دیدار کاروان سرزمین برادری با خانواده شهید ماموستا شیخ الاسلام /تصاویر
اعضای کاروان «سرزمین برادری» در روز دوم سفر خود به کردستان به دیدار خانواده شهید ماموستا شیخ الاسلام رفتند.
ایشان از شخصیت های تراز اول اهل سنت ایران بود
به گزارش روابط عمومی اتحادیه بین المللی امت واحده، در این دیدار که با همراهی جمعی از اهالی رسانه و هنرمندان برگزار شد حجت الاسلام بی آزار شیرازی با اشاره به جایگاه شهید ماموستا شیخ الاسلام در میان علمای اهل تسنن گفت: در واقع ایشان را میتوان گفت شخصیت اول بودند و یا جز یکی از شخصیتهای درجه اول اهل سنت ایران که در برنامه های فراوانی شرکت میکردند. در دیداری که با رهبر معظم انقلاب داشتند سخنان جالبی بیان کردند و رهبر انقلاب هم توجه خاصی به شهید شیخ الاسلام داشتند و در پیام نیز این نکته مشهود است. در سخنرانی ها همیشه از اهل بیت(ع) سخنان جالبی داشتند. هرجا سخن از ائمه و حضرت فاطمه(س) میگفتند آنان را بعنوان معصوم یاد میکردند و به این امر هم باور داشتند. و تاکید داشت که در تاریخ هیچ گناهی از آنان سراغ نداریم.
سلسه اجازات ایشان به امام رضا (ع) می رسید
وی افزود: ایشان از استادان جلیلالقدر بودند و جالب اینکه خانمشان نیز از سادات و علویه هستند. در اجازات ایشان از طریق غزالی سلسله اجازاتشان میرسید به معروف کرخی و از او به امام رضا(ع) میرسید و از امام نیز توسط ائمه به حضرت امیر و پیامبر این اجازاتشان میرسید. تمام اجازاتی که به علمای اهل تسنن دادند همه از طریق اهل بیت(ع) است.
پدرم به سادات شیعه و سنی احترام ویژه می گذاشت
همچنین در ادامه این دیدار که در منزل شهید ماموستا شیخ الاسلام و با حضور همسر و فرزند او شکل گرفت، پسر این عالم شهید اهل سنت توضیح داد: زندگی ما و پدرم همه خاطره است و چیزی که از پدرم میتوانم بگویم که ایشان سید حسنی و مادر سیدحسینی بودند و واقعا احترام به اهل بیت(ع) میگذاشتند و سادات شیعه و سنی را مورد تفقد قرار می داد.
وی در ادامه عنوان کرد: ایشان صندلی مادرمان را همیشه بالاتر از خود قرار میداد چون حرمت سید را نگه میداشت بویژه مادرم را. خودش سید بود اما میگفت سادات باید بالاتر از ما بنشینند.
خون شیعه و سنی هایی که همراهشان نباشند را حلال می دانند
وی به خاطره ای اشاره کرد و گفت: معاون عقیدتی سپاه کردستان تعریف میکرد از پدرم که ایشان میگفتند "اگر به من اسلحه بدهند نمیتوانم کسی را بکشم و اگر کسی مرا بکشد دعا کنید که مسلمان نباشد و حداقل غیرمسلمانی این کار را بکند". پدرم میگفت کسی هم اگر مرا کشت از او درگذرید. گویا قاتلش هم عضو شاخهای از داعش بوده است. اینها خون کافر و خون شیعه را حلال میدانستند و سنی ها را هم اگر با آنان نبودند خونشان را حلال میدانستند و فقط حزب خودشان را قبول داشتند.
وی ادامه داد: این جوان که قاتل پدرم بود آن زمان 18 سال داشت و امروز 23 ساله است. به نظرم او مظلوم است نه پدرم چون پدر من به خواستهاش رسید اما قاتل چه بدست آورد جز هیچ؟ اینها و یارانشان توهم میزدند که بعد از مردن فورا پیش پیغمبر میرویم! معلوم نیست چه در مغز اینها کرده اند. هنوز هم این تفکر در سنندج هست متأسفانه!
دیدگاه تان را بنویسید