خبرگزاری تسنیم: اگر فریب سینمای ایدئولوژیک هالیوود را تحت تاثیر نویسندگان فرمالیست وطنی نخوریم و باور داشته باشیم بر خلاف دیدگاههای رایج در میان سینمایینویسان و نشریات وطنی، ایدئولوژی(آگاهی کاذب)، پشتوانه اغلب آثار تولید شده در سینمای هالیوود است، بر اساس یک منطق معناشناختی و استعاری، میتوان خرده ایدئولوژیهایی را در برخی آثار هالیوودی کشف کرد که کاملا ریشه الحادی دارند و در غالب پدیدههای سرگرمی ساز نمایشی ارائه میشوند.
تعالی مجعول تولیدات سینمای هالیوود یک دلیل روشن و واضح دارد. مبنای آثار هالیوودی بر اساس پویش و پژوهش ایدئولوژیک محور شکل میگیرد. پیکره هالیوود وجه سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی هنری ندارد و نظام تولید وابسته به توسعه ایدئولوژیهای دروغین است. برای تحلیل فیلم ایدئولوژیک «ورود» (Arrival) نیاز به شناخت چند مولفه بسیار دقیق از تلاقی چند ایدئولوژی کاذب داریم. بدون هیچ جعلی باید چند حقیقت را در مورد هسته مرکزی ایدئولوژیک این فیلم کنکاش کنیم.
ریشه الحاد چگونه در ژانر علمی-تخیلی باور شد؟ «اریش فون دانیکِن» نویسنده سوئیسی در سال 1968 میلادی کتاب الحادی «ارابه خدایان» را منتشر کرد. وی در این کتاب ادعاهایی را مبنی بر ارتباط انسانها در دوران باستان با موجودات فضایی مطرح میکند. به اعتقاد وی برخی از نقوش و سنگ نبشته-هایی که از هزاره های نخست زندگی بشری برجا مانده است، اثبات میکند که پیشینیان در اثر ارتباطشان با فرازمینیها به پیشرفتهای چشمگیری در زمینه علم و فناوری دست یافتند. وی از تمدن «مایاها» در آمریکای جنوبی و یا مصر باستان به عنوانی گواه اثباتی استفاده میکند. به اعتقاد این نویسنده - پژوهشگر ملحد سوئیسی، فرازمینیها با پیشینیان، ارتباط مسالمت آمیز و علمی برقرار کردهاند و بسیاری از کشفیات و پیشرفتهای علمی - معماری آنان نیز مرهون همین ارتباط با این موجودات پیشرفته فرازمینی بوده است.
به همین دلیل است که در برخی نقاشیهای بدست آمده از آن دوران، تصاویری که تداعی کننده شکل سفینه های فضایی و اتاق کنترل آنهاست به چشم میخورد. اما ادعاهای این پژوهشگر سوئیسی تا زمانی که به صورت پژوهش مکتوب عرض شدند، خطر جدی محسوب نمیشد که در نهایت منجر به ایدئولوژی سازی می شود. الحاد چگونه شکل ایدئولوژیکی پیدا میکند؟ در طول قرنها، گروههای مختلف مدعی ایمان راست کیشی از اصل کتاب مقدس منحرف شدهاند. یکی از مولفههایی که در اکثر این فرقهها مشترک است نفی انحرافی از کتاب مقدس ، ایجاد نبوت های کذب و دروغین ، ایجاد و پخش تعالیمی ضد آموزه های چند هزار ساله ادیان ابراهیمی است. فرقه پنطیکاستی یکی از فرقههایی است خود را بالاتر از کتاب مقدس میپندارند. آنها به تازگی با افزایش و گسترش به پندارهای ایدئولوژیک تازهای دست یافتهاند و سعی کردهاند، فرا کتاب مقدسی عمل نمایند و یا خود را بالاتر از کلام خدا بپندارند.در حال حاضر تقریبا تمام کلیساهای پنطیکاستی بخش عظیمی از فلسفه مذهب اوانجلیسم شدهاند.
