جام جم: بهروز بقایی تا قبل از اینکه دچار بیماری شود، یکی از خوشفکرترین برنامهسازان تلویزیون بود که با خلاقیت و نوآوری، مخاطبان زیادی را پای تلویزیون مینشاند، اما بیماری قلبی او را مدتی از رسانه دور کرد. با این حال او پیوندش را با تلویزیون قطع نکرد و مدتی با رادیو هفت همکاری میکرد. او از سال گذشته با برنامه خندوانه به تلویزیون برگشته و به شهرها و روستاهای مختلف سفر و ما را با سبک زندگی مردم نقاط مختلف آشنا میکند. با او درباره زندگی گفت وگو کردیم. در برنامه خندوانه به نقاط مختلف ایران سفر میکنید؛ سفر انرژی و انگیزه بالایی لازم دارد، شما این همه انرژی را از کجا آوردهاید؟ نصفش را از خداوند میگیرم و نصفش را از مردم. و انگیزههای درونی خودتان کجای ماجراست؟ روی شاخ این دو تا تاب میخورد! خدا از همان ابتدای خلقت در وجود ما انرژیهایی را گذاشته است. چراغی در درون ماست که با شعله مردم میسوزد و به ما گرمی میدهد. سالهاست شما را با برنامههای متفاوت و با ایدههای خوب میبینیم، چطور شد که به برنامه خندوانه پیوستید؟ آقای جوان ایدههایی برای این کار داشت و من هم تلاش کردم بعد از وقفهای که در حضورم در
تلویزیون پیش آمده بود، با انرژی کامل مقابل دوربین بروم و به مردم نشان دهم که تصمیم دارم با همان انرژی روزهای اول حضورم در تلویزیون برایشان برنامه اجرا کنم. شما به مناطق مختلف سفر میکنید. آیا در این گشت و گذارها متوجه این نکته شدهاید که جغرافیا بر شخصیت و رفتار آدمها تاثیرگذار است؟ بله کاملا تاثیر دارد. گرمای جنوب روی سبک زندگی و رفتارهای شخصی کاملا موثر است. انرژی آفتاب و دریا به مردم جنوب انرژی بیشتری میدهد. در مناطق کوهستانی، مردم از نیروهای طبیعت تاثیر میگیرند. شاید برای همین است که سختکوش هستند. آدمها طوری آفریده شدهاند که با شرایط اقلیمی خود را تطبیق میدهند. شما بزرگ شده شمال کشور هستید، از این که در شمال بزرگ شدهاید راضی هستید یا مثلا ترجیح میدادید در جنوب کشور زندگی را سپری میکردید؟ فرق نمیکند، چون من خودم را با شرایط وفق میدهم و با آن هماهنگ میشوم. خیلیها بخصوص نسل جوان بیشتر تمایل دارند به جای کنار آمدن با شرایط، آن را تغییر دهند... این هم نوعی از زندگی است. به نظرم آدم باید با محیط پیرامونش کنار بیاید، حالا فرقی نمیکند شرایط را بپذیرد یا آنها را به نفع خودش تغییر دهد. هر دو
روش تطبیق انسان با محیط است. نسل جدید با روش خودش این کنار آمدن را تجربه میکند، اما در نهایت چارهای جز سازگاری نیست . خود شما در زندگی بیشتر شرایط را تغییر دادهاید یا با آنها کنار آمدهاید؟ هر دو را تجربه کردهام. گاهی شرایط را به نفع خودم تغییر دادهام و گاهی شرایط مرا مطیع خود کردهاست، اما به هرحال با هم به توافق رسیدهایم و زندگی ادامه پیدا کرده است. اهل جنگیدن با شرایط هستید؟ ترجیح میدهم نجنگم. بیشتر تمایل دارم در آرامش شرایط را برای خودم بسازم. این دوتا در تضاد است، چنین به نظر میآید که جوانهای امروزی اغلب تمایل دارند، بیشتر مبارزه کنند تا بتوانند زودتر به خواسته خود برسند! شما اما گویا از ابتدا مسالمتآمیز و نرم به جریان زندگی تن دادهاید؟ همیشه دوست داشتهام زندگی را نرم و بدون جنجال جلو ببرم. آنهایی که اهل جنگیدن با زندگی هستند، خیلی زود متوجه میشوند که جنگیدن با زندگی به نفعشان نیست و به آنها کمکی نمیکند و بهتر است هر دو طرف با هم کنار بیایند! محور برنامه خندوانه شادی و شادکردن مردم است، شادی چه جایگاهی در زندگی آدمها دارد و چقدر به ما در بهتر زندگی کردن کمک میکند؟ شادی گام اول است؛
برای اینکه یا با شرایط کنار بیاییم یا آنها را تغییر دهیم. شادی نیروی زیادی دارد که به ما در زندگی کمک میکند. شما یک بیماری سخت را پشتسر گذاشتید، اما با انرژی زیاد برگشتید و در برنامه خندوانه پرتحرک ظاهر شدید. معمولا آدمها بعد از روبهرو شدن با بیماری دست به عصا حرکت میکنند، اما شما با نیروی بیشتری به صحنه آمدید، دریا، آسمان، جنوب و شمال را زیر پا میگذارید. چطور شد به این نتیجه رسیدید که باید خود را احیا کنید؟ شرایط به من گفت یا خودت را زمین میزنی و در سکونی ابدی زندگی را ادامه میدهی که نتیجهاش مرگی زودهنگام خواهد بود یا میتوانی دوباره حرکت کنی و برای ادامه حیات شرایط جدیدی را به زندگی پیشنهاد بدهی و آن گونه که شایسته انسان است، زندگی کنی که من دومی را انتخاب کردم. واقعیت این است که دوست نداشتم دچار مرگ زودهنگام شوم.
دیدگاه تان را بنویسید