خبرگزاری تسنیم: در چند سال اخیر تولید برنامههای اقتصادی در صدا و سیما افزایش محسوسی پیدا کرده است. با این وجود به عقیده کارشناسان تعداد این برنامهها با توجه به مشکلات اقتصادی کشور هنوز اندک است و اغلب در ساعتهای کم بیننده پخش میشوند. مسائلی مانند بیکاری، قوانین دست و پاگیر کسب و کار، کارشکنیهای برخی افراد ذی نفوذ در جهت واردات و سنگ اندازی در راه تولید از مهمترین موضوعات مبتلابه امروز کشور است که برنامه های اقتصادی (هر چند دست به عصا) در چند سال اخیر نگاهی جدی تر به آنها داشتهاند. برنامههای حرف حساب و پایش با اجرای کیا داوود اسفندیاری از جمله این برنامههای اقتصادی است که توانسته اعتماد مخاطبان را به خود جلب کند.
کیا داوود اسفندیاری متولد سال 1358 در تهران است. وی تحصیل کرده دبیرستان البرز و دارای مدرک کارشناسی خبرنگار اقتصادی و کارشناسی ارشد مدیریت کار آفرینی است. این مجری به غیر از حضور در برنامه های تلویزیونی به کار تدریس و دادن مشاوره در امر کسب و کار و همچنین خبرنگاری مشغول است. با این مجری درباره موضوعات مختلف برنامههای اقتصادی به گپ وگفت نشستیم. به ما گفتند باید ساعت برنامه «با شما» به نه صبح عوض شود. این ساعت پخش ساعتی است که هیچ برنامه دیگری متقاضیش نبود یکی از انتقادات وارد به برنامه های اقتصادی ساعت پخش آنها است. به نظر می رسد برنامه حرف حساب و پایش نیز از این قاعده مستثنا نیستند. دلیل اختصاص این ساعت برای این گونه برنامه ها چیست؟ داوود اسفندیاری: زمان برنامه «حرف حساب» که ابتدا با نام «با شما» روی آنتن رفت، متاسفانه ساعتی نبود که هیچ شبکه و یا تهیه کننده ای آن را بپذیرد. برای همین وقتی این برنامه در سال 90 آغاز شد، سید امیر سیاح، مدیر گروه اقتصاد شبکه یک تهیه کنندگی آن را بر عهده گرفت. ابتدا این برنامه عصرها پخش می شد و اتفاقاً خیلی هم طرفدار پیدا کرد. بعد از اینکه چند ماه این برنامه پخش شد اختلافاتی
بوجود آمد و به ما گفتند باید ساعت پخش این برنامه به نه صبح عوض شود. این ساعت پخش ساعتی است که هیچ برنامه دیگری متقاضیش نبود و به دردشان نمیخورد. میدانید که مخاطبان بیشتر تا ساعت هشت و نه صبح بیننده تلویزیون هستند و از طرفی ساعت برنامههای صبحگاهی معمولاً شش تا نه است و برای برنامههایی که ساعتشان ده و نیم به بعد است حتی مجریها هم خیلی انگیزهای برای اجرای برنامه تلویزیونی ندارند. با این همه ما کار را در همان ساعت کم بیننده شروع کردیم. حقیقتش این است ابتدای کار واقعاً مخاطب نداشتیم ولی بعد از مدتی برنامه ما کم کم دیده شد و مخاطبان افزایش پیدا کردند.یادم هست روزهای اول هیچ میهمانی به خاطر ساعت پخش حاضر نبود به برنامه بیاید ولی بعد از چند ماه جریان عوض شد به طوری که خود اشخاص درخواست میکردند در برنامه حضور پیدا کنند. فکر میکنم هر چه کمتر در معرض دید باشیم بهتر می شود در برنامه کار کرد چرا ساعت پخش برنامه تغییر کرد؟ داوود اسفندیاری: من دقیقاً نمیدانم. شاید احساس کردند برنامه در صورت تغییر ساعت هم بیننده خواهد داشت، شاید هم اختلافات پشت پرده بر سر ساعت پخش وجود داشت. هر چه که بود مسئله بالاخره حل شد.
