خانم مجری: ۱۰ سال است که ممنوعالتصویر هستم! +عکس
«۱۰ سال است که ممنوعالتصویر هستم حتی اگر ترانهام هم در رادیو و تلویزیون پخش شود کسی حق ندارد اسمم را بگوید.»
لاریپور درباره گزینههای احتمالی برای اجرا در «آبان»، گفت: برنامه «آبان» چندین فاکتور برای اجرا میخواهد؛ یعنی اگر کسی تنها مجری خوبی است نمیتواند گزینه مناسبی برای اینکار باشد بلکه باید سواد اجتماعی، سیاسی و اطلاعات هنری بالایی داشته باشد. همچنین کاراکتری داشته باشد که افرادی از طیفهای مختلف بتوانند او را بپذیرند و مقابلش بنشینند. اولین و تنهاترین انتخاب ما پریوش نظریه بود او از همه لحاظ فاکتورهای مورد نظر «آبان» را برای اجرا دارد. در همان قسمتی که نظریه برنامه را اجرا کرد ما با استقبال خوبی روبهرو شدیم، ضمن اینکه خودش در قسمت اول برنامه گفت که پیشتر تجربه اجرا نداشته است. اما بهدلیل داشتن اطلاعات، سطح هوشی و قدرت انتقالی که داشت و اینکه میدانست چه چیزی را چه موقع باید بپرسد و باتوجه به شخصیت دوست داشتنیاش، اجرای قویای را ارائه داد و برنامه با موفقیت پیش رفت.
از این مجری و سردبیر پرسیدیم که ساختن برنامهای درباره زنان چه سختیهایی دارد و چقدر برنامههای اینترنتی با ممیزی روبهرو میشوند که او گفت: پیشتر برنامهای با موضوع زنان در فضای مجازی ساخته نشده است. برنامه شبکههای مجاز اینترنتی هم زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد کار میکنند و یک سری ممیزیهای دارند که باید رعایت شود. قطعا ممیزیهای محتوایی هم داریم که من بهدلیل تجربه ۲۸ سالهای که بهواسطه حضور در تلویزیون دارم با خط قرمزها آشنا هستم و آنها را رعایت میکنم البته بعضی مواقع از دستمان در میرود و به ما تذکر میدهند.
*تعداد آدمهای کاربلد در تلویزیون خیلی کم شده است
طی سالهای اخیر شاهد کوچ تعداد زیادی از تهیهکنندگان به فضای اینترنتی بودیم و این مسئله باعث شد تا از لاریپور بپرسیم؛ چرا بیشتر برنامهسازان به شبکههای اینترنتی روی آوردهاند و او در پاسخ گفت: متاسفانه شرایطی که الان در تلویزیون شاهد هستیم این است که چیزی وجود ندارد؛ نه پول، و نه فضا برای کار، همچنین تعداد آدمهای کاربلد هم خیلی کم شده است. اغلب کسانی که در تلویزیون کار بلد هستند بهدلایلی ممنوعالکار، ممنوعالتصویر و... هستند. اگر کسی هم حرفی برای گفتن دارد و دیده شده یا باید خیلی دست به عصا راه برود یا مثل عادل فردوسیپور صرفا به ورزش بپردازد. تازه در شرایطی هستیم که اگر تلویزیون هم در موضوعات انتخابی انعطاف به خرج بدهد مردم ما خیلی بیشتر از مسئولانش دست به سانسور میزنند. نمونه بارزش را در«خندوانه»دیدیم که مردم با جوانهایی که در بخش «خنداننده شو» آمده بودند چه کردند.
