راهی برای درک قرآن بهدور از مشکلات تحت الفظی/ «ترجمۀ خواندنی قرآن» مطابق فهم عموم است
بسیاری از مشکلات ترجمهها از ترجمۀ تحتالفظی و توجهنداشتن به عبارت معادل آن در زبان مقصد ناشی میشود. ترجۀ واژهبهواژه از قرآن باعث میشود که مفهومی که در زبان مبدأ برای مخاطب آشناست، در ترجمه برای خوانندۀ زبان مقصد نامأنوس جلوه کند. اما رعایت ساختارهای زبان مقصد در ترجمه و فاصلهگرفتن از ساختارهای زبانی مبدأ، به فهم سریعتر ترجمه کمک میکند.
سرویس فرهنگی فردا؛ صادق محسنی: تا به حال شده است که در حین خواندن قرآن کریم، برای فهمیدن معنی آیات، نگاهی به ترجمۀ آن بیندازید؛ ولی چیزی از آن متوجه نشوید؟ یا اینکه تا به حال پیش آمده است که متوجه ترجمه بشوید؛ ولی ارتباط آیه را با آیههای قبل و بعدش متوجه نشوید؟ خیلی وقتها خودمان را قانع میکنیم که ترجمۀ آیه، همین است که در زیر آیه نوشته شده است، اما چون مفهوم آن پیچیده و فراتر از فهم ما است، میبایست به کتابهای تفسیر مراجعه کنیم.
درک مفهوم ظاهری بدون کتاب تفسیر
باید بدانیم که مفهوم ظاهری قرآن بهراحتی برای عموم مردم فهمیدنی است و نیازی به مراجعه به کتابهای تفسیر نیست. شاید بهترین توضیح برای این حرف، آیۀ «وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ» است. در ترجمۀ این آیه میبینیم بسیاری از مترجمان قرآن اینگونه ترجمه کردهاند: «ما هیچ پیامبری را نفرستادیم؛ مگر به زبان قومش». معنایی که از این ترجمه برداشت میشود این است که برای مثال اگر پیامبری در چین مبعوث شده، به زبان چینی بوده و اگر پیامبری در ژاپن مبعوث شده، به زبان ژاپنی بوده است. این که طبیعی است و مزیّتی برای قرآن محسوب نمیشود. مگر میشود پیامبری در میان قومی مبعوث شود و به زبانی غیر از زبان آن قوم صحبت کند؟
اهمیت لسان قوم
علامۀ طباطبایی در توضیح این آیه، منظور از «لسان قومه» را این میداند که هر پیامبری به زبان مردم کوچه و بازار صحبت میکند و نه زبانی مغلق و پیچیده و بهاصطلاح دانشگاهی، تا عموم مردم منظور پیامبر را بفهمند. بنابراین، آیه یادشده، شاهد مثالی است بر مشکلات ترجمههای قرآن؛ چرا که متن قرآن به گونهای است که عموم مردم عربزبان آن را میفهمند، پس ترجمههای قرآن هم باید به گونهای باشد که عموم مردم در هر زبانی که آن را میخوانند متوجه منظور آیه شوند و نیازی نباشد به کتابهای تفسیری مراجعه کنند.
در نشستی که اخیراً برای معرفی «ترجمۀ خواندنی قرآن» که با حضور حجتالاسلام علی ملکی، مترجم قرآن و محمدمهدی باقری، سرویراستارِ این ترجمه برگزار شد، ضمن برشمردن برخی از ایرادهای ترجمههای موجود از قرآن که موجب میشود فهم ترجمهها با مشکل مواجه شود، برخی از ویژگیهای ترجمۀ خواندنی قرآن نیز بیان شد.