خوشبختانه برنامه آنقدر پر بیننده شد که به من پیشنهاد کردند دوباره برنامه عصر پخش شود ولی من تمایلی به حضور در آن ساعت نداشتم چرا که فکر میکنم هر چه کمتر در معرض دید باشیم بهتر می شود در برنامه کار کرد. در برنامهای که خیلی در چشم باشد نمیتوان چندان کاری انجام داد. آن هم برای منی که خیلیها به من میگفتند به خاطر نوع حرف زدنت خیلی دوام نمیاوری! تعداد اس ام اس های این برنامه به شکل عجیبی بالا تا آنجا که گاهی وقتها اگر کل پیامکهای برنامههای شبکه یک را جمع میکردی به اندازه برنامه حرف حساب نمیشد چه کسانی این حرف را میزدند؟ داوود اسفندیاری: افراد باسابقه میگفتند این روش حرف زدن تو را تبدیل به آدم خطرناکی میکند. وقتی تو شروع می کنی به حرف زدن، تن و بدن همه می لرزد. به هر حال «حرف حساب» توانست به خاطر مطرح کردن موضوعات اقتصادی کوچک خانوادههاکه تا به حال در صدا و سیما گفته نشده بود ارتباط نزدیکی با خانهدارها برقرار کند. این موضوع باعث شد تعداد اس ام اس های این برنامه به شکل عجیبی بالا تا آنجا که گاهی وقتها اگر کل پیامکهای برنامههای شبکه یک را جمع میکردی به اندازه برنامه حرف حساب نمیشد. البته بعد
از مدتی تعداد پیامکها افت کرد. به هر حال در اوج نگه داشتن هم هزینه می خواهد و هم احتیاج به خلاقیت دارد. متاسفانه دیگر عوامل تاثیرگذار خیلی این همراهی را نداشتند. فکر میکنید چقدر تا با حال برنامه اقتصادی موفق داشتیم؟ داوود اسفندیاری: متاسفانه تا به حال چندان برنامه اقتصادی موفقی در تلویزیون نداشتیم. من به یاد ندارم قبل از برنامههای «حرف حساب» و «پایش» برنامه گفت و گو محور و برنامه ترکیبی اقتصادی خوبی از تلویزیون پخش شده باشد. گرفتن اسپانسر، طراحی دکورهای گران قیمت و آوردن بازیگران مشهور نمیتواند به تنهایی یک برنامه را جذاب کند به عقیده کارشناسان برنامه حرف حساب با وجود اینکه محوریت اقتصادی داشت و گفتگو محور بود، توانست در ساعت پخش نشاط را بین مردم بیاورد. با این حال گاهی در بعضی از برنامههای صبحگاهی کارهای عجیب غریبی برای دیده شدن انجام میشود. به نظر شما این چنین کارها میتواند به جذب مخاطب کمک کند؟ داوود اسفندیاری: بعضی برنامههای صبح گاهی پول زیادی برای دیده شدن خرج کردند. اسپانسر گرفتند و تبلیغات گسترده و کارهای رسانهای کردند و از روابط عمومیهای قدرتمند برای جذب بازیگران استفاده کردند، دکورهای
گران قیمت طراحی کردند. ولی بازهم در جذب مخاطب موفق نبودند. این مسئله نشان میدهد فاکتورهای جذابیت چیزی جدای از این موضوعات است. در مورد برنامه «حرف حساب» با اینکه زمان برنامه 40 دقیقه بیشتر نبود به خاطر اینکه مردم احساس میکردند این برنامه عین زندگی خودشان است از آن استقبال میکردند. سه تا میم اصل موفقیت یک برنامه را تشکیل میدهد: مجری، میهمان و موضوع؛ خیلی مقاومت کردیم که اسپانسر نگیریم. در جذب مخاطب چه عوامل دیگری نقش دارند؟ داوود اسفندیاری: به قول یکی از اساتید، سه تا میم اصل موفقیت یک برنامه را تشکیل میدهد: مجری، میهمان و موضوع؛ شما هر کاری بکنید این سه تا بلنگد خیلی نمیتوانیم موفق شویم. در روند کلی برنامه پیشنهادات و نظرات شما چقدر موثر بوده است؟ داوود اسفندیاری: در دورههایی بیشتر اثر داشته در دورههایی کمتر. گاهی موضوعاتی که به نظر ما خوب نبوده و با آن مخالفت کردیم. اکثر افراد وقتی یک بار در چیزی به نتیجه نمیرسند رهایش می کنند ولی من هیچ وقت کوتاه نمیآیم. امروز هم شکست بخورم دوباره فردا میجنگم. تا به حال هم با هر ابزاری که توانستهایم برای بهتر شدن اقدام کردیم. برای نمونه خیلی مقاومت کردیم که
اسپانسر نگیریم. اگر میخواستیم پول بیاوریم میتوانستیم خیلی کارهای بزرگ تری انجام دهیم ولی نمیخواستیم برنامه به پول آلوده شود. موقعی که برنامه اسپانسر داشته باشد نمیتوان دیگر از آن انتظار داشت مستقل عمل کند.
