ایسنا: به بهانه روز تجلیل از مقام اسرا و مفقودان به برخی از آثار سینمایی ساخته شده در این خصوص می پردازد. «بوی پیراهن یوسف» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا که در سال 75 ساخته شد از جمله آثار موفقی است که به خوبی به موضوع اسرا و مفقودان و مشکلات ناشی از آن، در زندگی خانوادههایشان پرداخته است. این فیلم دربارهی شخصیتی به نام یوسف است که پلاکش از شکم یک کوسه در آبهای جنوب پیدا میشود. همه معتقدند که او شهید شده است. دایی غفور با بازی علی نصیریان که راننده تاکسی فرودگاه است برخلاف دیگران اعتقاد دارد که پسرش روزی برخواهد گشت. زندگی او و دختری به نام شیرین با بازی نیکی کریمی که از فرنگ برای جستجوی برادرش به ایران آمده دریک نقطه به هم میرسد و آن دو به دنبال گمشدهی خود میگردند. «قاصدک» به کارگردانی قاسم جعفری در سال 76 از دیگر آثاری است که داستانش بر اساس تبعات یک رزمنده مفقود الاثر در جنگ تحمیلی روایت میشود. پروانه با بازی ماهایا پطروسیان در آستانهی ازدواجی ناخواسته با فرهاد است اما بازگشت یزدان با بازی ابوالفضل پورعرب نامزد پروانه که سالها بینام و نشان در اسارتگاه عراقیها زندانی بوده، مسیر زندگیاش را
تغییر میدهد. «معصوم» به کارگردانی داوود توحید پرست که در سال 77 ساخته شد نیز داستانی شبیه به «قاصدک» دارد. زندهیاد رسول ملاقلی پور در سال 77 فیلم «هیوا» را با موضوع یک رزمنده مفقود الاثر روایت کرد. فیلم داستان هیوا اکبری با بازی گلچهره سجادیه است که پس از گذشت پانزده سال از مفقود شدن همسرش حمید با بازی جمشید هاشمپور در بحبوحه جنگ، تصمیم میگیرد تا از مناطق جنگی و خانهای که در آن با همسرش زندگی میکرده، بازدید کند. امیر کرمی، که اکنون سفیر ایران در سنگال است و زمانی جزو همراهان حمید در جنگ بوده میخواهد با هیوا ازدواج کند، ولی هیوا به رغم نشانههایی از شهادت حمید همچنان در پی شوهرش است. او در خانه قدیمیاش به تعدادی نامه متعلق به پانزده سال پیش دسترسی پیدا می کند که خاطرات سال های گذشته او را با حمید زنده می کند. رحیم صابری، مسئول کمیته تفحص و مفقودین، هیوا را مطمئن می سازد که شوهرش شهید شده است ولی به خواهش هیوا همراه با او و نیز کرمی در منطقه جنگی خود را به تونلی می رساند که سال ها پیش حمید در آنجا به شهادت رسیده بود. صحنه های نبرد در داخل تونل در جلوی چشمان هیوا جان می گیرد و او شوهرش را که در حال
مرگ است می بیند. «عصر روز دهم» ساخته مجتبی راعی در سال 87 هم می توان جزو آثار ساخته شدهای دانست که یه مفقود الاثر محرک اصلی داستان است. دکتر مریم شیرازی با بازی هانیه توسلی با گروهی از پزشکان هلال احمر برای کمک به مردم عراق عازم این کشور میشود و تصمیم به جستجو برای یافتن خواهر مفقود الاثرش میگیرد. خواهری که در کودکی توسط عراقیها در خرمشهر ربوده شده است. «بیداری رویاها» به کارگردانی محمدعلی باشهآهنگر در سال 88 هم به تبعات بعد از جنگ میپردازد. رخشانه با بازی هنگامه قاضیانی زنی است در آستانه میانسالی که در سالهای جوانیاش با ایوب پارسا ازدواج کرده و صاحب پسری به نام حمید شده است. وقتی حمید دو ساله بود، ایوب به جبهه میرود و دیگر برنمیگردد. پس از مدتی خبر شهادت او میرسد و خانواده تصمیم میگیرد رخشانه را به عقد داوود برادر ایوب با بازی امین حیایی دربیاورد. سالها از این ماجرا گذشته و آنها صاحب دختر بچهای دبستانی هستند و حمید در آستانه ازدواج است. در این وضعیت از کمیته مفقودین خبر می رسد که ایوب زنده است و به زودی به وطن برمیگردد. این خبر که در ابتدا همه را شوکه می کند، به تدریج واکنشهای مختلفی را
بین اعضای خانواده برمی انگیزد. فیلم اکران نشده «خرس» به کارگردانی خسرو معصومی در سال 89 از دیگرآثار ساخته شده در این خصوص است که باز هم در این فیلم شاهد هستیم مفقودالاثری با بازی پرویز پرستویی پس از سالها از اسارت آزاد میشود. در حالی که همسرش با بازی مریلا زارعی دوباره ازدواج کرده است و او درگیر ماجراهایی میشود. همایون اسعدیان هم در سال 90 «بوسیدن روی ماه» را ساخت که این فیلم هم داستان دو مادر در همسایگی هم بنام های احترامالسادات با بازی شیرین یزدانبخش و فروغ با بازی رابعه مدنی است که بیش از بیست سال در انتظار فرزندانشان هستند. «شیار 143» ساخته نرگس آبیار در سال 92 از آخرین فیلم هایی است که در این خصوص ساخته شده و در آن شاهد انتظار مادری با بازی تاثیرگذار مریلا زارعی برای یافتن نشانی از پسر به جنگ رفتهاش هستیم.
دیدگاه تان را بنویسید