خبرگزاری فارس: عصر امروز مراسم رونمایی از آرت بوک بادیگارد با حضور ابراهیم حاتمیکیا کارگردان، منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما، پژمان لشگریپور،احمدرضا درویش، حسن مسافر آستانه و جمعی دیگر از سینماگران و همچنین اصحاب رسانه در سازمان هنری رسانهای اوج برگزار شد.
در ابتدای این مراسم که اجرای آن را پژمان لشگریپوری برعهده داشت ابراهیم حاتمیکیا طی سخنانی گفت: یک روز اسماعیل فرزندم به من گفت میخواهم که کتابی به عنوان آرتبوک که یک نوع جمعآوری هنری و تخصصی و مهم درباره یک اثر سینمایی است را برای فیلم بادیگارد انجام دهد و عنوان کرد که این کار در هر و در هر جا به یک شکل انجام میشود. من نیز به او گفتم آیا پیش از این با چنین عنوانی در ایران کاری به این شکل انجام شده بود و او تنها نمونههای خارجی را به من نشان داد و گفت وقتی هر کسی آنچه برایش مهم است را به صورت کتاب درمیآورد. من نیز دیدم برای سینمای وطنی ما این اتفاق یک تجربه تازه است. پیش از این تجربه کار با سینمای دیجیتال را داشتهام و آن نیز در فیلم «موج مرده» بود اما تنها از دوربین دیجیتال استفاده شده بود به هر حال ما آداب استفاده از سینمای دیجیتال را نمیدانیم.
وی در ادامه افزود: ما تلاش کردیم اتفاقهای مختلف در فیلم سینمای بادیگارد را منعکس کنیم حتماً هم ایرادهایی به آن وارد است اما به هر حال آغازکننده این مسیر بودیم. در ادامه به دیویدی که از فیلم بادیگارد در شبکه رسانه خانگی منتشر شده است باید اشاره کنم و بگویم در آن شاهد 2 ساعت تصاویری است که به پشت صحنه مربوط میشود. پشت صحنهای که کاملاً حرفهای قابل بحث برای گفتن دارد. خدا کند که پیش شما روسفید باشیم. کارگردان فیلم سینمایی «آژانس شیشهای» در ادامه اظهار کرد: اگر روح نوگرایی و تازه دوستان نبود این اتفاق نمیافتاد. یواش یواش بادیگارد بخش پنهانش با نمایش ویدیویی آن مشخص میشود. همچنین نکته دیگری که به آن میتوان اشاره کرد این است که در فضای مجازی شاهد بودم که نسخه کامل فیلم بادیگارد منتشر شده و شاهد بودم که کیفیت خوبی هم داشت تازه متوجه شدم چه اوضاعی در این زمینه داریم. ماهوارهها هم نیز این را به نمایش درمیآورند. این ضررها سینماهای ایران را لطیف میکند.
در ادامه نشست نوبت به مریلا زراعی بازیگر و بازیگردان فیلم سینمایی «بادیگارد» رسید؛ وی با تشکر از پوران درخشنده کارگردانی که با آن در حال همکاری است که شرایط را برای حضور وی در این مراسم مهیا کرده بود، گفت: خیلی خوشحالم که در اینجا حضور دارم واقعیت این است که فیلم بادیگارد به ایستگاه آخرش رسیده جای که مردم میتوانند به تماشای آن بنشینند. دوست داشتم بیش از این در مورد این کتاب صحبت کنم اما به دلیل مشغله کاری نتوانستم تمام آن را مطالعه کنم چرا که بعداز خواندن چند صفحه از آن متوجه شدم که باید آن را در زمان مناسب و فراق بال خواند.
زراعی در ادامه افزود: تهیه آرتبوک برای فیلم سینمایی بادیگارد برای خودم بسیار جذاب بود ای کاش شرایطی فراهم میشد که سایر عوامل در پروژه میتوانستند در مورد کشف شهودی که در این اثر برایشان پیش آمده بود نیز صحبت کنند و در این کتاب به ثبت میرسید. هر روز که در پروژه سینمایی بادیگارد کار میکردم برای جذاب و تجربهای تازه بود. فکر میکنم همه افراد در بخش خود چالشهایی داشتند که گفتنی است.
وی در ادامه عنوان کرد: وقتی به کسی میگویند فیلمی فاخر است یک نگاه پر از عتاب و دشنام به او میشود و فکر میکنند بودجه کلانی در میان بوده اما باید بگویم در این فیلم هم موضوع فاخر بود و هم نگاه کارگردان. برای ابراهیم حاتمیکیا مبحث بیتالمال در این فیلم بسیار مهم بود که به نظرم از عهده مدیریت آن برآمدند. پیش از آغاز ساخت این فیلم تمام عوامل حدس میزدند که چه عتابها و دشنامهایی نیز ممکن است به سمت آنها روانه شود اما خودشان را ملزم میدانستند که کارشان را به نحو احسن و درست انجام دهند و این قابل تقدیر است.
