آخرین خبر: در ادامه این مطلب به بازیگران و مجریانی می پردازیم که زندگیشان به نوعی به طلاق گره خورده است.
بیشتر بخوانید: بهترین راه پیشگیری از طلاق عاطفی
افشاگری «آشا محرابی» درباره جدایی پدر بازیگرش از خانواده!
آشا محرابی دختر و فرزند اسماعیل محرابی بازیگر قدیمی کشورمان است ،اسماعیل محرابی هم اکنون 72 سال و آشا محرابی 43 سال سن دارند. وی درباره جدایی پدرش از خانواده گفت: من تمام برنامه های زندگی ام را در آن زمان براساس قراری که با اسماعیل محرابی داشتم تنظیم کردم، ولی زمانی که نوجوان بودم او از ما جدا شد و ترجیح داد زندگی تازه ای را تجربه کند. به این ترتیب قرار ما به هم خورد و دیگر خبری از او نداشتم تا وقتی که در تئاتری بازی می کردم و او برای تماشا آمده بود. وقتی مرا دید خیلی تعجب کرد و گفت نمی دانستم که بازیگر شده ای. شاید اگر همان زمان با آن علاقه و انرژی سراغ بازیگری می رفتم بسیار زودتر از این می توانستم به مقصودم برسم. ملیکا و مهراوه شریفی نیا فرزندان «محمدرضا شریفینیا» و «آزیتا حاجیان» ملیکا و مهراوه شریفی نیا فرزندان «محمدرضا شریفینیا» و «آزیتا حاجیان» هستند. این دو هنرمند سال هاست که از یکدیگر جدا شدهاند. ملیکا شریفی نیا درباره طلاق پدر و مادرش گفت: آدم ها وقتی نمی خواهند رفاقتشان را از دست بدهند از یکدیگر جدا میشوند.
اشکهای نجمه جودکی روی آنتن زنده تلویزیون نجمه جودکی در برنامه زنده در حالی که اشک از چشمانش جاری شده بود، گفت: من دختر 18 ساله که نیاز داشتم پدر باشد دیگه نبود و این سخت بود و سخت تر از همه این بود که مادرت را ببینی که دارد پر پر می شود و سخت تر از آن، این است که تو یک خواهر و برادر دیگر داشته باشی که و برای آنها نقش پدر را بازی کنی.
سیدجواد هاشمی: پدرم آهنگساز و مادرم روضه خوان بود و از هم جدا شدند سیدجواد هاشمی، نیز در مصاحبه ای که چند هفته پیش با آپارات داشت، بیان کرد: پدرم آهنگساز و مادرم روضه خوان بود. مادرم خیلی با موسیقی مخالف بود و از هم جدا شدند.
گذشته ی تلخ مجری معروف برنامههای ورزشی پوریا تابان که با اجرای برنامه دورخیز در میان ورزشی ها به چهره ای آشنا تبدیل شد و با اجرای ورزش از نگاه دو به قله شهرت رسید. این مجری درباره گذشته تلخ خود گفت: «من بچه طلاقم، بچه یک ازدواج نافرجام، بچه زوجی که با هم ازدواج کردند تا من تنها را روی دست دنیا بگذارند اما من هیچ وقت خانواده ام را قضاوت نکردم. هیچ وقت نگفتم چرا؟ از زباله ها، از منجلاب و از دستفروشی و خیابان خوابی، راه خودم را پیدا کردم و هیچ وقت هم طلبکار نبودم. به اینجا که می رسیم، ناچار به زندگی خصوصی پوریا سرک می کشیم و می پرسیم چرا ازدواج نمی کنی؟ تابان لبخندی می زند و می گوید:«به این نتیجه رسیده ام که باید ازدواج کنم اما گزینه مناسب ندارم (خنده)، هم سن و سال های من یا ازدواج کرده اند و زندگی خودشان را دارند و یا آنهایی که مثل خودم جدا شده اند، شرایط مورد نظر من را ندارند. من 8 سال با همسر سابقم زندگی کردم، زندگی خوبی هم داشتیم اما ظرف سه ساعت به این نتیجه رسیدیم که جدا شویم، چون من بچه می خواستم و همسر سابقم نمی خواست.
دیدگاه تان را بنویسید