مشکلات ترجمه تحت الفظی
در این نشست بیان شد که بسیاری از مشکلات ترجمهها از ترجمۀ تحتالفظی و توجهنداشتن به عبارت معادل آن در زبان مقصد ناشی میشود. ترجۀ واژهبهواژه از قرآن باعث میشود که مفهومی که در زبان مبدأ برای مخاطب آشناست، در ترجمه برای خوانندۀ زبان مقصد نامأنوس جلوه کرده و مخاطب در بسیاری از مواقع ترجمه را متوجه نشود. برای مثال عبارت «و لا تَجعَل یَدَکَ مَغلولَةً اِلی عُنُقِکَ» اگر به صورت واژهبهواژه ترجمه شود، باید «دستت را به گردنت آویزان نکن» ترجمه شود. این عبارت کنایی گرچه برای مردم عربزبان دارای مفهوم است؛ اما برای فارسیزبانان ناملموس است. معنای این عبارت کنایی در عربی به معنای «بخیل نباش» است. هرچند عبارت «بخیل نباش» ترجمۀ درستتری از این عبارت قرآنی است؛ ولی باتوجه به این نکته در ترجمه که عبارتهای کنایی بهتر است با عبارتهای کنایی معادل در زبان مقصد ترجمه شوند، عبارت «ناخنخشک نباش» ترجمهای بهتر برای این عبارت است. در ترجمۀ خواندنی قرآن سعی شده است برای عبارتهای کنایی قرآن معادلهای ملموس فارسی یافته شود، تا مخاطب فارسی در فهم معنا دچار مشکل نشود.
کدام ترجمه قرآن
از سوی دیگر، ترجمههای موجود، بر دو گونه است: ترجمههای تحتالفظی و ترجمههای تفسیری. گونۀ اول بر اساس ظاهر واژههای قرآن و گونۀ دیگر بر اساس تفسیر مفسران قرآن است. تاکنون بیشتر ترجمههایی که به فارسی از قرآن صورت گرفته، ترجمههای گونۀ اول بوده و تنها ترجمههای آقایان خرمدل، مشکینی و صفوی، در دستۀ دوم جای میگیرند. ایراد اصلی که بر این ترجمهها وارد است، طولانی بودن آنها است. این ترجمهها طولانیتر از متن قرآن است و به طور مثال برای یک سطر از قرآن سه سطر ترجمه آمده که متن را طولانی کرده است و هم چاپ آنها را در زیر آیه، دچار مشکل میکند. ویژگی بارز ترجمۀ خواندنی قرآن این است که علاوهبراینکه مطابق با تفسیر المیزان ترجمه شده است، مترجم و ویراستار آن تلاش کردهاند معادلهای کوتاهی برای عبارتها بیابند تا ترجمه در زیر آیهها قرار بگیرد.
زبان مقصد کجاست؟
رعایت ساختارهای زبان مقصد در ترجمه و فاصلهگرفتن از ساختارهای زبانی مبدأ، از دیگر ویژگیهایی است که به فهم سریعتر ترجمه کمک میکند. در ترجمۀ قرآن کریم نیز باید این نکته در نظر گرفته شود و در ترجمۀ فارسی ساختارهای زبان عربی نباید در جملهها نمایان باشد. ترجمۀ خوب، ترجمهای است که وقتی میخوانیاش، نفهمی ترجمه است. اگر بوی ترجمه دهد، یعنی ترجمه در رعایت ساختارها در برگردان متن از مبدأ به مقصد ناتوان بوده است. گام اول در ترجمۀ قرآن، فهم روان مطلب است. یعنی همانطور که عربزبانِ 1400 سال قبل، نه عربزبان فعلی، قرآن را میفهمیده است، ما هم بفهمیم و آن را به فارسی ترجمه کنیم. سلیس و روانبودن و پیروی جملهها از ساختارهای فارسی و نه عربی، از دیگر ویژگیهایی است که مترجم ترجمۀ خواندنی قرآن برای این ترجمه بیان میکند.
نگارش ترجمۀ خواندنی قرآن، شش سال زمان برده و یکونیم سال نیز صرف ویراستاری آن در موسسه ویراستاران شده است. این ترجمه در مرحلۀ اخذ مجوز از وزارت ارشاد است و قرار است نشر ویراستار آن را چاپ کند.
دیدگاه تان را بنویسید