خبرگزاری مهر: نرگس آبیار در روزهایی که منتظر تعیین تکلیف زمان اکران سومین اثر سینمایی بلند خود با عنوان «نفس» بود، در نمایشگاه بینالمللی کتاب امسال از رمان «نفس» که این فیلم اقتباسی از آن است رونمایی کرد. این رمان که از سوی نشر نیماژ منتشر شده به گفته آبیار روایتی است از انقلاب اسلامی در فضای ذهنی یک کودک و ادای دین او به سینما و ادبیات. گفتگوی مهر با آبیار به بهانه انتشار این رمان انجام شد که در ادامه میخوانید. * دو فیلم اخیر شما بر مبنای دو رمان ساخته شده است. «شیار۱۴۳» که رمانش پس از اکران فیلم رونمایی شد و فیلم «نفس» که رمانش قبل از اکران فیلم به بازار آمد. این سوال برای من پیش میآید که آیا شما برای ساخت اثر سینمایی تاکید خاصی به اقتباس از رمان دارید و اگر بله چرا صرفا سراغ رمانهای خودتان میروید؟ من تاکید خاصی برای ساخت اثر سینمایی از روی آثار خودم ندارم و همچنین روی این مساله نیز تاکید ندارم که وقتی فیلمی از روی نوشتههای خودم میسازم باید حتما قبل از آن رمانش را نوشته و منتشر کرده باشم. در مورد این دو فیلم البته مساله این بود که منابع مکتوب آمادهای داشتم که از نظر درام و محتوا برایم جذاب بود
و حس کردم پتانسیل ساخته شدن به صورت سینمایی دارد. در مورد آثار مکتوب ادبی دیگر نویسندگان نیز اگر امکان ساخت فراهم باشد و من هم از متن راضی باشم و دوستش داشته باشم، حتما به سراغش میروم * تاکیدتان برای اقتباس از رمان چیست؟ رمان جزئیات زیادی دارد و وقت زیادی صرف پرداخت این جزئیات در آن شده است. من دوست دارم این جزئیات و جبنههای ادبی را با ساختاری نمایشی تر به مخاطب ارائه کنم برای همین رمان را معمولا برای فیلم سازی و اقتباس انتخاب میکنم. ما رمانهای عالی زیادی داریم که خیلی سراغشان نرفتیم و در عوض فیلمنامههای ضعیفی هم داریم که اگر اقتباس شده بود و به ادبیات رجوع کرده بودند، حتما آثار بهتری میشدند. * پس امکان دارد که شما در آثار بعدیتان به سراغ اقتباس از اثر داستانی نویسندهای غیر از خودتان بروید؟ بله * چرا تا الان نرفتید؟ من کلا تا الان سه فیلم بیشتر نساختهام. اگر عمری باشد در کارهای بعدی به سراغ آنها میروم. * رمان «نفس» قبل از ساخته شدن فیلم نهایی شده بود؟ بله. حدود سه سال قبل از ساخت فیلم. * پس چرا اینقدر دیر منتشر شد؟ من میتوانستم قبل از ساخت فیلم هم منتشرش کنم ولی وقتی با تهیه کنندههای آثارم
صحبت کردم عنوان میکردند انتشارش همزمان با نمایش فیلم بهتر است. * ایده تالیف این رمان از کجا آمد؟ راستش نمیتوانم بگویم از جای خاصی. بر میگردد به حس اولیه من برای روایت دنیای یک کودک از زبان خودش. وقتی شروع به نوشتن اثر کردم این فضاها که میبینید شکل گرفت و زمان به قبل از انقلاب و جنگ برگشت. نوشتن نفس خیلی جوششی بود. وقتی شروع کردم بدون اینکه بخواهم درباره طرح اولیه و شکلش فکر کنم خودش جلو میرفت و نوشتنش حال من را خیلی خوب میکرد. * روایت انقلاب اسلامی از زبان یک کودک در ادبیات و سینمای ما تقریبا اتفاق تازهای است. شما چگونه به این زاویه دید دست پیدا کردید؟ تاکیدتان بر کودک بودن راوی دلیل خاصی دارد؟ به نظرم وقتی یک کودک راوی است؛ خیلی راحت بدون قضاوت این کار را انجام میدهد و همه چیزهایی که بوده و دیده را بیان میکند. به نظرم روایت انقلاب از زبان یک کودک روایتی بدون قضاوت و تفسیر است و نتیجه گیری را بر عهده مخاطب قرار میدهد. * شما مخاطب رمانتان را بزرگسالان میدانید؟ بله ولی مخاطب نوجوان هم میتواند با آن ارتباط بگیرد. چون زاویه دید کودک است و شیوه بیانش منِ راوی، مخاطب نوجوان هم میتواند با آن ارتباط
بگیرد. * فیلمنامه نفس نسبت به رمان چقدر دستخوش تغییر شده است؟ از نظر داستانی رمان بلندتر از فیلم نامه است و بخشهایی در رمان هست که در فیلم نیست. * مثلا کجا؟ بخشهایی که به ازدواج مادر بهار و پدرش بر میگردد و یا اینکه بسیاری از قصههایی که در فیلم کامل بیان نشده در رمان کامل بیان شده است. از جمله قصههایی که پدر تعریف میکند یا بهار در کتاب میخواند. * خانم آبیار یکی از موضوعات بحث برانگیر درباره این رمان و اثر سینمایی پایان تراژیک آن بود که مخاطب را به نوعی شوکه میکند. چرا برای این داستان لطیف کودکانه چنین فرجامی را باید متصور بود؟ من در این اثر از عالم تخیلات یک کودک دارم او را روایت میکنم که به او کمک میکند سختیها و دشواریهای زندگی را تحمل کند. جنگ چیزی است که میتواند به این تخیل و عالم کودکانه پایان دهد. ما به عنوان کشوری که خودمان قربانی جنگ هستیم باید به این موضوع بپردازیم که جنگ برای ملتی مانند ما که اساس صلح طلب بوده و آغاز کننده جنگی نیست، چه تبعاتی داشته و دارد. بهار در این رمان سمبل قربانیان جنگ است. * به نظرتان جریان جنگ و پیش ترش انقلاب اسلامی و مبارزات پیرامونش در کتاب شما کمرنگ
جلوه نیافته است؟ من به اندازه دخالت یک کودک در جنگ یا مبارزه برای انقلاب در قصهام این دو مفهوم را وارد کردهام. کودک به اندازه درک و فهم خود دایی روحانی و مبارزش را میبیند که از دست ساواک فرار کرده و به آنها پناه آورده است و چه کتابهایی میخواند. اوست که در دنیای کودکانهاش با پدرش که راننده است راهی تظاهرات می شود. من در این اثر به دنبال آن بودم که بگویم اگر معتقدیم این انقلاب را پا برهنگان انجام دادند و به ثمر رساندند، دقیقا منظور از آن چه بوده و سعی کردم این فضا را تاکید کنم. * شما در این اثر چه در رمان و چه در سینما تاکید ویژهای روی موضوع کتابخوانی هم دارید. دلیل ویژهای دارد؟ بله. من نفس را در واقع ادای دینی به کتاب و سینما میدانم. خودم الان دوست داشتم که مثلا سکانس منزل عموی بهار که در آن اثری سینمایی با آپارات به نمایش در آمد را بیشتر پر و بال میدادم ولی در بحث کتاب فکر میکنم موفق شدم به آن با این فیلم ادای دین کنم. * شخص نرگس آبیار را چقدر میتوان در فیلم نفس دید؟ من جدا از تجربههایم، نه مینویسم و نه اثری میسازم اما این تجربیات گاه الزاما آنی نیست که خودم تجربه کردهباشم. آنها را از محیط
پیرامونم و آدمهای اطرافم به دست میآورم اما همه آنها حول وحوش آن چیزهایی است که خودم دوستشان داشته و تجربهشان کردهام.
دیدگاه تان را بنویسید