احمد نجفی: همسرم اوکراینی است
دردهه 70 ساخت سریالهای پلیسی کمتر در تلویزیون متداول بود. اما حسن هدایت با ساخت کارآگاه علوی دست به احیای این ژانر پرمخاطب تلویزیونی زد و نقش کارآگاه علوی را بازیگر بلند بالا با هیبتی مردانه به نام احمد نجفی بازی کرد که قبلترش چهره محبوبی در سینما بود و با بزرگانی مثل کیمیایی همکاری کرده بود.
جام جم آنلاین: در فیلم دندان مار او صلابت و اقتدار مردانهاش را توام با لهجه جنوبی ارائه کرد، بعد هم تبدیل شد به قهرمان خسته و کمحرف بازگشته از جنگ فیلم گروهبان مسعود کیمیایی. نجفی مدتها مجری برنامه محبوب صندلی داغ هم بود و محبوبیتهای زیادی هم کسب کرد و تبدیل شد به یک مجری توانمند که قدرت به چالش کشیدن هر مهمانی را به صورت محترمانهای داشت. او در زمینه تهیه و تولید فیلمهای سینمایی و تلویزیونی هم فعالیت دارد و درسالهای دورتر برای رسول ملاقلیپور و سیروس الوند هم فیلمهای خوبی را بازی کرد. با نجفی که این روزها مخاطبان بازیش را در تلویزیون و در قالب سریال معمای شاه میبینند. در باره فعالیتهای کاریش گفتوگویی انجام دادهایم که میخوانید: بازی در نقشهای تاریخی معاصر سختتر است یا نقشهای تاریخی که بازیگر با هیچ مابهازای واقعی از نقش روبهرو نیست؟ اگر بازیگری درکارش توانا باشد برایش این دو حالت تفاوت چندانی ندارد و میرود کارش را انجام میدهد. نکته مهم در یک کار تاریخی نام و کیفیت عوامل سازنده کار است. بنابراین برای من نقش سپهبد رزمآرا در معمای شاه یا بازی در یک نقش تاریخی مربوط به چند هزارسال قبل به یک اندازه جای کار دارد. من تقریبا همه نوع نقشهایی را در این سه چهار دهه بازی کردهام. آیا بازی کردن بازیگر درهر نقش بدون کیفیت باعث نمیشود مخاطب نتواند با کارش ارتباطی برقرار کند؟ به نظرم به نکته درستی اشاره کردید. یادم میآید بعد از بازی در سریال کارآگاه علوی بلافاصله چند نقش مشابه پیشنهاد شد که قبولش نکرده و عنوان کردم نمیخواهم در نقش پلیسها کلیشه شوم و هی کلاهشاپو سرم بگذارم و با بارانی بلند دنبال مجرمان باشم و مدام در این فرم بازی کنم. صبر کردم و یک دهه بعد دوباره در نقش کارآگاه علوی بازی کردم و در این حد فاصل حدود شش هفت سریال مانند این ساخته شد که چندان هم موفق نبودند و خوشحال شدم که بازیشان نکردم. مردم ما باهوش هستند باید به هوششان احترام گذاشت. با وجود این بعد از ایفای نقش آدمهای مثبتی مثل کارآگاه علوی رفتید و در نقش منفی فیلم پناهنده مرحوم رسول ملاقلیپور بازی کردید... خیلیها در آن زمان با توجه به اینکه در اوج محبوبیت بودم از من خواستند نقش زاپاتا ـ که آدم منفی و شروری است ـ را بازی نکنم. اما به حرف دلم گوش کردم و نخواستم مصلحتاندیشی کنم و فقط نقش آدم خوبه و مهربان را بازی کنم. این نقش و همکاری با رسول ملاقلیپور برایم خیلی عزیز است. بعدها به عنوان مجری در برنامه پرمخاطب صندلی داغ حضور داشتید... بله، صندلی داغ یک تاریخ سه اجرایی دارد؛ ابتدا با داریوش کاردان آغاز شد، بعد با من و بعد یک دوره با مرحوم نوذری و بعد دوباره به من سپرده شد و خیلی از مردم من را با این برنامه میشناسند و بابتش به من اظهار لطف میکنند و برایم تجربه عزیزی است. برای یک بازیگر بخصوص زمانی که در نقشهای تاریخی بازی میکند، آمادگی بدنی چقدر در کارش اثرگذار است؟ خیلی موثر است. همیشه مواظب غذا خوردنم هستم و از ورزش کردن هم غفلت نمیکنم. شنا یکی از ورزشهای محبوبم است. آخر هفتهها به کوه و محیطهای طبیعی میروم. اهل والیبال ساحلی هستم. موقعی که به محل زندگی همسرم در اوکراین میروم چون امکانات ورزشی بیشتر است و فرصت بیشتری دارم بیشتر ورزش میکنم. در اوکراین رودخانههای زیادی وجود دارد و چون بچه جنوب هستم و در کارون زیاد شنا کرده بودم. در رودهای اوکراین به شنا کردن میپردازم. موقعی که در ایران هستم بیشترمشغول کارهایم هستم. اهل کمک در خانه و آشپزی هم هستید؟ بله،کباب درست کردنم درجه یک است. شنیسل و سوپهای مرغ را هم لذیذ و خوشمزه طبخ میکنم. همسرتان در منزل غذای اوکراینی هم میپزد؟ برخی مواقع غذاهایی مثل رابیلی درست میکند. در اوکراین بیشتر مردم به خامخواری اعتقاد دارند. همسرم بشدت مواظب است غذاهایی درست نکند که باعث چاقی افراد خانواده شود. آراستگی و لباس مناسب پوشیدن چقدر باعث محبوبیت یک بازیگر میشود؟ انجام این کارها بسته به سلیقه شخصی آدمها دارد. خودم هیچوقت سراغ رنگ کردن موی سر و عملهای زیبایی نرفتهام، زیرا باعث مصنوعی به نظر رسیدن چهره بازیگر میشود. من با سن خودم زندگی میکنم. البته جاهایی نیاز است که به مقتضای نقش، گریمور فیلم تغییراتی در چهره بازیگر انجام بدهد که کار حرفهای و اصولی است. به نظر میرسد بجز شغل بازیگری در زمینههای دیگری هم فعالیت دارید؟ بله، در شهر یزد یک رستوران لبنانی، یک شیرینیفروشی و یک موسسه فرهنگی دارم. شغل بازیگری با ثبات نیست و حتما باید شغل دومی داشت و درشأن هنرمندان نیست که دغدغه مالی داشته باشند. به همه بازیگران توصیه میکنم سراغ شغل دوم بروند. اینجا سینمای هالیوود نیست که مثل دی کاپریو یا راسل کرو برای بازی در یک فیلم دستمزد چند میلیون دلاری بگیریم. در ضمن داشتن شغل دوم باعث میشود بازیگر از نزدیک با مردم در ارتباط بیشتری باشد. سریال کارآگاه علوی برای مخاطبان تلویزیون در دهه 70 که تلویزیون شبکههای محدودی داشت، یکی از سریالهای پر مخاطب بود، راز این محبوبیت چیست؟ در آن سالها اصلا سریال پلیسی ساخته نمیشد و بیشترساخت ملودرامهای خانوادگی رونق داشت. مردم ما علاقه عجیبی به دوران گذشته دارند و بهاصطلاح نوستالژی باز هستند و دوست دارند این گذشته را در قاب تصویر در قالب داستانهای جذاب، معمایی و پلیسی ببینند. درسریال کارگاه علوی برای اولین بار چهره کامل، انسانی و جذابی از پلیس با ویژگیهای کاملا ایرانی ارائه شده بود و مردم کاملا این شخصیت را باور کرده بودند. درآن زمان با اغلب مردم که برخورد داشتم، از اینکه در دوران گذشته همچنین پلیسهایی در کشور خدمت میکردند برایشان دارای جذابیت بود. تنها منبع رجوع مخاطبان برای آشنایی با گذشته در آن دوران در قاب تصویر کارهای سینمایی و تلویزیونی مرحوم علی حاتمی بود و نمونه مثالزدنی آن سریال هزار دستان درباره روند شکلگیری تهران مدرن و امروزی و آغاز سلطنت پهلوی اول بود. چقدر نگاه اخلاقی کارآگاه علوی که در کارش دارد، شخصیت او را جذابتر کرده بود؟ کارآگاه علوی در شرایط حساس سیاسی و در اوج دیکتاتوری پهلوی اول میآید بدون ترس از توبیخ شدن فقط در پی احقاق حق مردم است و نگاه مذهبی که دارد باعث میشود طرفدار حق و عدالت باشد. کارآگاه علوی به دلیل تکامل فکری در کارش موفق است. به چه دلیل تصمیم گرفتید با حضورکارآگاه علوی فیلم سالها بعد یک مرد و یک شهر را تولید کنید؟ در ابتدا نمیخواستیم فیلم کارآگاهی بسازیم، بلکه قصد داشتیم فیلمی با موضوع روز درباره جنوب کشور، سالهای بعد از جنگ و دوران بازسازی و نفوذ افراد بیگانه برای بمبگذاری و اختلال در نظم شهر بسازیم و کارآگاه علوی هم در این موقعیت که زن و بچهاش را در اثر بمبگذاری این نیروهای خود فروخته از دست داده سراغ حل این مساله میرود. چون دغدغه طرح چنین مسالهای را در قالب فیلمی داشتم نسبت به تهیه فیلم بر اساس این موضوع واقعی اقدام کردم. بازیگر باید کنجکاو باشد یک بازیگر باید در مورد نقشهایی که بازی میکند حس کنجکاوی داشته باشد و فیلمنامه خوب باعث ایجاد انگیزه کاری در بازیگر میشود. بعد از خواندن نقشهای پیشنهادی با خودم فکر میکنم که چقدر مناسب ایفای این نقش هستم و آیا با آن احساس نزدیکی دارم یا نه. برای من بازی کردن به صورت مکانیکی و بدون علاقه به نقش اصلا جذابیتی ندارد. برخی دوستان بازیگر بهعنوان یک شغل صرف که فلان ساعت کارشان تمام شود و بعدش به خانه برگردند، نگاه میکنند که من اصلا با این نگاه مخالفم. سوای ژانرکار که میتواند تاریخی باشد یا رئال، دوست دارم نقشی جذاب و مورد توجه مردم را بازی کنم. علاقهای ندارم نقشهایی بازی کنم که بعدا احساس پشیمانی کنم. یک بازیگر متعهد باید از نقش نگهداری کند. کارگردانی هم که نقشی را به بازیگر میسپارد باید کیفیت و توانایی بازیگر را بشناسد و هر نقشی را به بازیگر پیشنهاد ندهد. بین بازیگر و کارگردان هم باید یک اعتماد دوطرفه وجود داشته باشد.
دیدگاه تان را بنویسید