سرویس فرهنگی فردا؛ محسن غلامی (قلعهسیدی): تلویزیون برحسب وظیفه از چند روز پیش درجهت جذب مخاطب، تکان حسابی به خودش داد که البته ناخواسته بود! بالاخره اردیبهشتماه هست و انتخابات و بویژه مناظرههایی که تبِ بزن- بکوبش برای بیننده، هیجان دارد. چه بهتر از تب سیاست و شور چنددقیقهایاش که بیننده را سرکیف بیاورد. لااقل برای تلویزیون این منفعت را دارد که از کرختی این چند وقت اخیر درآید.
قبول کنیم که تلویزیون، برخی روزها چندان حوصله مخاطبش را ندارد مثل همین الان؛ یعنی از بعد نوروز تا همین قبلِ شروع به پخش کنداکتور انتخابات. گرچه این را به کنایه گفتم وگرنه انصافا تلویزیون برای یکسری سوژههای خاص، دستش عمدتا پر است. برنامه میچیند و حسابی دمِ بیننده را میبیند. ایام عید و رمضان و اینها از این دست بازههای زمانی هستند که هردو طیف قضیه از رسانه تا مخاطب گرفته، راضیاند.
به روزهایی مثل انتخابات هم که میرسیم، برنامهریزی میکند تا نسبت به این اتفاق اساسی، کم نیاورد. اینجاهاست که درواقع بخش به اصطلاح اطلاعرسانیاش پررنگ میشود. ولی وظایف دیگرش را البته به حاشیه میبرد متأسفانه. خصوصا سرگرمی که اگر نباشد دل و دماغ تلویزیوندیدن را از مخاطبش، میگیرد.
چه ایرادی دارد که به این بهانه از چیدمان نچسب مجموعههای نمایشیاش و البته بیبرنامهگی سیما در ایام تعطیل، هم حرف بزنیم. احتمالا همه دلخوشی سیما به انتخابات پیش روست به این بهانه که مخاطب مثلا قرار است ولکّن ماجرا نباشد آنهم بخاطر جر و جنگهای قابل حدسِ کاندیداهای ریاستجمهوری!
بگذریم و برسیم به سوژه خودمان. اشاره کردم که متأسفانه رسانه ملی هرچند برای موضوعات حیاتی، دستش پر است اما حواسش نیست که مخاطب نیاز به تفریح و سرگرمی در این بازه زمانی و بویژه در روزهای تعطیل هم دارد. کاری به سریال «دیوار به دیوار» و مجموعه تکراری «برادر» و بقیه فعلا ندارم.
منظورم بیبرنامهگی تلویزیون برای ایامیست که خانوادهها دورهم جمع میشوند و نیاز به سرگرمی مجانی به اسم سریال و فیلم و غیره دارند. دقیقا روز و شبی مثل همین عید مبعث اخیر یا تعطیلات آخر هفته. شبکههای سیما را اگر یکی یکی بچرخید و رد کنید! چه میبینید؟
این همه شبکههای متعددی که داریم، فقط یک حُسن دارند و اینکه روی مخاطبی خاص زوم میکنند. مثلا بچهسالها، مشتری پر و پا قرص شبکه کودک است و ورزشیها سراغ شبکه خودشان میروند و بقیه نیز اینطورند. ولی خب هر بلایی که سر مخاطب بیاوری اما بیخیال یکی دو شبکه اصلی و قدیمی نمیشود. حالا فکر کن در این تایمهای خاصی که ملت دورهم هستند، خبری از جذابیت در فیلم و برنامهها نباشد. گویا یک گزینه دیگر همچنان میماند؛ شاید ماهواره و ... .
فکر میکنم اکثرا برنامههای پنجشنبه و جمعه؛ گزارشی از برنامههای پخش شدهی طول هفته باشند یا تولیداتی با محتوای خشک مثل مجلس و سیاست و اینها. خیلی بخواهند هنر به خرج دهند سریالهای هفتگی را دوباره خلاصهوار و به شکل تکراری، روی آنتن میبرند. پس همهچیزش به تکرار میزند.
این ادعا صرفا نه به حرف است و نه مربوط به الان. دقیقا آخر هفته که میشود انگار برنامههای زنده و غیر زنده را کلهم قطع و مجموعه تولیدات تکراری را مجبوریم که ببینم. خصوصا فیلمهای به اصطلاح سینمایی که برخی چندین و چندبار قبلتر هم روی آنتن رفتهاند ولی دوباره در کنداکتور سیما قرار میگیرند.
حیف این تایمهای خالیست که اینجور بیبرنامه هدر برود آنهم وقتی که خانواده به تلویزیون احساس نیاز میکند حتی اگر برای دیدن یک فیلم سینمایی خاص یا تاپ باشد. واقعا یاد تاکشوهای زنده و سریالهای جمعهشب و غیره بخیر!
دست تلویزیون جدا خالیست در اعیاد مذهبی و بویژه روزهای آخر هفته. طوریکه همهچیزش بوی کهنگی میگیرد. با این اوصاف انگار کل برنامهها قرار است برای نوروز باشد و ماه رمضان. بقیه تعطیلات سال لابد ولمعطلاند. این جریان برای دیروز و امروز هم نیست؛ انگار تبدیل به عادتی نانوشته شده که آخر هفته را باید با تلویزیونِ خنثی و تکراری سپری کرد.
جز اینکه دوباره خودمان را با «خندوانه» و «دورهمی» و احتمالا مسابقات ورزشی اگر باشد، خوش کنیم که این را گرچه در طول هفته هم روی آنتن میبینیم!
البته خب ایام انتخابات است و کسی متوجه این حرفها نیست. نمیدانم شاید بشود دو سه هفتهای با مناظرهها و برخی گف و گفتهای انتخاباتی، بیشتر دل به برنامههای سیما بست تا بلکه فرجی شود.
دیدگاه تان را بنویسید