در ادامه مریلا زارعی مقدمه این کتاب را برای حاضرین خواند و سپس نوبت به محمود کلاری رسید که وی با اشاره به اینکه از تولید چنین کتابی همه لذت بردند، گفت: تولید این کتاب حاصل یک رابطه صمیمی، گرم و حرفهای بین سازمان رسانهای اوج و سایر دوستان بود. حضور در این پروژه حقیقتاً یک توفیق جدید و خوب برای من بود. افرادی برای تولید چنین کتابی جمع شدند و هر آنچه تجربه کردند را به صورت عینی درآوردند. در ادامه باید بگویم که با مراجعه به فیلم پشت صحنه بادیگارد میتوانیم موارد آموزشی و دقیق زیادی را ببینم. پشت صحنه این فیلم بسیار کامل است و متفاوت. همچنین باید گفت یک نگاه آکادمیک قابل عرضه و تدریس و آموزش در آن وجود دارد. صحنههای در این فیلم وجود دارد که به طور معمول مردم و مخاطبان شاهد آن نیستند.
وی افزود: در مورد آرتبوک نیز باید بگویم مهمترین اتفاق بدیهی بودن، تازه بودن و اولین بودن است که در اینجا رخ داده است. مفتخریم بگوییم که این کتاب چیزی کمتر از آثار منتشر شده در نوع خودش ندارد و بسیار گویا است و سالها بعد میتوانیم بگوییم که مثلاً در سال 95 سینمای ما در چه وضعی بوده، نگاهمان چه بود و چه امکاناتی داشتیم. در مورد این آرتبوک بیش از این میتوان صحبت کرد که جایش اینجا نیست. برای تولید چنین اثری مهم بودجه نیست مهم خود اتفاقی است که افتاده.
کلاری در پایان صحبتهایش در ارتباط با دی ویدی منتشر شده از فیلم سینمایی بادیگارد گفت: اولین بار بودم که با دیدن دیویدی فیلم حرص نخوردم و همه چیز در حد بسیار خوبی بود و این مجموعه را میتوانیم به هر کسی معرفی کنیم.
برپایه این گزارش در ادامه این مراسم اسماعیل حاتمیکیا که آرتبوک بادیگارد را تهیه کرده بود، گفت: از رئیس سازمان رسانهای هنری اوج احسان محمدحسنی تشکر میکنم که اگر اعتماد اوج نبود به من تازهکار فرصتی داده نمیشود. به هر حال دیکته نوشته شده غلط ندارد. این کتاب حاصل 7 ماه تلاشمان در همان روزهای ابتدایی پدرم (ابراهیم حاتمیکیا) هم مشوق من بود هم ترسی را در دلم انداخت اما به هر حال من این مسیر را ادامه دادم. یکی از ویژگیهایی که از پدرم به ارث بردم مبحث کمالگرایی بود و تلاش کردیم آرتبوک بادیگارد به بهترین شکل انجام شود. این کتاب تفحهای است برای سینمای محترم ایران.
در ادامه مراسم فیروزان طی سخنانی گفت: من 13 سالم بود که وارد حوزه فرهنگ شدم کار را از چاپخانه پدرم شروع کردم و طی این سالها خاک حوزه فرهنگ را خوردهام و اگر هم پذیرفتم که کارهای دیگری انجام دهم به شرط فعالیت در حوزه کتاب بوده است.
وی در ادامه افزود: توسعه مهمترین دغدغه من است به این دلیل که نه تعطیلبردار است و نه وکالتپذیر. پیشرفت و توسعه در حال اتفاق افتادن است و جامعهای که تنها یک طبقه خاص از آن توسعه یافته باشد فاصلههای آن با سایرین زیاد میشود. انیشتن جمله معروفی دارد که میگوید اتفاقاتی که امروز شاهد آن هستیم شاهد پیشفرضها گمانهزنیهایمان است. در واقع توسعه نیز حاصل یادگیری است و یادگیری یعنی قدرت گمانهزنی. اینها را گفتم که بگویم من هرچه فیلمهای حاتمیکیا را نگاه میکنم سرگرم بررسی پیشفرضها از جانب وی میشوم که به آرت بوک کمک میکند که این فیلم از یادها نرود در واقع فیلم را به مکتوب تاریخی تبدیل میکند.
بنابراین گزارش در ادامه مراسم منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما گفت: خیلی دلم میخواهد در مورد کتاب و شیوه تولید آن حرف بزنم به همه این اتفاقاتهایی که در آن رخ داده نیاز به یک بحث کارشناسی دارد اما میخواهم به نکتهای دیگری اشاره کنم و این است که یک سنت قدیمی و جذاب که در جامعه ما وجود داشته حالا در یک فضای عجیب و غریب مورد نقد قرار میگیرد. بخشی از جذابیتهای سینما اهمیت آن در به ارث رسیدن به سایر افراد است. شاید ما تنها حرفهای باشیم که از ارث رسیدن حرفهمان به فرزندانمان خوشحال میشویم و به آن افتخار میکنیم. اگر به حرفهایی که ابراهیم حاتمیکیا که در سخنانش بود نگاه کنیم و به حرفهای فرزندش نیز توجه کنیم میبینیم که آنها به درستی آموزش دیدهاند و از سینمای ایران به عنوان یک سینمای نجیب یاد میکنند. این رفتار و اخلاق یک حس و وجدانی است که منتقل شده است.
