باشگاه خبرنگاران جوان: سالروز ازدواج حضرت علی (ع) و فاطمه زهرا (س) بهانهای برای میزبانی «خندوانه» از زوجهای جوان شد. بعد از شعرخوانی دسته جمعی با همراهی عروس و دامادها، «جنابخان» هم با کت و شلوار ویژهای به جمع اضافه شد و پس از گرم کردن این برنامه، به مجلس عروسی یکی از دوستانش رفت. اما بخش اعظم برنامه شب گذشته، به کمدینها و اجراهای ممتد آنها اختصاص داشت؛ کمدین امیرمهدی ژوله و علی مسعودی. در ابتدا ژوله از خوبی ازدواج گفت و با این جمله که خانواده ما کلا ازدواجی هستند، استندآپش را شروع کرد. وی به داستان واقعی همسرهای متعدد پدربزرگ مادری و پدریاش اشاره کرد. ژوله در ادامه گفت: پدر من هم ابتدا همسر دیگری داشت که با وجود یک فرزند از او جدا شد و بعد با مادرم ازدواج کرد. وقتی من به دنیا آمدم، پدرم فوت کرد و مدتی بعد مادرم ازدواج کرد. پس از آن مادرم فوت شد و ناپدریام مجدد مزدوج شد. کار به جایی رسید که من چندی پیش، پسر اول پدرم را به شوهر آخر مادرم معرفی می کردم. بعد از این داستان پیچیده، علی مشهدی آمد و ماجرای خواستگاری از یکی از خواهرانش را تعریف کرد. ماجرایی که در آن به دلیل تعیین ناگهانی مهریه 600
سکهای توسط مسعودی، همچنان بعد از 6 سال منتظر اعلام خبر از سوی خانواده داماد هستند! ژوله پس از این حرفها، بحث پول درآوردن از شهرت را مطرح کرد. مشهدی هم از پولهایی گفت که در برنامهها، بابت اجرای روشن شدن ژیان قدیمی پدرش درآورده بود. علی مسعودی در ادامه به دیدار خود با یک مسئول اشاره کرد. او در بین این خاطره اظهار کرد: پس از پایان جلسه و بگو و بخندها، از واسطه پرسیدم حالا که هم سیاسی شدم و هم شوخ هسستم، به من خانهای نمیدهند؟ جواب منفی بود. گفتم: حواله خودرو چطور؟ از همانها که به بعضی از فوتبالیستها می دهند. این پرسش و پاسخ ادامه داشت تا به سکه رسیدیم. سالها گذشته و تا به امروز من جوابی نگرفتم! در پایان اجرای این دو کمدین، خاطره سفر مشهدی که چندی پیش داشتند زنده شد. ژوله از معجون عجیب و غریبی در این شهر گفت که با اسم «ویتامینه افلاطون» فروش می رود و شامل موادی چون شیره توت، انجیر، شیرپسته، شیرموز، نارگیل، کاکائو، خرما، تخم بلدرچین، ارده یزدی و ... است.
پس از رفتن این دو نویسنده، رامبد لبخندهای برگزیده سه هفته اخیر را اعلام کرد. در این راستا جمشید مشایخی و همسرش گیتی، ثریا قاسمی و کیمیا علیزاده تندیس بهترین لبخند هفته را از آن خود کردند. سرانجام با حضور «جنابخان» و تعریف ماجرای مصدومیتش در عروسی این برنامه هم به آخر رسید.
دیدگاه تان را بنویسید