نظر متفاوت کارگردان سینما درباره نفروختن فیلمها
کامران قدکچیان را با فیلمهای خاطره انگیزی چون آواز تهران (با بازی ابوالفضل پورعرب و بیژن امکانیان)، دیوانه وار (با بازی جمشید هاشمپور و بیژن امکانیان) و بهشت پنهان (با بازی پورعرب و فاطمه گودرزی) در دهه 70 به یاد میآوریم؛ البته این فیلمساز کهنه کار، سابقهای طولانیتر از اینها دارد و اولین فیلم سینماییاش را سال 51 ساخت و پس از آن کارگردان و تدوینگر بسیاری از فیلمهای سینمایی بوده است.
کامران قدکچیان را با فیلمهای خاطره انگیزی چون آواز تهران (با بازی ابوالفضل پورعرب و بیژن امکانیان)، دیوانه وار (با بازی جمشید هاشمپور و بیژن امکانیان) و بهشت پنهان (با بازی پورعرب و فاطمه گودرزی) در دهه 70 به یاد میآوریم؛ البته این فیلمساز کهنه کار، سابقهای طولانیتر از اینها دارد و اولین فیلم سینماییاش را سال 51 ساخت و پس از آن کارگردان و تدوینگر بسیاری از فیلمهای سینمایی بوده است.
قدکچیان بتازگی 70 ساله شده و ما هم به همین مناسبت سراغ او رفتیم؛ کارگردانی که همچنان فیلم میسازد و دو فیلم سینمایی انتهای خیابان مهر (با بازی امین حیایی و چنگیز وثوقی) و جنون (فیلمی در ژانر وحشت و با بازی میترا حجار و کامبیز دیرباز) را در نوبت اکران دارد.
اوضاع و احوالتان در 70 سالگی چطور است؟
خیلی عالی، بویژه با دیدن جوانهای پرانرژی روحیه میگیرم و بیشتر شارژ میشوم.
بجز فیلمهای فراوانی که تدوینگر آن بودید، 21 فیلم هم در حدود 50 سال یا نیم قرن فعالیت در سینما ساختهاید. از کارنامهتان رضایت دارید یا انتظار مسیر دیگری را داشتید؟
انتظار مسیر دیگری را نداشتم، ضمن این که آدم باید واقعبین باشد. بالاخره ما هم در سینمای گذشته کار کردیم و هم در سینمای بعد از انقلاب. با وجود شرایط مختلف کاری، از کارنامهام راضی هستم و فیلمهایم را دوست دارم.
ویژگی بارز فیلمهای شما، گرایش به سمت سینمای بدنه و تجاری است که نشان از اهمیتی است که به عامه مردم میدهید. هیچ وقت علاقهمند سینمایی از جنس دیگر و حضور در فضای هنری و جشنوارهای نبودید؟ انگار مردم و مخاطبان عام، بیشترین اهمیت را برایتان داشتهاند و کماکان همین طور است.
به نظرم این دستهبندی در سینما درست نیست، چون فیلمساز که نمیتواند قصد کند چه چیزی میخواهد بسازد و از ابتدا که نمیداند نتیجه فیلمش چه میشود. وقتی فیلمنامه جذابی را در دست میگیرید که با سلیقه شما هماهنگ است، ماحصل و نتیجه هر کدام در دستههای مختلف قرار میگیرد و برای آنها اسمگذاری میشود. به نظر من فقط میتوان از یکی دو نفر نام برد که کارهای آوانگارد میکنند؛ بقیه ادا و اصول این یکی دو نفر را درمیآورند. ما در این سبک و سیاق، زندهیاد عباس کیارستمی را داشتیم که همه کارهایش در این رده بود و این طوری فکر میکرد، اما من واقعا دوست نداشتم ادای فیلمسازان دیگر را دربیاورم و همیشه به سبک خودم فیلم کار میکردم.
برخی اعتقاد دارند، بعضی کارگردانهای نسلهای قدیم در فیلمهای سالهای اخیرشان از دوران اوج خود فاصله گرفتهاند. دلیل این مساله را چه میدانید؟ تفاوت نسلها یا ...؟
مصداقی میتوانید بگویید؟
مثلا آقایان مسعود کیمیایی، داریوش مهرجویی و بزرگان دیگر که برخی منتقدان و تماشاگران و حتی بعضی دوستدارانشان معتقدند، در این سالها فیلمهای ماندگاری نمیسازند.