*نمیدانم چرا بعضی تلویزیون میبینند اما میگویند نمیبینیم
از لاریپور پرسیدیم که فکر میکنید در آینده نزدیک ما به دورهای برسیم که تلویزیون نقش خیلی کمرنگی داشته باشد و مردم به برنامههای اینترنتی روی بیاورند که او در پاسخ گفت: اگر تلویزیون بخواهد این رویه را ادامه دهد طبیعتا همینطور خواهد شد. درحال حاضر مردم بجز برنامه «خندوانه»، «دورهمی» و برنامههای ورزشی دیگر برنامهای را از تلویزیون تماشا نمیکنند. من بهشخصه برنامه «نود»، مسابقات فوتبال و گاهی هم «خندوانه» و «دورهمی» را میبینیم. آنطور که من دیدم تلویزیون اغلب زیباییهای بصری، داستانی و دراماتیکی را کمرنگ میکند و این مسئله باعث میشود که مخاطبان از تلویزیون دفع شوند و مخاطبی هم که میماند نمیدانم چرا اصرار دارد تا بگوید تلویزیون نگاه نمیکند. بهعنوان مثال برنامهای مثل«ماه عسل» که با اقبال روبهرو میشود عدهای که تمام طول ماه رمضان میگویند؛ این برنامه را نمیبینیم ولی به همه قسمتها و حتی لباس احسان علیخانی ایراد میگیرند. نمیدانم اگر کسی برنامه را نمیبیند چطور جنس دکمههای لباس علیخانی را هم میداند.
* باید در تلویزیون انعکاس جامعه را ببینیم
او معتقد است تلویزیون در برنامهسازیهایش حرکتهای مثبتی دارد که باید ادامهدار باشد و در اینباره «خندوانه» را بهعنوان مثال مطرح و اضافه کرد: تلویزیون در جاهایی مثل «خندوانه» که میخواهد حرکت مثبتی انجام دهد با عکسالعملهایی از مردم روبهرو میشود که باز دوباره سرجای خودشان بر میگردند و میگویند همان بهتر که نباشد.
در شرایطی که میتوان انتظار قوت گرفتن تلویزیون اینترنتی با عنوان VOD را داشت شاید با انعطاف بیشتر از جانب مسئولان در پرداخت موضوعات بتوان شاهد اتفاقات روشنتری شد. لاریپور با تایید این حرف گفت: البته توانستن با خواستن کاملا متفاوت است. ما باید در تلویزیون انعکاس جامعه را ببینیم و کاری کنیم تا موضوعات برای مردم باورپذیر باشد نه اینکه در فاصلهای از آنها قرار بگیرد. تلویزیون هنوز تصویری از ساز و نواختن آن را نشان نمیدهد درحالی که مردم در مغازهها و کنسرتها آن را میبینند اگر هم در برنامهای تصویری از ساز را نشان دهند، تهیهکننده برنامه توبیخ میشود که چرا چنین تصویری را نشان داده است. نکته دیگر این است که تهیهکنندههای ما جسارتی برای پخش برخی تصاویر ندارند و حتی قبل از اینکه مدیران بخواهند تصویر یا بخشی را ممیزی کنند خودشان آثارشان را سانسور میکنند!
*۱۰ سال است که هیچ فردی اجازه آوردن اسمم را در تلویزیون ندارد
این نویسنده رادیو و تلویزیون در بخش دیگری از حرفهایش به سابقه حضورش در برنامه پرطرفدار «رادیو هفت» اشاره کرد و گفت: از سال ۶۸ با نویسندگی به رادیو آمدم و بیشتر از اینکه ترانهسرا باشم، برنامهساز تلویزیون و رادیو هستم و در خیلی از برنامهها بهعنوان نویسنده، سردبیر، کارشناس، مجری و... فعالیت داشتم. ۱۰ سال است که ممنوعالتصویر هستم حتی اگر ترانهام هم در رادیو و تلویزیون پخش شود کسی حق ندارد اسمم را بگوید. من برنامه «رادیو هفت» را کار کردم این برنامه با حفظ حرمتها کار میکرد اما تولید آن به یکباره متوقف شد. حدود سهسال سردبیر«رادیو هفت» بودم ولی حتی در تیتراژ هم اجازه نداشتند نام مرا وارد کنند در شبهای عید وقتی منصور ضابطیبان از عوامل تشکر میکرد اجازه نداشت نام مرا ببرد در حالی که تمام آن برنامه از متن، محتوا و هماهنگی به عهده من بود ولی اسمی از من نبود و نمیدانم اسم من چه معضلی بهوجود میآورد؟
درنهایت به من گفتند؛ دیگر نباید برای این برنامه بنویسم. وقتی تولید برنامه متوقف شد، خواستند که چند برنامه شبیه به آن تولید کنند که نتوانستند.
