وقتی شمر شدم، فرزندانم آب دستم نمیدادند!
نزدیک به دو دهه قبل در سریال روزی روزگاری، دو نقش را بازی کرد که بین عموم مردم به شهرت رسید. سالها گذشت و او نتوانست نقش دست اولی را از آن خود کند و به بازی در نقشهای مفرح و کمدی ادامه داد تا اینکه با نقش شمر به سریال مختارنامه آمد و همه را با بازی درخشانش غافلگیر کرد.
جام جم: با محمد فیلی درباره یکی از منفیترین و سیاهترین شخصیتهای تاریخ همصحبت شدیم تا برایمان از بازی در نقش شمر بگوید و این که نگاه خودش به زندگی چگونه است. چند سالی از بازی شما در سریال مختارنامه و نقش شمر میگذرد، برایمان از این نقش بگویید و این که چطور شد نقش شمر را بازی کردید؟ وقتی برای بازی در سریال مختارنامه دعوتم کردند، خیلی خوشحال شدم که قرار است با آقای میرباقری همکاری کنم به فرزندانم هم گفتم که قرار است در مختارنامه بازی کنم اما هنوز مشخص نیست کدام نقش را. به دفتر تولید رفتم، آقای میرباقری تا مرا دید، گفت: «شمر من آمد!». اول باورم نمیشد که این نقش را برای من درنظر گرفتهاند. تا آن زمان هم نقشی جدی و منفی مثل شمر را بازی نکرده بودم اما کارگردان مختارنامه با بررسی همه جوانب نقش شمر را به من پیشنهاد داد و من با اکراه پذیرفتم! اکراه به این دلیل که نقش شمر را قرار بود بازی کنید؟ بله! چون منفورترین شخصیتی است که از بچگی در ذهن من شکل گرفته بود. بچه که بودم همراه والدینم به مراسم عزاداری امام حسین(ع) میرفتم و چهره بسیار شقی و بدی از شمر دیده بودم و حالا بازی در همان نقش به خودم پیشنهاد شده بود و مردد بودم چگونه باید نقشی کاملا منفی را که هیچ روشنی و سفیدی در او وجود ندارد، بازی کنم. نقش را پذیرفتم اما واقعیت این است که نمیدانستم به بچههایم چه بگویم! نمیتوانستم به آنها بگویم بازیگر نقش شمر شدهام! اولش کمی توضیح دادم تا آماده شوند، گفتم بیشتر شخصیتهای سریال مختارنامه اشقیا هستند و یاران امام حسین(ع) در این سریال کمتر دیده میشوند و تنها شخصیت مثبت سریال که از اول تا آخر سریال حضور دارد، مختار است. بعد از گذشت دو، سه روزی به آنها گفتم که قرار است نقش شمر را بازی کنم! از شنیدن این خبر اصلا خوشحال نشدند و تقریبا یک ماهی در خانه تحریم شدم! حتی یک لیوان آب هم دستم نمیدادند! در این شرایط دلتان برای خودتان نمیسوخت که برای بازی در یک نقش این همه باید سختی بکشید. با خودم میگفتم شاید در انتخاب من برای بازی در نقش شمر، امام حسین(ع) هم نظر داشته و خود آقا خواسته که این نقش را بازی کنم وگرنه از میان این همه بازیگر چرا آقای میرباقری باید مرا انتخاب کند؟ دو، سه هفتهای که از شروع تصویربرداری گذشت، به این نتیجه رسیدم باید برای نقش شمر سنگ تمام بگذارم و سیاهی و شقاوت او را به تمامی در بازیام نشان دهم. خیلی تلاش کردم بازیام در عین حال که باورپذیر است، شبیه بازیگران تعزیه نشود. معتقدم امام حسین(ع) به من کمک کرد تا شمر را آنگونه که در واقعیت بود، بازی کنم و مردم مرا در این نقش بپذیرند. در زمان پخش سریال هر جا میرفتم، میگفتند: شمر آمد! این جور مواقع احساس بدی به شما دست نمیداد؟ حس خوبی نداشتم اما از طرفی راضی بودم که آنقدر نقش را خوب بازی کردهام که مردم مرا بهعنوان شمر قبول کردهاند! در دورهای که زندگی میکنیم هم شمرها در لباس و ظاهری متفاوت وجود دارند؛ آدمهایی که بخش تاریک و سیاه ذاتشان پررنگ است و بروز میکند. بله! زمانی اشقیا آب را به روی امام شیعیان میبستند و ایشان و اهل بیتش را اذیت میکردند اما اکنون اشقیا جور دیگری به مظلومان و مردم ستم میکنند. ثروتمندان وقتی به داد فقیران و مردم نَدار نمیرسند، شمر درونشان زنده است! مگر میشود مردمی را دید که با هزار مشکل دست به گریبان هستند اما به آنها کمک نکرد؟ حال و روز شما این روزها چگونه است آیا هنوز برکت بازی در سریال مختارنامه بر سفره شماست؟ وقتی بازی در نقش شمر به من پیشنهاد شد، نذر کردم و از امام حسین(ع) خواستم که کمک کند فرزندانم در تحصیل، کار و زندگی موفق شوند! خدا را شکر بچههایم موفق و سالم هستند و من این را اجر بازی در نقش شمر میدانم. اجر که همیشه به معنای پول نیست. اما برای برخی پول همه چیز است... برای خیلی از مردم مبنای زندگی پول شده و این خیلی ناامیدکننده است.آنها فکر میکنند اگر پول داشته باشند، قدرت هم دارند و سکان جامعه و مردم در دستشان است. اینها نمیدانند لذت زندگی وقتی است که آدمیزاد به همنوعش کمک کرده و نیاز مردم را برطرف میکند. شما متولد شیراز هستید، میگویند شیرازیها زیاد مردم سختگیری نیستند به همین دلیل دنیا به کامشان است؟ شیرازیها مردم قانعی هستند. از قدیمالایام هر وقت روزیشان را از خدا میگرفتند، دنبال زندگیشان میرفتند و کار را به دیگری میسپردند و زیادهخواه نبودند. هر چند شرایط این دوره جوری شده که همه مردم نگران فردایشان هستند و چون میترسند شاید به بیکاری و بیپولی بخورند، مدام کار کرده و پسانداز میکنند برای روز مبادایی که نیامده است. شیرازیها تنبل نیستند؛ قانعاند. زندهدل بوده و هستند و بشدت مهماننوازند. میگویند خدا به مال حلال برکت میدهد. نظرتان درباره مال حلال سر سفره خانواده آوردن چیست؟ یکی از افتخارات زندگیام این است که همیشه تلاش کردهام لقمه حلال سر سفره خانوادهام گذاشتهام. مطمئنم که ثمره این لقمه حلال موفقیت فرزندانم است. همه سعیام را کردهام تا نسل بعد از من نسل خوبی باشد. معتقدم اگر دو عدد نان دارم باید بخشی از آن را به نیازمندان بدهم. اگر چنین کنم، خدا به مال و روزیام برکت میدهد.
دیدگاه تان را بنویسید