم به یک اثر دیگر میروند. این برای سینمای ایران سمی مهلک است. وی در ادامه ابراز کرد: البته نباید منکر این شویم که سینمای ایران معدود آثار خوبی هم دارد، اما متاسفانه این نوع کارها تاکنون طی این سالها به من پیشنهاد نشده است. به نظر من بازیگری که برای یک پروژه انتخاب میشود باید از همه جهت برای آن نقش مناسب باشد. اینطور نیست که هرکسی را برای هر نقشی انتخاب میکنند. هر بازیگری نوعی از توانایی ها، چهره و خصوصیات را دارد که این اتفاق باید از سوی کارگردان در نظر گرفته شود، اما متاسفانه این اتفاق بسیار معدود مشاهده میشود. بازیگر فیلم "بانوی اردیبهشت" بازیگر را انتخاب شونده دانست و ادامه داد: این کارگردان است که تصمیم میگیرد کدام بازیگر در کدام نقش ظاهر شود. من به عنوان بازیگر انتخاب شونده
هستم و نه انتخاب کننده پس باید منتظر پیشنهادات جذاب بمانم. اما این روزها برخی ملاکهای اصلی برای انتخاب نقش به کلی فراموش شده است. خیلی از مردم میگویند شما چرا نیستید. چرا آن نقش را به جای آن خانم به شما ندادند. من واقعیت امر جوابی ندارم به آنها بدهم.
توکلی با اشاره به حضور جوانان در سینما اذعان کرد: خوشبختانه بسیاری از جوانان وارد عرصه بازیگری شده اند که کارشان به شدت عالی است و من برای این جوانان دست میزنم، اما در در مورد سنهای بالاتر کمی سینما پیچیده است. من هم منتظرم کاری پیشنهاد شود که ارزنده باشد. ارزنده بودن معنای بزرگی دارد. هفته گذشته برای بازی در یک فیلم سینمایی دعوت شدم، اما آن را نپذیرفتم. کار خوب بود و همچنین نقش بسیار موثر بود، اما چون تا به حال از کارگردان کاری موفق ندیده بودم کار را رد کردم. وی در همین راستا افزود: شاید رویم نشد که به آن کارگردان بگویم، اما ته دلم این بود که این چه کارهایی بوده که تا به حال ساخته ای؟. چرا این همه زحمت را برای این چنین فیلمهایی کشیده ای؟. به همین دلیل هر چند نقشم پررنگ بود، اما بازی در فیلم این کارگردان را نپذیرفتم. بازیگر فیلم "تو را دوست دارم" مشکل سینما را اینگونه توصیف کرد: دو مشکل بسیار عمده سینمای ما را احاطه کرده است. اول اینکه ساخت آثار فاخر از نظر اخلاق و ادبیات به کلی فراموش شده است. ما به عنوان هنرمند وظیفه خطیری در قبال جامعه داریم و باید فرهنگ جامعه را جهت دهیم، اما همه چیز انگار فراموش
شده است. متاسفانه ما به جای رفتار درست و اخلاق مداری برعکس عمل میکنیم. ما نسبت به جامعه مسئول هستیم و وقتی ما که گاهاً در جایگاه الگو قرار میگیریم بی اخلاقی میکنیم مردم از ما برداشت میکنند و به همین واسطه موج بی اخلاقی جامعه را فرا میگیرد. وی دلیل حضور خود در یک اثر را تاثیرگذاری آن فیلم خواند و اضافه کرد: من از آن دست بازیگرانی هستم که برایم تعداد سکانس و یا پلان و مقدار دیالوگ و حضور مهم نیست. اصلاً برایم بازی در نقش اول مهم نبوده است. مهم در یک اثر برای من فیلمنامه و کارگردان است و اگر در فیلمی یک سکانس کوتاه، اما موثر