*سوالات برنامههای اینترنتی چالشبرانگیز نیست
این ترانهسرا و نویسنده با اشاره به فضای بازتری که در ساخت برنامههای اینترنتی وجود دارد بیان کرد: در برنامههای اینترنتی میتوان کسانی را دعوت کرد که در تلویزیون ممنوعالتصویر هستند یا اینکه به تلویزیون نمیآیند. آدمها دوست دارند با همان شکلی که هستند به استودیو بیایند. علاوه بر این سوالات برنامههای اینترنتی چالشبرانگیز نیست و راجع به مسائل خصوصی فرد دعوتشده است؛ برای مثال چند خواستگار دارید؟ چرا این شخص را بههمسری برگزیدهاید؟ حلقه ازدواجتان را چند خریدهاید و... برنامههای جدی در اینترنت کم است اما کمکم راه میافتد. البته این هم تقصیر برنامهسازها نیست، برنامههای اینترنتی نیاز به اسپانسر دارد و اسپانسر باتوجه به میزان دیدهشدن برنامه حمایتکردن از آن را قبول میکند. بههمین دلیل در برنامهای که این سوالات پرسیده میشود خیلی حاشیه دارد تا برنامههایی که به مسائل آسیبشناسی میپردازند.
*برنامهسازی برایم بسیار جدی است
از وی همچنین پرسیدیم که نیلوفر لاریپور چقدر دغدغه برنامهسازی دارد و الان که سردبیر یک برنامه اینترنتی است تا چه اندازه به این موضوع بهطور جدی نگاه میکند که او در پاسخ تصریح کرد : این موضوع برایم بسیار جدی است و شما میتوانید از عوامل برنامه بپرسید که تا چه اندازه نسبت به هر میلیمتر برنامه حساس هستم. البته نهفقط این برنامه بلکه در هر برنامهای که بودم و حتی زمانی که کار مطبوعاتی میکردم بسیار سختگیر بوده و هستم. من از اینکه هیچ چیز سرجای خودش نباشد و آن اتفاقی که هدفم بوده عملی نشود عصبی میشوم. واقعا هدفم این است که تاثیری حتی روی پنج نفر بگذارم. من در کنار برنامه «آبان»، برنامه دیگری در فضای اینترنتی بهنام «حیوونای کوچه پشتی» دارم که درباره اهمیتدادن به حیوانات کوچه وخیابان اذیت نکردن، حمایت کردن و غذا دادن آن ها و... است.
*مجری سابق «آبان» اطلاعات جامعی نداشت
لاریپور در پایان گفتوگویش با «صبا» درباره ضعفهای سری گذشته «آبان» با اجرای آزاده نامداری، گفت: فعلا نمیتوانم راجع به این موضوع صحبت کنم زیرا فصل دوم «آبان» هنوز به جایی نرسیده است که بخواهیم راجع به نقاط قوت آن حرف بزنیم و فقط سه قسمت از برنامه پخش شده است. اما در خصوص فصل اول باید بگویم که مشکل آن در اجرا بود. گاهی اوقات مجری بهخاطر جوان بودنش و اینکه در هر زمینه اطلاعات جامعی نداشت، در بعضی مصاحبهها باعث رنجش مهمانهای برنامه شده بود. بهنظرم این کمتجربگی مجری بود که نمیدانست با هر کدام از این آدمها باید چطور صحبت کند. البته فکر میکنم اگر آزاده نامداری نبود چه کسی باید جای او مینشست؟ زیرا ما مجری زنی که بتواند در زمینه طنز، محیط زیست، هنر و... یک برنامه را اداره کند نداریم ودر آقایان بهتر میتوانیم این گزینه را پیدا کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید