سرویس فرهنگی فردا؛ مرجان فاطمی: بالاخره اتفاقی که نباید میافتاد، افتاد و جنابخان در شروع فصل چهارم از خندوانه خداحافظی کرد. جنابخان در فصل دوم و سوم، یکی از اعضای اصلی خندوانه بود و طبیعتا نبودش در فصل چهارم، این برنامه را با خلای زیادی روبه رو میکند. با این حال، شواهد نشان میدهد که فعلا خبری از جنابخان نیست و مذاکرات میان سعید سالارزهی به عنوان مالک جنابخان و برنامهی خندوانه و شبکه نسیم، به جایی نرسیده. اخیرا در خبری اعلام شده که خندوانه حاضر بوده جنابخان را در ازای دو میلیارد تومان و ۱۰درصد از درآمد ارزش افزوده و فیلم سینمایی جنابخان از سالارزهی بخرد اما با مخالفت او روبه رو شده. در این گفتوگو راجع به تمام مذاکرات، علت مخالفت با فروش جنابخان و بلایی که قرار است بعد از این سر این کاراکتر عروسکی بیاید، با سالارزهی گپ زدهایم. فردا: از ابتدای فصل چهارم خندوانه و ماجرای حذف جنابخان، مسئله مالکیت این عروسک، به مسئله مبهمی برای بسیاری از مخاطبان تبدیل شده. این ابهام مخصوصا بعد از صحبتهای رامبد جوان و محمد بحرانی روی آنتن برنامه خندوانه بیشتر شد. یک مقدار در این باره توضیح دهید. بعضی از مردم فکر
میکنند صرفا سازنده عروسک جنابخان هستم پس لازم است ابتدا توضیح مختصری در خصوص جنابخان بدهم. من دو موقعیت و مسئولیت متفاوت دارم. اول اینکه مالک مادی جنابخان هستم و دوم کارگردان و سرپرست اتاق فکر و نویسندگان و مالک معنوی آن. درواقع به عنوان تهیه کننده و سرمایه گذار، شرایط مالیای را فراهم کردهام تا گروهی پنجاه، شصت نفره به مدت بیش از دو سال دور هم جمع شوند، کاراکتر خلق کنند تا سریال تولید شود. در واقع هرگونه تصمیمگیری دربارهی عروسک جنابخان از شکل عروسک گرفته تا ویژگیها، انتخاب صداپیشه، مجموعهی بازیگران و... همگی به عهدهی من بوده. فردا: الان این مسئله که شما مالک جناب خان هستید، جایی به ثبت رسیده؟ در وزارت ارشاد بخشی برای ثبت آثار هنری و ادبی وجود دارد که آنجا نویسندگان و طراحان میتوانند آثار خود را به ثبت برسانند. من هم به عنوان کارگردان و سرپرست نویسندگان «کوچهی مروارید» حقوق معنویام را ثبت کردهام. فردا: منظورم مالکیت شما روی عروسک جنابخان است! مثلا عادل بزدوده در مصاحبه با ما توضیح داد که عروسکهای «شهر موشها۲» به اسم منیژه حکمت و علی سرتیپی ثبت شدهاند. عروسک جناب خان به اسم شما ثبت شده؟
بله، در خصوص مالکیت مادی، پروانه ساخت و پروانه نمایش وزارت ارشاد، اصلیترین مدرک هر تهیه کنندهای به حساب میآید و تمامی کاراکترها و شخصیتهای داخل مجموعه به لحاظ مادی، متعلق به تهیه کننده یا مالک آن سریال خواهند بود. این مسئله درباره من و کوچه مروارید هم صدق میکند ولی در سازمان ثبت اسناد و املاک که زیرمجموعه قوه قضائیه است شما میتوانید به صورت طرح صنعتی هم این مالکیت را ثبت کنید. البته جنابخان و همه عروسکهای کوچه مروارید علاوه بر این دو مرکز، در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و خانه سینما هم ثبت شدهاند. فردا: پس محمد بحرانی و محمد نادری به عنوان صداپیشه، نویسنده و شخصیتپرداز، نمیتوانند عنوان خالق جناب خان را داشته باشند؟ کلمه خالق یک اصطلاح تخصصی است. دربارهی جنابخان وقتی از خلق ادبی صحبت میکنیم مسئله متفاوت از خلق فرم و شکل میشود. در خصوص فرم و شکل باید هدیه هاشمی و نیما مجلسی را به عنوان خالق معرفی کرد ولی در بخش ادبی و هنری، اعضای اتاق فکر و نویسندگان نقش اصلی را دارند و در این بین، نویسندهی ۱۴قسمت کوچه مروارید یعنی محمد نادری، نقش بسیار زیادی دارد ولی نمیتوان محمد نادری را به تنهایی
