روزنامه هفت صبح: درباره سریال پایتخت انتقادات متنوعی از زمان پخش تاکنون منتشر شده است و یکی از این گزارههای انتقادی، تبلیغ توریستی کشور ترکیه است.
سیروس مقدم در مورد تبلیغ کشور ترکیه در سریال پایتخت چنین توضیح میدهد: اصول نمایش به ما میگوید برای اینکه بتوانید سختیها، مرارت و زشتیهای جنگ را نشان دهید باید آنرا در کنتراست با شادابی، نشاط و رنگ و هیجان بگذارید. درباره پایتخت هم قضیه همینطور بود.
در ادامه خلاصه این گفتگو را میخوانید: خانواده معمولی، ابتدا باید به ترکیه میرفتند و آنقدر بهشان خوش میگذشت که وقتی یک مرتبه به میدان جنگ میرسیدند این تضاد به چشم میآمد. متاسفانه برخی دوستان، تحقیق نکرده حرف میزنند. ما اصلا در آدنا نبودیم، بخشهای ترکیه را در آنتالیا ضبط کردیم. از آنجایی که نسبت به آنتالیا حساسیتهایی وجود دارد اسم آن را آدنا گذاشتیم. حالا چرا آنتالیا یا آدنا؟ دوستانی که انتقاد میکنند یکبار بروند نقشه جغرافیا را نگاه کنند. نزدیکترین مرز آبی ترکیه به سوریه، آنتالیا و آدناست. هیچ دیوانهای برای واردات به قبرس نمیرود خب ما مجبور بودیم آنها را ببریم، آدنا که با بالن حرکت کنند، بعد از نیم ساعت بیفتند داخل مرز سوریه. ابتدا به یونان هم فکر کرده بودیم، ولی وقتی با متخصصان صحبت کردیم گفتند امکان ندارد منطقا با بالن بتوانید از یونان بروید به سوریه. فقط قبرس باقی میماند و ترکیه. چرا قبرس نرفتیم؟ چون هیچ دیوانهای از ایران بلند نمیشود برود قبرس لباس وارد کند. همه میروند استانبول چمدان جمع میکنند و میآورند.
اصلا برای ترکیه تبلیغ نکردیم اتفاقا اگر دقت کنید. ما اصلا برای ترکیه تبلیغ نکردیم. آنجا را کاملا ناامن نشان دادیم. از همان لحظه ورود میگویند درفرودگاه بمبگذاری شده و همه چیز به هم میریزد. آنها ناچار میشوند به شهر دیگری بروند. در آدنا هم دزد میآید جیب آنها را میزند. بعد ما چه جاذبه توریستیای نشان دادیم؟ یک هتل و دوتا پیادهرو که جاذبه توریستی نیست. ما چه چیزی را نشان دادیم که بخواهیم به خاطرش پول بگیریم. ما فقط خواستیم آنها را شاداب نشان دهیم تا کنتراستش مقابل جنگ درست دربیاید. درخواست سازمان اوج از عوامل سازنده پایتخت چه بود؟ سیروس مقدم در ادامه این گفتگو درباره سفارش موسسه اوج میگوید: من تمام نظرات سازمان اوج را نگه داشتهام تا یک روز اگر حرفی پیش بیاید به دست دوستان بدهم و متوجه شوند که اوج، کمترین دخالتی در پیشبرد قصه پایتخت نداشته، یک سکانسهایی وجود داشت که حتی تلویزیون مِصر بود حذف میشد، اما اوج اجازه نداد حذف شود و مجبور شدند پخش کنند. فقط به ما گفتند به قومیتها نبایدتوهین شود یا بحث حجاب و بدهانی و ... رعایت شود که اتفاقا همه آنها حرف خودمان هم بود.
آنها بیشتر تاکیدشان روی داعش بود و به بقیه بخشها کاری نداشتند. میخواستند بدانند ما درباره داعش چه میخواهیم بگوییم. برایشان مهم بود که چطور میخواهیم آگاهی رسانی انجام دهیم. گفتند هدف ما این است که بگوییم اگر ما نرویم و جلوی داعش را نگیریم آنها میآیند داخل کشور. خب حرف ما هم همین بود. دوم اینکه نشان دهیم داعش یک پدیده بدخیمی است که زاییده خود آمریکاست و از طرف آنها حمایت میشوند و به تنهایی نمیتوانند مجهز شوند. حالا میبییند که مثلا وقتی داخل یکی از تانکهای داعش را نشان میدهیم همه مواد غذایی عربستانی است یا آمریکایی. کاملا هم غیر مستقیم نشان میدهیم، چون ما اصلا مستقیم گویی بلد نیستیم.
با سیاستهای ترامپ شوخی کردیم مقدم درباره قسمتهای مربوط به مردی شبیه ترامپ با نام تراب اشاره میکند" بحث ختنه کردن بچه از اول قصه وجود داشت. گفتیم این شخص را شبیه ترامپ کنیم. کاری که در علیالبدل با بان کیمون کردیم. گفتیم بیاییم ترامپ را از این جهت که با آبنبات گول میزند و با قیچی میبرد، در این شغل بگذاریم. ما میخواستیم با سیاستهای ترامپ در آمریکا شوخی کنیم اگرنه هیچ سفارشی در کار نبود. " مقدم در مورد قسمتهای بعدی پایتخت و نحوه مبارزه با داعش در این گفتگو اشاره کرد" نقی خودخواه و بیثبات است، یک تفنگ پیدا میکند و با افتخار در دست میگیرد، اما وقتی قرار میشود از آن استفاده کند میترسد و آن را کنار میاندازد. اما با این حال و با وجود عدم تعادل رفتاری، وقتی به یک قهرمان تبدیل میشود که ترور انتحاری داعشیها را خنثی میکند و مخاطب با او همذات پنداری میکند.
دیدگاه تان را بنویسید