آیهای که به فیزیک و شیمی میپردازد! +تفاسیر
خداوند تبارک و تعالی با مثالهایی در قرآن کریم علاوه بر اینکه قدرت خود را به بشر متذکر میشود، انسان را از گمراهی به سوی هدایتی آشکار سوق میدهد.
باشگاه خبرنگاران جوان: در فصل بهار درختان زنده سبز میشوند .سلولز ، مادهای است که از کربن ، ئیدروژن و اکسیژن بوجود میآید و این ماده با آب ترکیب شده و چوب درختان زنده را به وجود میآورد . برای ایجاد کربن و ترکیب عناصر با یک دیگر نیاز است تا انرژی خورشید در درختان ذخیره شود و به گفته دانشمندان نور زغالی که از آتش زدن چوب های درختان بوجود میآید ، در واقع انرژی خورشیدی است که سالها در آن درخت ذخیره شده و حالا با سوزاندن این انرژی به طبیعت بر میگردد؛ چراکه هنگام سوختن زغال در واقع «کربن» با «اکسیژن» هوا ترکیب شده و گاز کربن را تشکیل مىدهد، و اکسیژن و هیدروژن (مقدارى آب) آزاد میشود. به همین خاطر است که سوزاندن نهال جوان نور کمتری نسبت به زغال درختی کهن از خود متصاعد میکند. این یکی از تفاسیر آیه 80 سوره مبارکه یس در قرآن کریم است.در کتاب تفسیر نمونه جلد هجدهم ، صفحات 462 تا 467 به تفصیل این آیه را با ادله علمی تفسیر کرده است و میگوید با دریافتهای جدید دانشمندان میتوان از این آیه این نتایج را کسب کرد. آیهای که به انسان بزرگی خداوند را متذکر میشود و میفرماید : همان توانمندى که براى شما از درخت سبز ( مَرْخ و عَفار ) که تروتازه است آتشى پدیدار کرد که شما بى درنگ از آن، آتش مىافروزید. این آیه بعد از آیه هفتاد و نهم در پاسخ به کسانی است که قیامت را انکار میکنند، آمده است.در آیه 79 سوره مبارکه یس خداوند کریم خطاب به این افراد میفرماید : اى پیامبر(ص)، در پاسخ او بگو: همان توانمندى که نخستین بار آن استخوانها را پدید آورد، آنها را زنده مىکند. او به هر آفریدهاى بسى داناست. ویژگىهاى همه خلایق را چه پیش از مرگشان و چه پس از مرگشان مىداند، پس زنده کردن مردگان براى او سهل است. برای توضیح بیشتر درباره آیه هشتاد این سوره مبارک و اینکه چرا خداوند به آتش گرفتن درختان سبز اشاره دارد ، به تفاسیر بیشتری خواهیم پرداخت. حضرت آیت الله مکارم شیرازی در بخش دیگری از کتاب خود (تفسیر نمونه ) ج 18، ص 462، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۷۴خورشیدی ؛ مینویسد : در زمانهای قدیم در میان اعراب این امر رایج بود که براى آتش افروختن از چوب درختان مخصوص به نام «مرخ» و «عفار» که در بیابانهاى حجاز مىروئید استفاده مىکردند. مرخ و عفار دو نوع چوب آتش زنه بود که اولى را زیر قرار مىدادند و دومى را روى آن مىزدند، و مانند سنگ آتشزنه جرقه از آن تولید مىشد، در واقع به جاى کبریت امروز از آن استفاده مىکردند. بنابر این تفسیر ، ایشان اینگونه توضیح میدهند : آب و آتش دو چیز متضادند، کسى که مىتواند آنها را در کنار هم قرار دهد! مسلماً براى او پوشانیدن لباس زندگى بر اندام انسانهاى مرده کار مشکلى نیست. ایشان در صفحه 463 از همین کتاب ادامه میدهند و آتش گرفتن درختان سبز را اینطور تفسیر میکنند: خاصیت آتشافروزى به وسیله چوب درختان، منحصر به چوبهاى «مرخ» و «عفار» نیست، بلکه این خاصیت در همه درختان و تمام اجسام عالم وجود دارد (هر چند دو چوب مزبور بر اثر مواد و وضع مخصوصشان آمادگى بیشترى براى این کار دارند). خلاصه اینکه تمام چوبهاى درختان اگر محکم به هم بخورند جرقه مىدهند حتى چوب درختان سبزبه همین دلیل گاه آتش سوزیهاى وسیع و وحشتناکى در دل جنگلها روى مىدهد. این همان جرقه الکتریسته است که بر اثر اصطکاک و مالش آشکار مىشود. خداوند تبارک و تعالی با مثالهایی از این دست علاوه بر اینکه قدرت خود را به بشر متذکر میشود و انسان را از گمراهی به سوی هدایتی آشکار سوق میدهد، به او میگوید که اگرچه این قرآن بیش از هزار و سیصد سال پیش نازل شده ، اما همچنان تازگی دارد و انسانها با کشفیات جدید علمی ، میتوانند تنها به گوشهای از رموز این کتاب شریف پی ببرند.
دیدگاه تان را بنویسید