فاطمه، محبوب دلهای سوخته
فاطمه اسوهی عشق، ایمان، صبر، فداکاری است. او همچون غنچهی نورسیدهای بود که تند باد زمان با بیرحمی بسیار پرپرش کرد. فاطمه ای که چشمه ای همیشه جوشان در بهشت دارد. هیچ قالبی و هیچ واژه ای یارای سخن گفتن در مدح فاطمه را ندارد....
سرویس فرهنگی فردا؛ الهه سالمی: فاطمه کشتی پهلو شکسته است، محبوب دلهای سوخته است. فاطمه، دور شده از آتش است. برای فاطمه نزد خداوند عزوجل نه نام است: «مرضیه، راضیه، صدیقه، طاهره، مبارکه، محدثه، زکیه، زهرا و فاطمه.»
فاطمه اسوهی عشق، ایمان، صبر، فداکاری است. او همچون غنچهی نورسیدهای بود که تند باد زمان با بیرحمی بسیار پرپرش کرد. فاطمه ای که چشمه ای همیشه جوشان در بهشت دارد. هیچ قالبی و هیچ واژه ای یارای سخن گفتن در مدح فاطمه را ندارد....
فاطمه است که در بیداد ناامنی و آشوب، در میان نامردمانی دور از سرزمینی دورتر، اسوه ی زنان هر دو عالم شد. فقط فاطمه است که می تواند در نهایت اخلاص و مهربانی محرم و مرهم اسرار و سوز زخمهای پدر باشد.
فاطمه، فاطمه ای که مادر پدر است. فاطمه است که به نقل پدر، مهریه ی آسمانی او خمس زمین است. تنها فاطمه است که از چنان شان و منزلتی نزد خدای متعال برخوردار است که مهریه ی او یک پنجم دنیا ،یک سوم بهشت و چهار نهر روی زمین است.
تنها فاطمه است که می تواند با استعانت پروردگار و یاری علی، در واویلای دوران، ستارههای همیشه فروزانی همچون حسن، حسین و زینب در دامان پاکی و نجابت خود بپروراند.
این فاطمه است که میتواند در غوغای نامردمیها و سنت شکنیها، مونس آلام همراز چاههای کوفه باشد، اوست که از صمیم قلب و تمام توان یار شفیق و همراه علی در خانه و کاشانه است. علی جز فاطمه همفکر و همیاری نداشته است.
فاطمه است که با سخنرانی و اندرز، اعتراض، ناخشنودی، سرزنش نمودن، سنت شکنان و تجدد طلبان را از رعایت نامطلوب روشی که در پیش گرفته اند آگاه می ساخت.
این دل فاطمه است که در فقدان پدر و بی توجهی به سنت و وصیت پدر خون شد. اوست که به هوا خواهی مونس مهربانش، از طاغوت سیلی خورد، اوست که برای همیاری همرازش، پشت درهای بی عاری ،برای همیشه پهلو شکسته و قد خمیده شد،فاطمه است که به هواخواهی علی ،زیر آوار پیمان شکنی و جفای کوفیان ،محسنش را برای ابدیت روانه ی بهشت ساخت.
و قصه ی شمع چه زود به پایان رسید ....
حیف که خاک لیاقت این ستاره ی افلاک را نداشت. حیف ....
دیدگاه تان را بنویسید