خالق جنابخان دانست. دربارهی محمد بحرانی هم مسئله به همین صورت است. درست است که نقش محمد بحرانی در خلق و موفقیت جنابخان غیرقابل انکار است و تسلط او به خوانندگی و لهجهی آبادانی، به علاوه خلاقیت و نبوغی که دارد جنابخان را به کاراکتری که الان میشناسیم تبدیل کرده اما بحرانی خالق جنابخان نیست. همانطور که کاراکتر آقای همساده و ببعی هم چنین شرایطی داشتند و نمیشود گفت بحرانی خالق آنها بوده. به باور من خلق جنابخان محصول یک کار گروهی بوده. فردا: کلا بعد از پایان فصل سوم خندوانه، چه اتفاقی افتاد؟ شما چه پیشنهادی دادید و چه مذاکراتی صورت گرفت و واکنش تلویزیون و رامبد جوان در این مورد چه بود؟ ابتدا باید بدانید هدف من از سرمایهگذاری روی پروژهی کوچه مروارید، مهیا کردن یک مرکز تخصصی در بخش خصوصی برای خلق آثار کودکان بود. پس هدف ما صرفا به جنابخان یا کوچه مروارید ختم نمیشود. برای همین معتقدم جنابخان همچنان باید زیر نظر اتاق فکر کوچه مروارید و من کارش را ادامه دهد. از طرفی در دو سال گذشته از مجموع درآمدهای زیادی که حضور جنابخان در برنامهی خندوانه از طریق اسپانسرها ایجاد کرده ما هیچ درآمدی نداشتیم. از طرف
دیگر معتقدم اگر حضور جنابخان به همین شکل در خندوانه ادامه پیدا میکرد، کاملا جذابیتش را از دست میداد. فردا: به شما پیشنهاد شده در قبال دو میلیارد تومان پول و ۱۰درصد از درآمد ارزش افزوده و فیلم سینمایی جنابخان، این عروسک را واگذار کنید. چرا نپذیرفتید؟ وقتی از مسئلهی مالی صحبت میکردم طبیعتا منظورم این بود که از محل درآمدها برای من هم به عنوان مالک جنابخان سهمی در نظر گرفته شود. منظورم فروش جنابخان نبود. من که بساز و بفروش هنری نیستم که بگویم جنابخان را خلق کردیم، حالا آن را بفروشیم و بعد برویم سراغ کاراکتر بعدی. به نظرم این رفتار مغایر با اصل احترام به هنر و هنرمندان است. فردا: پس شما اصلا تمایلی به فروش جنابخان نداشتید؟ ترجیح من سهمی از درآمدها بود ولی حتی اگر بحث فروش جدی شود خب شرط اول این است که بیایند بگویند دوست عزیز! شما راضی به فروش جنابخان هستید؟ این اولین اصل انسانی است که وقتی شخصی صاحب یک چیزی هست باید راضی باشد که آن را بفروشد. حالا اگر راضی به فروش شد، باید وارد مذاکره شویم و دوستان کارشناس بیایند نظر بدهند، قیمتگذاری کنیم و به قیمتی برسیم. اما چنین کاری هم در زمینه جنابخان
انجام نشد. فردا: این پیشنهاد دو میلیاردی را تلویزیون داده یا برنامه خندوانه؟ هیچوقت نفهمیدم این پیشنهادها را رامبد داده یا تلویزیون. هیچوقت با من مذاکرهی مستقیم نشده. مهم نیست چه قیمتی. مسئله اینجاست که به شکلی که اصلا محترمانه نیست، چنین پیشنهادی با پیغام به من داده میشود و آخر سر هم یک تبصره میآید که اگر نفروشی احتمالا در ساخت فیلم سینمایی هم موفق نخواهی بود. دو میلیارد تومان برابر با قیمت یک آپارتمان ۱۰۰متری در سعادتآباد است. یعنی من باید جنابخان و زحمات گروه و همکارانم را با یک آپارتمان ۱۰۰متری عوض میکردم. ضمن اینکه همین الان هم حدود سه و نیم تا چهار میلیارد هزینه شده تا جنابخان شکل گرفته. در بخش خصوصی، با مبلغی بسیار بالاتر از اینها داوطلب برای خرید وجود داشت. اگر کارم بساز بفروشی بود به آنها میدادم. من از هیچکس دلخور نیستم اما فکر میکنم باید به یکدیگر احترام بگذاریم و روش صحبت کردنمان، روشی انسانی و صمیمی باشد تا به نتیجه برسیم.