«تام هورن» یکی از نویسندگان و معلمان مدعی کتاب مقدس پنطیکاستی، در بین مسیحیان از فرقههای مختلف سرو صدایی هم برای خود به راه انداخته و شهرتی نیز برای خود به دست آورده است. او به گمانه زنی در مورد اشکال مختلف زندگی در دنیای ماوراءالطبیعه، جهش ژنتیکی در عهد عتیق، بیگانگان فضایی، آدم ربایی های کهکشانی، همچنین ساختن انواع داستانهای علمی تخیلی و فانتزی با تحریف کلام خدا در کتاب مقدس پرداخته و پیروان وی او را دارای نبوت جدیدی از مسیح میدانند. در واقع او پژوهش های «اریش فون دنیکن» را در مورد فرازمینیها وارد این فرقه شبح مسیحی کرده است. باور این گروه این است که مسیح (ع) پس از مصلوب شدن توسط فرازمینیها به آسمان رفته است و در پسا آخرالزمان مسیح توسط فرازمینی ها به کره زمین بازخواهد گشت.
افکار این شخص که بیشتر شبیه به فرقه «مردانستارهای» و سیانتولوژیستهاست. او به شدت از عقاید خود مبنی بر استفاده از منابع خارج از کتاب مقدس و متصل نمودن این منابع به کلام خدا دفاع مینماید. بسیاری از مسیحیان اوانجلیسم عقاید و تفاسیر مهیج او را پسندیده و بر سر عقاید او با هم توافق دارند. این فرقه معتقد است که آخرالزمانی که در تمام ادیان ابراهیمی بدان اشاره شده است به دو صورت رخ خواهد داد.
یا اینکه فرازمینیها خشمگین به کره زمین بدون هیچ گفتمانی حملهور خواهند شد و کره زمین و بخش اعظمی از ساکنانش را نابود خواهند کرد که این پیشگویی جعلی آخرالزمانی در کتاب «جنگ دنیاها» اثر «هربرت جورج ولز» (H. G. Wells) در قالب رمان داستانی منتشر می شود ودر سال 1953 ، نخستین فیلم سینمایی از این کتاب توسط «بیرون هاسکین» ساخته می شود. پرچمداران فرقه پنطیکاستی در آموزههای انحرافی مضحکی ، معتقدند که این کتاب توسط خدایان فرازمینی به «هربرت جورج ولز» وحی شده است. اما جالب این است که بر اساس این کتاب طی پنج سال سال اخیر صد فیلم سینمایی با موضوع حمله «فرازمینی» به کره زمین ساخته میشود که به نمونههای شاخصی از جمله همچون کشتی جنگی (پیتر برگ 2012 ) ،اقیانوس آرام (گیلرمو دل تورو 2013) ،پیکسل ( کریس کلمبوس 2015) ،فراموشی (جوزف کوزینسکی 2013) ،لبه فردا (داگ لیمن 2014)، پنجمین موج (جی بلاکسون 2016) ،مجموعه ترانسفورمزر(مایکل بی)، نبرد لس آنجلس (جاناتان لیبسمن 2011)، کابوی علیه بیگانگان (2011 ) می توان اشاره کرد.
اما فرقه پنطیکاستی در آموزههای جعلیاش در مورد فرازمینیها گزاره منجی گرایانهای را معرفی میکند که خطرناکترین ایدئولوژی است که به صورت روایی در فیلمهای هالیوودی مورد استفاده قرار میگیرد. معرفی منجی خاصی که به بوسیله فرازمینیها برگزیده و معرفی میشود. «روزی که زمین از حرکت ایستاد» رمان کوتاه و معروفی از «هری بیتس» است که نخستین بار این نویسنده از الگوی انتخاب منجی به وسیله فرازمینیها به عنوان دستمایه داستانی استفاده میکند. از این روایت داستانی هری بیتس در سال 1951 و 2008 دو نسخه سینمایی متفاوت ساخته شده است . منجی خاصی که زبانش را اقوام و ملتهای گوناگون درک میکنند و به صورت مشخصی با برداشت از الگوی آخرالزمانی شناخته شده ای خود را به جهانیان معرفی میکند.