داشته باشم قطعاً بازی میکنم. بازیگری متر کردنی نیست. به عنوان مثال داریوش ارجمند برای یک سکانس در فیلم "سگ کشی" جایزه گرفت و نشان داد متری برای بازیگری نمیتوان قائل شد بلکه بازیگر باید در کوتاهترین زمان تاثیرگذارترین نقش را ایفا کند. این بازیگر سینما را متعلق به تمامی عوامل خواند و تاکید کرد: برخی فکر میکنند که سینما یعنی بازیگر و کارگردان. اما من میگویم که سینما برای تمامی عوامل حتی آن فردی است که سر صحنه برای سایر عوامل چای میآورد. همان فرد وقتی با اخلاق و انرژی برای من
بازیگر چای میآورد بازخورد این انرژی در بازی من دیده میشود. متاسفانه این انرژی و اخلاق در سینما نایاب شده است و برخی فقط میآیند تا فیلمبرداری تمام شود و سریعاً به کار خودشان برسند. بازیگر فیلم "به رنگ ارغوان" درباره احتمال همکاری خود با پروژه "سلمان فارسی" تاکید کرد: طی آخرین صحبتهایی که با داوود میرباقری داشتم میدانم که وی در حال نگارش فیلمنامه است و با وسواسی که از وی سراغ دارم مطمئنم که مدتها طول خواهد کشید. میر باقری کارگردان بزرگی است و من همواره از کار با او لذت میبرم. یادم میآید که در مختارنامه سکانس من آخر پروژه روی داد و سختیهای فراوانی برای بازی کشیدم، اما آنقدر کار خوب بود که ارزش همه سختیها را داشت. من سوار اسب شدم و بعد از پرتاب شدن از اسب دست و پایم صدمه دید، اما ناراحت نبودم. بازیگری همین است. اگر این اتفاقات هم نباشد که آن سختی مرسوم در مورد بازیگری بی جا است. من هیچ وقت نمیگویم بازیگری سختترین کار دنیاست، اما کم هم سختی ندارد. وی ادامه داد: من همیشه در کار وسواسهای خودم را دارم، اما معتقدم باید با تمام عوامل رفتار محترمانهای داشت. باید حرمت همه را حفظ کرد و حتی اگر بازیگری
از لحاظ اخلاقی و سلیقه کاملاً برعکس آدم باشد باید حرمت او را نیز حفظ کرد، زیرا سینما حرکتی دسته جمعی است. برای خود من پیش آمده که برای بازیگری در کنار یک بازیگر قرار گرفته ام که اعتقادات و اخلاق او را نمیپذیرفتم، اما سعی کردم با او مدارا کنم. بازیگر سریال "معصومیت از دست رفته" درباره حضورش در آن اثر ادامه داد: به عنوان مثال من در سریال معصومیت از دست رفته در بخشی از پلانها پیشنهاداتی میدادم که خوشبختانه داوود میرباقری با صحه صدر آنها را گوش کرده و بعضاً اعمال میکرد. از نظر من همه چیز بازیگری حفظ درست روابط، بیان محترمانه و سعی در احترام گذاشتن به یکدیگر خلاصه میشود. من با اینکه شنیده بودم میرباقری اصلاً دوست ندارد چیزی را تغییر دهد، اما نوع برخورد و پیشنهاد باعث شد خودش هم از سکانس تازه بیشتر لذت ببرد. وی درباره نحوه ورود افراد به سینما ادامه داد: برخی افراد به یکباره وارد سینما میشوند چند سال کار میکنند و یکباره از گود خارج میشوند. همین امروز میبینیم که بسیاری از افراد در جشنواره و یا سینماهای در حال اکران پنج یا شش فیلم دارند. این اتفاق چگونه میافتد؟ چرا این همه بازیگران تکراری شده اند؟.