وی با اشاره به آرتبوک بادیگارد گفت: خوشحالم که متنی از یک دانش به جای مانده است و باید به فرزندان حاتمیکیا بگویم که با فامیل بودن با وی افتخار کنید و این ایراد نیست و اگر نگاهی از باب نسبیت شما به پدرتان به دلیل حضورتان در سینما به شما میشود به شما ایرادی وارد نیست بلکه اشکال از آن نگاهها است.
در ادامه مراسم اکبر نبوی سخنرانی کرد و گفت: ساعت 3 صبح بود که این کتاب به دستم رسید و تا 6 صبح با آن صفا کردم. واقعیت این است که خیل عظیمی از جوانان علاقهمند به سینما هستند و تمام این کتاب ارزشهای ارزندهای دارد که به نوعی انتقال تجربه به آنها محسوب میشود. این کتاب برای آموزش جدی بسیار مناسب است و همچنین باید گفت هیچ هنری در شرایط کنونی به اندازه سینما جدی نیست.
وی افزود: مقدمهای که ابراهیم حاتمیکیا برای کتاب نوشته خیلی مهم است که استاد مسلم سینما از ادب شاگردی حرف زده است که یکی از مهمترین حلقههای گمشده سینمای ایران است و آن تواضع برای یادگیری است.
بعد از صحبتهای نبوی ، احمدرضا درویش کارگردان شناخته شده سینمای ایران به روی صحنه حاضر شد و گفت: تمام صحبتها توسط دوستان انجام شده است و من در قامت قلندر سینمای ایران ذرهای نیستم و شاگردم. وقتی این کتاب قرار بود به دستم برسد بیصبرانه منتظر آن بودم و در حال حاضر با توجه به سالنی که در آن قرار داریم باید بگویم در جایی هستیم که ماهی هست و حوضی و عکس شهید و فکر میکنم چه باید بگویم و با خود میگویم که باید حرف دلم را بزنم اما چگونه همه حرف دل را هم که نمیتوان گفت.
درویش در ادامه صحبتهایش عنوان کرد که چند دقیقهای میخواهم به جای زندهیاد رسول ملاقلیپور با حاتمیکیا حرف بزنم که اگر بود امروز به او چه میگفت. «این چه کاری است که میکنید، برای چه این فیلم را ساختی، مگر سرت درد میکند، برای چی؟ برای کی؟ عقل ایجاب میکند که تیتراژ نداشته باشی، برای چه خودت را معرفی میکنی، پوسترت را میدهم به کرخه و آغشته به خون شهدا. سینمای ایران بادیگارد نمیخواهد، کتاب نمیخواهد. مگر تخم دو زرده کردی، خودت را تابلو میکنی که چی. حاتمیکیا این کتاب برای هزینه خواهد داشت و خواهی دید».
در ادامه این مراسم فریدون جیرانی با اشاره به اینکه از صحبتهای دوستان لذت برده است، گفت: خوشحالم که حاتمیکیا وارد هیچ دستهبندی نشده است و همواره سینما برایتان مهمتر بوده. در تولید این آرتبوک سرمایهگذار نقش مهمی داشته و صرفاً هدفش سرمایهگذاری نبوده است. او با یک اندیشه کارش را آغاز کرده است در این اثر توان هنری قابل توجهی وجود داشته که بالاتر از سینمای ایران بوده است. متأسفم که سیاست داخل سینمای ایران شده و این دوقطبیها را به وجود آورده و قدرت تشخیص درست را از ما گرفته است. باید این جریانات را به درستی تعریف کنیم و همچنین متأسفم که اتفاق بزرگ بادیگارد در جشنواره دیده نشد.
سپس منوچهر محمدی تهیهکننده سینما گفت: فضای کنونی فضای بسیار بدی شده است، فضای دردناکی به وجود آمده و ما به افرادی نیاز داریم که با این فضا مقابله کند. برخی از بخشهای مهم را رها کردیم و به بخشهای خالهزنگی سینما میپردازیم.
او همچنین گفت: حاتمیکیا دیگر درخت تنومندی شده که فقط باید به فکر قد کشیدن خودش باشد اما روی صحبتم به فرزندان حاتمیکیا است. امیدوارم که جا پای پدرشان بگذارند آن هم از جهت اخلاق و منش. چرا که حاتمیکیا نشان داد شجاعت دارد و در عقیده و اعتقاد به باورهایش آن را به همراه داشته است آنها نیز این را به ارث ببرند.
در پایان مراسم رونمایی از «آرتبوک بادیگارد» توسط ابراهیم حاتمیکیا و سایر سینماگران انجام شد.
دیدگاه تان را بنویسید