روشهای همراه با فشار، تطمیع و غیراصولی جواب نمیدهد. برای اینکه این مشکل حل شود، آمادگی مذاکرهی مستقیم با سازمان صداوسیما را دارم و همهی تلاشم را میکنم که این کار انجام شود. اگر من مالک مادی و معنوی جنابخان هستم، باید با صاحب خندوانه که سازمان صداوسیماست، وارد مذاکره شوم. فردا: با چه رقمی حاضر هستید جنابخان را واگذار کنید؟ همانطور که گفتم باید یک درصدی از آوردهی اسپانسرها برای مالک جنابخان در نظر گرفته شود. چون از صددرصد اسپانسرهای جذب شده، طبیعتا یک درصدی، عروسک جنابخان اثر داشته. این درصد را کارشناسی میکردند و همانطور که به صداپیشه و عروسکگردان سهمی تعلق میگرفت، برای ما هم سهمی در نظر میگرفتند. فردا: الان مسئله به اینجا رسیده که رامبد جوان روی آنتن اعلام کرده جنابخان دیگر نیست و محمد بحرانی هم صراحتا گفته با فیلم سینمایی جنابخان همکاری نمیکند. الان موضع شما در قبال این مسئله چیست؟ بر مبنای اصول حرفهای و اخلاقی معتقدم وقتی رامبد جوان و محمد بحرانی، دعوت من را به عنوان تهیه کننده و کارگردان کوچه مروارید پذیرفتند، پس به من، همکارانمان و تلاش چند سالهمان تعهد دارند. رامبد و محمد بازیگران
سریال من هستند. موقتا آنها را دادهام به خندوانه تا در برنامه حضور داشته باشند. شاید مردم این چیزها را ندانند اما خود این دو نفر خوب میدانند ماجرای جنابخان از کجا شروع شده، چه هدفی داشته و به کجا رسیده. حتی ۲۰ قسمت بعدی کوچه مروارید با حضور جنابخان و رامبد جوان طراحی و نوشته شده. حتی اگر فرضا از ساخت سینمایی منصرف شویم، ساخت کوچه مروارید ادامه خواهد داشت. طی این دو سال چه اتفاقی افتاده که این دو دوست عزیز تصمیم گرفتهاند کل مجموعه را فدای خواست و نگاه شخصی خود بکنند؟ رامبد جوان و بحرانی به عنوان یک شخصیت حقیقی میتوانند بگویند ادامه نمیدهیم اما به عنوان یک بازیگر حرفهای باید به گذشتهاش رجوع کنند. فردا: با توجه به تأکید محمد بحرانی روی اینکه در فیلم سینمایی حضور پیدا نمیکند، تکلیف این مسئله چیست؟ به هر حال اگر بحرانی کنار بکشد، عملا جناب خانی باقی نمیماند. مگر اینکه از فرد دیگری برای ادامهی مسیر جناب خان استفاده کنید. فکر میکنم محمد بحرانی از این نگران است که جنابخان در فیلم سینمایی آسیب ببیند. مسلما سعی میکنم تمام تلاشم را برای رفع نگرانی آقای بحرانی انجام دهم. تمام کسانی که در این حرفه تخصص
دارند، میدانند که فیلمنامه تعیین کننده است. ما سعی میکنیم با فیلمنامه مناسب و انتخاب صحیح بازیگران، نگرانی بحرانی را از بین ببریم. اگر شرایط ایجاب کند که رامبد جوان کارگردان و بازیگر مقابل جنابخان نباشد، ما به رضا عطاران، محسن تنابنده و حمید فرخنژاد و چهرههای مناسب دیگری فکر میکنیم. من به عنوان سرپرست جنابخان معتقدم میشود فیلمنامهی درستی برای جنابخان نوشت و این کاراکتر را ارتقا داد. فردا: فکر میکنید محمد بحرانی به خاطر نگرانی از فیلم سینمایی گفت حاضر به همکاری نیست یا به خاطر اینکه شما اجازه حضور جنابخان را در خندوانه به او نداده بودید؟ شخصا احساس نمیکنم توطئهای طراحی شده باشد. فکر میکنم رامبد جوان و بحرانی با تمام صداقتشان با این مسئله روبه رو شدهاند و به حرفهایشان اعتقاد دارند. فکر میکنم یک سلسله رفتارهای غیراصولی و کارهای اشتباهی از سوی همه و از جمله خود من شکل گرفته اما کاملا اتفاقی و حساب نشده بوده. در یک برنامه تلویزیونی من محاکمه و محکوم شدم. این را واقعا باید بگویم که عاشق مردم هستم.