حتی این مساله هم سلیقهای است. نظر شخصی من این است که این فیلمسازان نتوانستهاند با زمانه هماهنگ شوند و جلو بیایند و در یک جایی توقف کردهاند. اصولا کارگردانی که هنوز سرپاست و میخواهد کار کند، باید به روز باشد و دانش و آگاهیاش را به روز کند. او باید همه فیلمهای روز سینما را ببیند و به عنوان رقیب هم به آنها نگاه کند. اگر کارگردانی توانست خودش را با شرایط روز جامعه هماهنگ کند، موفق خواهد بود، اما بعضیها مقهور اسمشان شدند و درجا زدند. یعنی همچنان به لوطی بازی آن موقع اصرار دارند، اما آدمها عوض شدند. درست است که همچنان از این آدمهای لوطیمسلک را در جامعه میبینیم، اما شکل و شمایلشان مثل آن زمان نیست و خواستهها و حرف زدن و دیالوگهایشان عوض شده است. بعضی نمیخواهند این مساله را قبول کنند و همچنان در اعماقی که خودشان در آن کار کرده اند و از آن بهره بردهاند، باقی ماندهاند. البته تاکید میکنم، این مساله سلیقهای است.
حتما به عنوان تماشاگر هم فیلمهای سالهای اخیر را دنبال میکنید؛ نظرتان درباره فیلمسازی جوانها چیست؟
الان ما خیلی فیلمهای خوبی در سینمای ایران داریم و کارگردانان جوان خوب کار میکنند؛ هرچند در میان آثار سینمایی، فیلمهای بد هم وجود دارد. با این حال به نظرم فیلمهای خوب سینمای ما ارجح است. در این زمینه نباید فروش فیلمها را ملاک و معیار قرار دهید، چون خیلی از فیلمهای خوب به دلیل وضعیت بد اکران، کثرت فیلم و کمبود سالن و اجحافی که به آنها میشود، نمیفروشند و عدم فروش آنها به معنی بد بودنشان نیست. ما فیلمسازان بااستعدادی داریم که فیلمهای بسیار خوبی میسازند و من بعضی فیلمهای آنها را خیلی میپسندم.
پدر فقیدتان، احمد قدکچیان از بازیگران خوب سینما و تلویزیون بود. با این حال شما موفق شدید، نام و هویت مستقل خودتان را داشته باشید. اگر اشتباه نکنم، ایشان در دو فیلم به کارگردانی شما هم بازی کرد؛ خاک و خون و دیوانهوار. خالی از لطف نیست اینجا کمی هم درباره زندهیاد قدکچیان صحبت کنید.
اگر آن مسائل مرسومی که وظایف پدر نسبت به فرزند و تعلقات پسر نسبت به پدر است را کنار بگذاریم، ایشان راهنمای من بودند و به عنوان یک استاد، فراتر از وظایف پدری را نسبت به من انجام دادند. من ایشان را به این دلیل خیلی بیشتر دوست دارم.
قصه جنونِ جانان
«انتهای خیابان مهر» و «جنون» دو فیلم جدید کامران قدکچیان هستند که در انتظار اکران به سر میبرند. اولی قصه دختری جوان به نام جانان از خانوادهای فرهنگی است که بهطور اتفاقی از یک دیوان حافظ قدیمی، نامهای را پیدا میکند که از عشقی دیرین حکایت دارد. حس غریب او به این نامه، ماجرای انتهای خیابان مهر را رقم میزند. امین حیایی، سحر زکریا، پروانه معصومی، مهران رجبی، بیژن بنفشهخواه و چنگیز وثوقی در این فیلم عاشقانه بازی میکنند.
«جنون» هم از معدود فیلمهای سینمای ایران در ژانر وحشت است و قدکچیان در این اثر، یک قصه قدیمی را دستمایه ساخت قرار داده. میترا حجار، کامبیز دیرباز، قربان نجفی و آشا محرابی ازجمله بازیگران جنون هستند.
دیدگاه تان را بنویسید