بازیگری که تکرار شود بازیگر مرده است. توکلی با تاکید بر حضور برخی چهرههای جدید، اما نابازیگر در سینما تصریح کرد: منظور من از بازیگر کسی است که آن بازی داشته باشد. برخی متاسفانه هنرور هستند و جای بازیگران را گرفته اند. این هنروران وارد سینما شده و دستمزدهای میلیاردی میگیرند. من اینها را بازیگر نمیدانم. من نمیفهمم ما مگر کم بازیگر داریم که اینها بازیگران اصلی فیلمها شده اند. در هر صورت هنر بازیگری جوهرهای میخواهد که امثال اینها از آن بی بهره اند. بازیگر فیلم "نگین" در همین راستا اذعان کرد: به نظر من اصلاً فرض کنیم این بازیگران توانایی هفت کار در سال را دارند. فرض میکنیم در همه فیلمها عالی بازی کنند، اما باز هم اشتباه است. بازیگر نباید خودش را برای مردم تکراری کند. باید ارزش و شان خود را نگه دارد. بازیگری بسیار پیچیده است و یک بازیگر نباید خودش را تکرار کند. همین طور در مورد انتخاب نقشها بگویم که نق تکراری برای بازیگر سم است. وقتی یک بازیگر تکرار میشود ارج و قربش در میان کارگردانان و مردم از بین میرود و بعد از فروکش کردن تب آن نقش محو میشود. وی پرویز پرستویی را بازیگری بزرگ خواند و افزود:
بازیگری که طی دو یا سه سال نقشهای تکراری ایفا میکند بازیگر ارزشمندی نیست. به عنوان مثال پرویز پرستویی یکی از نمونههای بزرگ بازیگری است. پرستویی به محض اینکه متوجه شد در آثار جدی به تکرار رسیده سریعاً به سینمای کمدی رفت و مشاهده کردیم که در آن ژانر هم خوش درخشید. ما بازیگران ارزشمند بزرگی داشته ایم که مراقب خودشان نبودند و با انتخابهای اشتباه ارزشان را پیش مردم از بین برده اند. بازیگر فیلم "مختارنامه" نبود حمایت از بازیگران را اتفاقی نامناسب خواند و افزود: متاسفانه از بازیگران هیچ حمایتی نمیشود. اگر چند سال کار نکنیم نمیدانیم از کجا امرار معاش کنیم. شاید برخی دیگر از صنفها از خودشان حمایت کنند، اما هیچ نهاد حمایتی از بازیگران وجود ندارد. مشکل اصلی بازیگران در سینمای ایران نبود پشتوانه ثابت و درست است. وی با تاکید بر چهار سال بیکاری خود در بازیگری ادامه داد: من چهار سال است که هیچ درآمدی از بازیگری نداشته ام و نمیتوانم به خاطر پول سر هر کاری بروم. من ذاتاً بازیگرم و به این کار عشق میورزم و با اینکه شاید مشکل مالی داشته باشم، اما نمیخواهم به خاطر پول در هر کاری بازی کنم. من عاشق وطنم و مردم هستم.
این عشق مسئولیت میآورد و به همین خاطر سر هر کاری نمیروم. این روزها برخی بازیگران به خاطر مشکلات مالی چندین کار در سال انجام میدهند، اما نمیخواهم اینگونه باشم و ترجیح میدهم یکسال بازی نکنم و چهره ام را برای مخاطب تکراری و دست خورده نکنم. بازیگر فیلم "یکی بود یکی نبود" مردم مرا در خیابان میبینند و میپرسند چرا کار نمیکنید. این مرا خوشحال و ناراحت میکنید. خوشحال به این واسطه که هنوز در خاطر مردم هستم و ناراحت از اینکه دلم نمیآید در این کارها بازی کنم و خطاب به مردم میگویم دوست دارید من در چنین آثار ضعیفی بازی کنم؟. من با کارگردانان بزرگی کار کرده ام، اما آن کارگردانان هم به خاطر مشکلات حاضر در سینما کم کار شده اند. توکلی با تاکید به امیدواری همیشگی خود برای بهبود وضعیت فعلی سینما خاطرنشان کرد: من همواره به امید زنده ام. اینجا کشور من است و من همیشه امیدوارم که کشورم رشد کند. برخی نامیدند و دم از رفتن و نابودی میزنند. برخی میگویند که مثلاً فلان کشور به ما حمله میکند و میترسند و نامیدند، اما این اتفاقها نمیافتد. من یک ذره از خاک کشورم را به احدی نمیدهم و همواره امیدوارم این کشور از هر لحاظ
رشد کند.
دیدگاه تان را بنویسید