جام جم: حسین عابدینی میگوید: نقشها در مهمانیهای شبانه فروخته میشود و ما که در این مهمانیها حضور نداریم، نمیتوانیم در سینما حضور داشته باشیم.
آنها که فیلم «پدر» ساخته مجید مجیدی را دیده اند، حتما آن پسری راکه با لهجه آذری صحبت میکرد و بسیار شیرین و دوستداشتنی بود به یاد دارند. همان نوجوانی که وقتی بزرگتر شد، مجیدی نقش اول فیلم «باران» را به او داد و حسین عابدینی آن قدر خوب نقش را بازی کرد که سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد را از آن خود کرد و نامش را به عنوان جوانترین بازیگری که سیمرغ گرفته به ثبت رساند.
آن زمان عابدینی ۲۰ سال داشت. اهدای سیمرغ به عابدینی در همان زمان با واکنشهای زیادی روبه رو شد؛ خیلیها از جمله داریوش ارجمند بشدت معترض شدند چرا به بازیگری که سابقه و اسم و رسمی ندارد، سیمرغ دادهاید، اما برخی هم از این رخداد استقبال کردند و گفتند عابدینی جوان مستعدی است و در باران خوب درخشیده و سیمرغ حقش است. عابدینی میگوید: بازیگری را همچنان ادامه میدهم، اما، چون نقشهایی که به من پیشنهاد میکنند بیشتر برای فیلمهای به اصطلاح هنری است و تعداد این نوع فیلمها کم است در حوزه بازیگری چندان پرکار نیستم. فیلمهای هنری و فرهنگی خیلی خوبی ساخته میشود، اما، چون اکران خوبی به آنها نمیدهند، تهیهکنندهها و کارگردانان ترجیح میدهند در این زمینه کمتر فعال باشند. مافیای اکران، سینمای ایران را به سمت فیلمهای کمدی سطحی برده است و من ترجیح میدهم در این فیلمها بازی نکنم. در زمینه بیمه کار میکنم و نمایندگی یکی از بیمهها را در کرج دارم. نمیتوان فقط به بازیگری اکتفا کرد، چون باید بیشتر روزهای سال را بیکار بود. راستش مافیای بازیگری، اجازه فعالیت به خیلی از بازیگران را در سینما نمیدهد. نقشها در مهمانیهای
شبانه فروخته میشود و ما که در این مهمانیها حضور نداریم، نمیتوانیم در سینما حضور داشته باشیم. در این محافل اصلا به سابقه یا اینکه فلان بازیگر برای بازی در یک فیلم سیمرغ گرفته است، توجه نمیشود. مدعی نیستم بازیگر عالیای هستم، اما، چون با کارگردانانی مانند آقای مجیدی کار کردهام، دوست ندارم کارنامه ام را خراب کنم. کارهای گیشه پسند به من پیشنهاد میشود، اما قبول نمیکنم. در تلویزیون کم و بیش فعالیت دارم و آخرین کارم بازی اپیزود رفتگر اشتباهی از سریال محکومین بود که چندی پیش از تلویزیون پخش شد. وقتی جایزه گرفتم فکر میکردم خیلی پرکار شوم، اما یک سال بیکار بودم و هیچ پیشنهادی از سینما و تلویزیون به من نشد، اما سال بعد چند کار پیشنهاد شد. اما فیلم باران سکوی پرتابم شد و باعث شد فیلمسازان مرا بشناسند. به نظرم هم بازیگر باید راهش را درست ادامه بدهد، مطالعه کند و دانش بازیگریاش را به روز کند و هم کارگردان باید از بازیگرش حمایت کند. نباید بازیگر را رها کرد! کارگردان حداقل میتواند جویای حال بازیگرش باشد، به او بگوید اگر در فیلم جدیدم برایت نقشی ندارم، اما بیا و مثلا در گروه کارگردانی کار کن! آقای مجیدی
دوستان زیادی در سینما و تلویزیون دارد و میتواند از بازیگرانش و از امثال آقای هاشمیان حمایت کند، چون بازیگر خوبی بود و در فیلم بچههای آسمان عالی بازی کرد. خدایا شکر راضیام! من مغازه میوهفروشی داشتم، اما الان شغل بهتری دارم. بازیگری را هم ادامه میدهم و همینجا بگویم از آقای مجیدی ممنونم که به من اعتماد کرد و در دو تا از فیلمهایش به من نقشهای خوبی داد و خدا خواست با فیلم باران به شهرت برسم. تنها پارتیام در سینما و تلویزیون خداست هر چند بازیگری باعث شد مردم مرا بشناسند و با من همکاری خوبی داشته باشند و در خیلی از ادارات و جاهای دیگر کارم را راه بیندازند.
دیدگاه تان را بنویسید