در اغلب چنین آثاری زبانی که منجی به زبانی ناشناخته سخن میگوید و این زبان برای سایر جهانیان قابل فهم و درک است. المان زبان به صورت مشترکی در طراحی منجی سازی به روایت هالیوود به کرات در آثار سینمایی مورد استفاده قرار گرفته است. مثلا در فیلم «مردان مجهول؛ آخرالزمان» (X-Men: Apocalypse) پرسوناژ Apocalypse (معادل فارسی کلمه: مکاشفات یوحنا) با زبان خودش با جهانیان سخن می گوید اما هر ملیتی سخنان خود را به زبان خودش میشنود این گزاره در فیلم سوپرمن و ترنسفورمز به شکل قابل اعتنایی تکرار میشود. طرح این مسئله از این جهت مهم است که فیلم «ورود» اتکای درماتیکش روی مسئله زبان است. نکته حائز اهمیت دیگر زمان است. در فرهنگ شیعی معتقد به این مهم هستیم که منجی «بر زمان» است و در زمان نیست. در میان نمونههای هالیوودی فراوانی که این الگو را جعل کردهاندو به ساحت انسانی نسبت میدهند میتوان به قسمت نخست مردان مجهول (X-Men) اشاهر کرد که یکی از شخصیت های منجیمآب تقلبی فیلم (پروفسور چارلز اگزاویر) میتواند هر زمان که اراده کرد زمان را متوقف کند. دو گزاره طرح شده یعنی «بر زبانی» و « در زمانی» در فیلم «ورود اصالت» دراماتیک
الحادی پیدا میکند.
روایت فیلم داستان فیلم «ورود» درباره زبان شناس برجسته ای به نام لوئیس بنکس (ایمی آدامز) است که اخیرا دختر نوجوانش را به خاطر بیماری سرطان از دست داده است. او دوران افسردگیاش را پشت سر میگذارد و برای تدریس به دانشگاه بازگشته است تا احساسات غم انگیز درونش تعدیل شوند. ناگهان روزی در دانشگاه، رسانههای خبری جهان، خبری عجیب را مخابره می کنند. 12 سفینه از جانب فرازمینیها بیگانه در 12 نقطه زمین فرود آمدهاند و اغلب دولتهای جهان احساس و اعلام نگرانی کردهاند و این خطر وجود دارد که سفینههای فضایی مستقر شده روی کره زمین قصد حمله و نابودی بشریت را دارند. اشاره به عدد 12 که شکل سمبلیک و معناداری دارد و بازگشت 12 سفینه لزوما چه اشارت سمبلیستی میتواند داشته باشد؟!
ظاهرا این موجودات قصد خصمانهای ندارند اما هراس سراسر کره زمین را فراگرفته است. قصد فرازمینیها به هیچ عنوان مشخص نیست. زمینیها برای ارتباط با فرازمینی ها مشکل ارتباط دارند و به همین دلیل برای سر درآوردن از مقصود مهاجمان فضایی تلاش خود را آغاز کردهاند. درون این سفینهها موجودات هوشمندی شبیه هشت پاها ساکن هستند که اصوات خاصی را از خود منتشر میکنند و با عبارت و کلمات ویژهای سعی دارند با ساکنان کره زمین ارتباط برقرار کنند. سرگرد وبر (فارست ویتاکر) در پروژهای جاسوسی برای رمزگشایی زبان فارسی با لوئیس بنکس همکاری داشته و به سراغ این استاد زبان شناس میرود تا با موجودات فضایی ارتباط برقرار کنند. «لوئیس بنکس» (ایمی آدامز) با «یان دانلی» فیزیکدان (جرمی رنر) وارد سفینه بیگانگان می شوند تا زبان آنان را کشف کنند. همزمان با این اتفاق فرقه پنطیکاستی در برخی ایالت تظاهراتی به راه انداخته است و تلقی آنان از فرود فرازمینیها پیش زمینهای برای اتفاقات آخرالزمانی است. به این موضوع در بخشی از فیلم اشاره میشود و به صورت تیتر وار از تاثیر این فرقه نامبرده میشود.
