محسن کیایی، بازیگر سینما و تلویزیون کارش را با تئاتر آغاز کرده است. او برادر مصطفی کیایی، کارگردان و نویسنده سینماست و بعد از چند همکاری موفقیتآمیز با او، اکنون در جایگاهی مستقل برای خودش ایستاده است. کیایی امسال با سه فیلم سد معبر به کارگردانی محسن قرائی، یک روز بخصوص ساخته همایون اسعدیان و ایستگاه اتمسفر به کارگردانی مهدی جعفری در سی و پنجمین دوره از جشنواره فیلم فجر حضور دارد. کیایی که ظرفیت خوبی برای تبدیل شدن به بازیگر کمدی دارد، در هر سه فیلم نقش جدی به عهده دارد.
از چه سنی بازیگری را به عنوان حرفه انتخاب کردید؟ از 18-17 سالگی. بعد از آن هم در سال 86 در فیلم سینمایی بعدازظهر سگی سگی بازی کردم و بعد در سریال راه در رو به کارگردانی سعید آقاخانی. پس از آن هم در فیلمها و سریالهایی مانند ضدگلوله و سریال پردهنشین مقابل دوربین رفتم. نقطه عطف بازیگری شما در تلویزیون، سریال پردهنشین و از آن طرف در سینما خط ویژه بود که شما را بهتر به مردم معرفی کرد. این دو اثر چه تاثیری در روند کارتان داشت؟ خودم سریال پردهنشین را دوست دارم. کار با بهروز شعیبی که کارگردانی فیلم را به عهده داشت، بسیار عالی بود و الان هم که چند سال از آن زمان میگذرد، از حضورم در آن گروه حرفهای و کاربلد بسیار راضی هستم. در سینما هم خط ویژه مرا به سینما معرفی کرد و به نوعی مهمترین اتفاق کارنامه سینماییام به شمار میآید. در جشنواره امسال در سه فیلم بازی کردید و به قول معروف، دست پر هستید. از فیلمهایتان بگویید. فقط میتوانم بگویم در فیلمهای سد معبر، یک روز بخصوص و ایستگاه اتمسفر با تمام تلاش و توانم بازی کردم. این سه نقش چه تفاوتهایی باهم دارند؟ هر سه نقش نسبت به کارهای قبلیام متفاوت است. من سالهای
قبل با نقش کمدی در جشنواره حاضر بودم، اما امسال تمام نقشهایم جدی است. واقعا دوست داشتم تجربه نقشهای غیرکمیک را هم داشته باشم، اما قول میدهم در سالهای آینده حداقل سالی یک نقش کمدی بازی کنم، چون نهتنها مردم که خودم هم وقتی نقش کمدی بازی میکنم، راضیتر هستم. کدام یک از نقشهایی را که امسال در سینما بازی کردید، بیشتر دوست دارید؟ نمیتوانم بگویم، نقشهایم مثل بچههایم است و فرقی برایم ندارند. با وجودی که امسال برای هر سه نقش تلاش کردم، اما فکر میکنم در سد معبر، تلاشم بهتر خود را نشان داد. از این جهت که مدل راه رفتن و حرف زدن این کاراکتر از خود من دور بود و به همین خاطر برای درآوردنش زحمت بیشتری کشیدم. البته در کل، سد معبر فیلم سختی بود، اما خدا را شکر الان که نتیجه کار را میبینم، به آن همه سختی میارزید. علاقه به بازی در نقشهای کمیک ریشه در کجا دارد؟ جامعه و مردم ما درگیر مشکلات و تلخیهای زیادی هستند و خنداندن مردم در این شرایط سخت است. حالا وقتی من به عنوان بازیگر میتوانم کمی آنها را شاد کنم و برای لحظاتی لبخندی روی لبانشان شکل دهم، چرا این کار را نکنم؟ وقتی در سالن سینما همراه مردم فیلمهای خودم
را میبینم و صدای خنده شان را میشنوم، غرق لذت میشوم. سال گذشته، فیلم بارکد را حدود 60 بار با مردم در سینما دیدم، چون از خنده شان حالم خوب میشد. امسال نتوانستم کار کمدی انجام دهم، اما امیدوارم سال بعد این شانس را داشته باشم. البته در سد معبر هم نقشتان رگههای طنز دارد و کاملا جدی نیست. برخی ویژگیها را خودم به کاراکتر اضافه کردم؛ مثلا حساسیت چشمی که این کاراکتر دارد و مدام اشکش در میآید را خودم اضافه کردم و اصلا در فیلمنامه اولیه نبود. تلاش کردم کاراکتر پررنگتر و قشنگتر شود. اینکه چقدر موفق شدم، مخاطبان فیلم باید بگویند. بنابراین، اهل خلاقیت فردی و بداههگویی در بازی هستید؟ زیاد اهل بداههگویی نیستم و بیشتر سعی میکنم طبق فیلمنامه کار کنم، اما مواقعی که چیزی به ذهنم میآید که در راستای پیشرفت کار باشد، با هماهنگی کارگردان آن را ارائه میدهم. در سد معبر، بیشترین سکانسها را کنار حامد بهداد بازی کردید. بازی در کنار او چطور بود؟ حامد ذاتا بازیگر است. او بسیار حرفهای و پخته و بازی در کنارش یک شانس است. اگر بازیگر مقابل خوب بازی کند، من هم میتوانم نقشم را بهتر اجرا کنم. به همین دلیل، همیشه خودم کمک
میکنم تا بازیگر مقابلم فضای خوبی برای بازی داشته باشد. از همان روز اول سعی میکنم با پارتنر و بازیگر مقابلم دوست شوم و چون آدم راحتی هستم، خیلی زود با آدمها جور میشوم. چه نقشی را دوست دارید بازی کنید که هنوز به شما پیشنهاد نشده است؟ همه نقشهایی را که دوست دارم، هنوز بازی نکردهام! فکر میکنم بازی کردن نقش یک آدم معمولی در جامعه خیلی سخت است وگرنه بازی کردن نقشهایی مثل نقش یک معتاد یا روان پریش کاری ندارد. چنین نقشهایی ابزارهایی دارد که به کمک آنها میتوانی از پس نقش بربیایی و از آن طرف کلی هم مورد استقبال قرار میگیرد! از آنجا که پای ثابت تمام کارهای برادرتان هستید، کار با دیگر کارگردانان برایتان سخت نیست؟ اصلا. بدیهی است، مصطفی شناخت خوبی از من دارد و من هم همین طور، اما دلیل نمیشود که نتوانم با کارگردانهای دیگر کار کنم. کار با آدمهای جدید و طرز فکرهای تازه لذتبخش است و برای من یک تجربه و شانس. امسال هم با سه فیلم در جشنواره، شانسهای متفاوتی برای خودم به وجود آوردم. خودتان هم به کارگردانی فکر میکنید؟ دوست دارم کارگردانی کنم، اما از آنجا که اصولا آهسته پیش میروم، میگذارم به وقتش. چقدر به
سیمرغ فکر میکنید؟ سیمرغ را دوست دارم، اما به آن فکر نمیکنم. بیشتر میخواهم آهسته و پیوسته راهم را ادامه دهم. این جشنواره هم مانند تمام جشنوارههای دنیا سیاستگذاری خاص خودش را دارد و اینکه در آن چطور داوری میکنند یا جایزه دهند، به خودشان ربط دارد. ما کارمان را کردیم و امیدوارم مورد پسند مردم قرار بگیرد.
دیدگاه تان را بنویسید