سرویس فرهنگی فردا؛ دکتر عماد افروغ: فیلم بادیگارد را به یک معنا و تا حدودی همان آژانس شیشه ای میدانم. در کل باید گفت بادیگارد به یک نوعی از آژانس شیشهای تبعیت می کند. من همیشه در مورد آقای حاتمی کیا گفتهام که ایشان یک آینه تمام نما از نقد درون گفتمانی در عرصه هنر است. در بادیگارد هم من همین نقد را مشاهده کردم، البته ان نقدی که در اژانس شیشهای بود بسیار پررنگ تر بود.
در بادیگارد به نظر میرسد مسئولان زیر سوال میروند و من از این بابت خرسندم موضوعی که در بادیگارد به آن اشاره می شود، بحث هستهای است. البته به اعتقاد من مسئله هستهای همیشه حکم وسیله را دارد و نباید به عنوان یک هدف القا شود. سالها پیش هم گفته ام که اگر از من بپرسند که بین حضور در لبنان و موضوع هستهای یکی را انتخاب کن، من حضور در لبنان را انتخاب می کنم. چون این موارد جزو اهداف اصلی و نرم ما هستند. افتخار ما به مسئله هستهای و ارسال ماهواره نیست. این موضوع که در این فیلم مسئله هستهای به عنوان هدف معرفی میشود و سهم جدی دارد، میتوانست کمی کمرنگ شود. به نظرم این فیلم میخواهد ارزش هستهای را بالا ببرد. شهدای معظم هستهای و محافظت از دانشمندان هستهای جای خود را دارند ولی نباید پرداختن به این مسئله به قیمت جابجایی با ارزش های نرم و غایی انقلاب باشد که در این صورت نقض غرض اتفاق می افتد.
در فیلم بادیگارد، خواسته یا ناخواسته موضوع هستهای جانشین اهداف نرم انقلاب اسلامی شده و این بزرگترین نقد فیلم و تفاوتش با آژانس شیشه ای است.
طی سالهای گذشته از موضوع هستهای آسیبهای زیادی دیدهایم. من نه آن بزرگنمایی گذشته را می پسندیدم و نه این افول را قبول دارم. هیچ گاه برای من مسئله هستهای مسئله اصلی و عمده نبوده است. چون افتخار جمهوری اسلامی به مسئله هستهای نیست. چون این موضوع در حکم یک هدف ابزاری است، هدف غایی مسائل دیگری را شامل میشود. اخلاق، معنویت، معرفت و عدالت اهداف اصلی انقلاب است. اگر دستاوردی در مورد مسئله هستهای داشتهایم به خاطر آن اهداف نرمی است که دنبال میکردیم بنابراین اهداف نرم نباید فدای اهداف سخت و اصلی شود. احساس من این است که در فیلم بادیگارد به این موضوع حساس کمتر توجه شده و اهداف نرم کمتر دیده شده است.
از آنجا که ابراهیم حاتمیکیا را فردی با سابقه روشن در نقد درون گفتمانی میدانم آژانس شیشهای را دارای انطباق بیشتری با این هدف میدانم. فیلم بادیگارد هرچند به نوعی دنبالهرو آژانس است اما از نظر معنایی تفاوتهایی با یکدیگر دارند.امیدوارم ابراهیم حاتمیکیا در ادامه فعالیت هنریاش به شکل جدی تر به نقد درون گفتمانی ولو در قالبهای دیگر بپردازد.او این توان را دارد که با تسلط امروزیاش بر تکنیک سینمایی حرفهای ناگفته بسیاری را بزند که تاکنون بیان نشده است. به هر حال بادیگارد هم تلاش کرده تا به این منطقه وارد شود و از این نظر فیلم را موفق میدانم.
دیدگاه تان را بنویسید