خوشحال میشوم که جنابخان این همه مورد توجه قرار گرفته. من هم به خاطر خودم، هم به خاطر جنابخان و هم به خاطر مردم، تعامل و مذاکره را درست میدانم. چیز عجیب و غریبی هم نمیگویم. میگویم اگر درآمدی ایجاد کرده، من هم باید از آن سهم داشته باشم. حتی اگر قرار است بفروشم، باز هم باید روی اصول انجام شود. پیغام من را به مردم بدهید. واقعا قصدم این نبوده که به خاطر منافع شخصی این کار را انجام دهم. اگر آدم پولدوستی بودم هرگز نمیگذاشتم دو سال رایگان جنابخان در برنامه باشد. من در اخلاقیترین شکل با هشدارهای قبلی به رامبد و تلویزیون سعی کردم همه چیز اصولی پیش برود. منتها نمیدانم چرا اینطوری شد. من اگر پولدوست بودم در این دو سال کلی پول گرفته بودم. من هم مردم را دوست دارم و هم جنابخان را. ضمن اینکه معتقدم اگر جنابخان ۲۰۰ قسمت دیگر در خندوانه باقی میماند واقعا از بین میرفت. فردا: پس به نظر شما صحبتهای چند وقت پیش رامبد جوان پایان مذاکرات نیست؟ نه اصلا. من اعلام آمادگی میکنم که در مذاکرات مستقیم و رسمی با سازمان صداوسیما شرکت کنم. بنشینیم خیلی اصولی با هم محترمانه صحبت کنیم و مشکلات حل شود. فردا: نقش مرضیه برومند
در ماجرای جنابخان چه بود؟ در دومین قسمت برنامه خندوانه، رامبد جوان از محمد بحرانی دعوت کرد به برنامه بیاید و راجع به نبود جنابخان صحبت کند. همان زمان، جوان جلوی دوربین، سعید سالارزهی را خطاب قرار داد و گفت که برنامه بارها خواسته با سالارزهی وارد مذاکره شود و حتی یک بار هم مرضیه برومند به عنوان وکیل با سالارزهی وارد صحبت شده اما او نپذیرفته.
اینکه ماجرای مرضیه برومند چیست و چه نقشی دارد، کاملا مبهم است. سالارزهی در این باره میگوید: «من این اواخر برای کارهایم با مرضیه برومند مشورت میکردم. او انسان بسیار شریف و بزرگی است و در حوزه کار کودک و عروسکی، بسیار شناخت و تجربه دارد. وقتی این شرایط را دیدم، رفتم پیش او برای مشورت. پرسیدم به نظرتان چه کاری درست است و چه کاری غلط. خانم برومند گفت بگذارید من با رامبد تماس بگیرم و ماجرا را پیگیر شوم. بعد از یک هفته خانم برومند از طرف تیم خندوانه پیشنهادی مطرح کرد که این مبلغ را بگیر و برو و دیگر کاری به جنابخان نداشته باش.
توصیه خانم برومند هم این بود که پیشنهاد را قبول کن، چون اگر قبول نکنی عملا دیگر نمیتوانی کار کنی. میتوانستم به این فکر کنم که در مقابل هیچ، خب این رقم قابل قبول است اما برمبنای اصولی که به آنها اعتقاد دارم به این نتیجه رسیدم که این کار درست نیست.»
دیدگاه تان را بنویسید