خودم را خیلی مجری نمیدانم و مجری بودن را ارزش نمیدانم، یک تعداد از مجریان بیشتر نگران این هستند که از دریچه دوربین چگونه به نظر میرسند
شما سبک اجرای برنامههایتان به نوعی است که مخاطب احساس میکند خود واقعیتان را میبیند. این نوع اجرا غیر ارادی است یا عمدی است؟ داوود اسفندیاری: بخشی از اجرا کاراکتر خود آدمها است. شما نمی توانید وقتی چیزی در شخصیت یک نفر نیست بگویید باید اینگونه بشوی. غیر از نوع شخصیت که در شکل گیریش ژنتیک و سنین کودکی نقش دارند، تجربه کار نیز موثر است. من سالها خبرنگار بودم و کار ژورنالیستی را نیز دوست دارم. حتی خودم را خیلی مجری نمیدانم و مجری بودن را ارزش نمیدانم. به نظر من یک خبرنگار خوب، یک کارشناس کسب و کار خوب، یک تحلیل گر اقتصادی خوب، یک مدرس خوب اینها ارزش دارد. ولی این که فردی تنها یک مجری باشد چندان ارزشی ندارد. یک تعداد از مجریان بیشتر نگران این هستند که از دریچه دوربین چگونه به نظر میرسند و برای اینکه زیادتر دیده شوند طولانی تر حرف میزنند. برای من اینگونه نیست و به محتوا و نتیجهای که می خواهم بگیرم فکر میکنم. اگر دیده باشید چندان به گفتن پلاتو علاقهای ندارم و سریع به سراغ موضوع برنامه میروم. چون غرق در زرق و برق این که این که چگونه دیده شوم نیستم، وقتی مسئلهای را روی آنتن پیگیری میکنم ممکن
است حواسم به نحوه نشستن و راه رفتنم نباشد و گاهی این باعث برخی گلایه ها از سوی همکاران میشود. اگر شما خیلی آدم با دانشی نباشی، مدت زیادی نمیتوانی وانمود کنی که خیلی باسواد هستی اگر روزی دیگر در تلویزیون نباشید، باعث ناراحتیتان میشود؟ داوود اسفندیاری: دوربین ویژگی که دارد این است که نمیتوانی برای همیشه شخصیت اصلی خود را پنهان کنی. مثلاً اگر شما خیلی آدم با دانشی نباشی، مدت زیادی نمیتوانی وانمود کنی که خیلی باسواد هستی؛ در دورهای کوتاه میشود این کار را انجام داد ولی در دوره طولانی بالاخره لو میروی. بعضی از مجریان برایشان دیده شدن خیلی مهم است. ولی برای من آن تاثیری که میتوانم بگذارم مهم است. دغدغهای درونم وجود دارد این است که باید تا شب تاثیر مثبتی بگذارم و کاری بکنم چه در تلویزیون، چه در مشاوره دادن و تدریس کردن و چه در کسب و کار. به همین دلیل اگر روزی تشخیص داده شود که من گزینه مناسبی برای تلویزیون نیستم اتفاق بدی برایم نمیافتد و خیلی نگران وافسرده و ناراحت نمیشوم. من تا الان هیچگاه تقلایی برای بودن در رسانه ملی نکردم چرا که هیچ وقت دنبال مصاحبه و حاشیه درست کردن نبودم. اگر دغدغه نبود من
خبرنگار نمیشدم از دغدغههایتان بیشتر بگویید. داوود اسفندیاری:اگر دغدغه نبود من خبرنگار نمیشدم. در دوران دبیرستان رشتهام ریاضی بود و امکان انتخاب رشتههای مختلفی داشتم. ولی علاقهام به چیزهای دیگری بود. مثلاً روانشناسی و یا نویسنده شدن و تالیف را دوست داشتم که البته الان هم دارم همین کار را میکنم. خبرنگاری رو دوست داشتم که هم اکنون هم کار ژورنالیستی را در امتداد کارهای دیگرم انجام می دهم. به طور کلی باید بگویم درست شدن و درست کردن را دوست دارم. این احساس در ناخودآگاه من وجود دارد برای همین نمیتوانم هیچ وقت بیکار باشم. حتی اگر پای پول هم درمیان نباشد دوست دارم بتوانم کسب و کاری را درست کنم و سال ها است که این کار را انجام میدهم.
دیدگاه تان را بنویسید