همین فرقه اعتقاد دارند که آخرالزمان را فرازمینی ها رقم میزنند و منجی آخرالزمان را نیز آنان معرفی خواهند کرد. لوئیس بنکس به تدریج موفق به کشف زبان فرازمینیها می شود اما در رقابتی تسلیحاتی میان چین ،روسیه وایالات متحده، چینیها قصد حمله به فرا زمینیها را دارند و ژنرال چینی قصد فرمان آتش را دارد که ناگهان لوئیس بنکس قابلیتی بر زمان گونه را پیدا میکند و با همین قابلیت موفق میشود که ژنرال چینی را از حمله بازدارد. فرازمینی ها با لوئیس بنکس ارتباط صمیمانه ای پیدا میکنند و این استاد زبان شناس آینده و گذشته را به وضوح می بیند. او در رویاهای برزمانهگونه اش میبیند که به درک عمیقی از زبان فرازمینیها رسیده و موفق شده کتابی برای شناسایی زبان فرازمینیها به نگارش درآورد. از طرفی فرازمینی ها به لوئیس بنکس وعده میدهند که آنان برای انتقال علوم ناشناخته مدرن به کره زمین آمدهاند تا سطح علمی بشر را ارتقا دهند تا در سه هزار سال آینده زمینیان در آخرالزمانی جهانی به آنان کمک کنند.
در این فرآیند این منجی نمای مونث موفق می شود که قابلیتی «برزبانی» پیدا کرده و به زبان خدایان فرازمینی به تعبیر فیلم مسلط میشود. این همان وعدهای است که «تام هورن» رهبر فرقه پنطیکاستی در مکاشفات مجعول خود به پیروانش وعده می دهد. در پایان فیلم آشنایی لوئیس بنکس با «یان دانلی» فیزیکدان منجر به ازدواج این دو میشود و در پایان فیلم درخواهیم یافت لوئیس بنکس ازدواج نکرده که فرزندی داشته باشند. در واقع او در گذشته به یک آگاهی «برزمانی» منجی گونه دست پیدا کرده و با این شیوه در فراغ دختر نوجوان مردهای زندگی میکندکه هنوز متولد نشده است. گزارههای دراماتیک فیلم، برآمده از ایدئولوژیکاذب فرقه پنطیکاستی، منجی مونثی را نوید میدهد که کاملا قابلیتهای انسانی دارد و دگردیسی منجی وارش به تدریج اتفاق میافتد.
فیلم «ورود» به استناد آنچه در محتوای فیلم در اشاره به فرقه پنطیکاستی دارد ساخته شده است و انکار فرمالیستی اثر و دلبستگی به ژانر علمی تخیلی فیلم نوعی الحاد ورزی پنهان در تحلیل است. در واقع آشنایی لوئیس بنکس با خدایان فرازمینی نوعی دعوت است از منجی مونثی که بتواند نقش راهبردی در آخرالزمان را بازی کند و فیلم با لحنی آرام و اغواگر، انتخاب گزینه منجی را با ترفندهای بصری خاصی حماسی توصیف میکند. باید به مسئولان اطلاع رسانی در اغلب رسانههای جدی، هشدار دارد که هجوم فیلمهای علمی- تخیلی و تماشای آن توسط جوانان و نوجوانان، مخاطرات بزرگی را پیخواهد داشت. فیلم ورود هم مقایسه و مخاطره بزرگی را در پیش گرفته و پیام الحادیاش را خونسردانه به مخاطب القا میکند. این فیلم درباره برقراری رابطه با یک تمدن دیگر نیست بلکه درباره القای مفهومی کفرآمیز است که هر انسانی بر حسب هوش و دانش، امکان منجی بودن التقاطی را کشف میکند و پیام فیلم «ورود» بسیار نفرت انگیز و خطرناک است. توصیف فرود 12 سفینه فضایی، آشنایی لوئیس بنکس با زبان فارسی، قابلیت بر زبان و در زمان بودن منجی مونث، المانهای شاخص فیلم به شمار میرود که منجر به
اشارت استعاری و تمثیلی فیلم میشود. همین اشارات را در آموزه های جعلی «تام هورن» میتوان جستجو کرد. متاسفانه به دلیل عدم اطلاع رسانی منطقی و صحیح توسط رسانههای داخلی، با تحلیلهای معمول در ژانر علمی -تخیلی اغلب مخاطب در نخواهند یافت که عمده آثار شاخص هالیوودی مبتنی بر نگرههای ایدئولوژیک الحادی ساخته شدهاند و نکته جالب این است که این فیلم از نامردهای شاخص جایزه اسکار بود و در جشنواره ونیز سال گذشته افتتاحیه مفصل و پر رنگ و لعابی داشته است. *قسمتهایی از این مقاله برداشتی آزاد از مقاله کشیش آنتون بوش (anton bosch) بوده است.
دیدگاه تان را بنویسید