روزنامه همشهری: فریدون صدیقی روزنامهنگار و مدرس روزنامهنگاری از همکاران سالهای اخیر ما در روزنامه همشهری است. وی در سالهای وقوع انقلاب در روزنامه کیهان خبرنگار جوانی بود که گزارش 2 رویداد مهم انقلاب را برای این روزنامه به تحریر در آورده است؛ یکی واقعه میدان شهدا (ژاله سابق) و دیگری بازگشت امام به وطن در 12بهمن سال 57.
آنچه میخوانید گفتوگوی ما با این استاد روزنامهنگاری است درباره گزارش ورود امام به وطن.
صدیقی به استعاره میگوید که تیتر امام آمد را امام انتخاب کرد، گزارشگر ورود امام به وطن میگوید سیل جمعیت آن روز او را با خود برده و از پیگیری خبر بازمانده است. چطور شد بهعنوان گزارشگر روزنامه کیهان برای پوشش ورود امام به وطن انتخاب شدید؟ ما یک گروه 3 نفری بودیم که باید آن روز به فرودگاه میرفتیم. این انتخاب از پیش انجام شده بود. عکاس ما خدا بیامرز حسین پرتوی بود که همان عکس معروف دیدار همافران با امام را هم ثبت کرده است. فضا طوری بود که آقای پرتوی بابت عکسی که از امام گرفته بود حدود 48 ساعت خودش را پنهان کرد که دستگیر نشود، یک گروه دیگر هم به غیر از ما به سرپرستی آقای مهدی فرقانی در بهشت زهرا مستقر شده بود که ایشان گزارش سخنرانی امام در بهشت زهرا را دادند و آن تیتر معروف «من توی دهن این دولت میزنم» از آن گزارش در آمد. شما چه ساعتی به فرودگاه رفتید؟ صبح اول وقت رفتیم. هماهنگیها از پیش با بزرگترهای روزنامه صورت گرفته بود. اسامی خواسته شده بود و ورود خبرنگاران به فرودگاه هماهنگ شده بود و جایگاهی برای خبرنگاران پیشبینی شده بود. آن موقع وسایل ارتباطی تا این حد گسترده نبود، اینکه موبایلی باشد و
ارتباطات سهل و آسان و در دسترس باشد، چنین چیزی نبود. خاطرتان هست در آن فضا، خبر ورود امام را به کیهان چگونه مخابره کردید؟ ما صبح زود به فرودگاه مهرآباد رفته بودیم، جایی را وسط سالن جانبی برای ارتباطات تلفنی خبرنگاران درنظر گرفته بودند، دور تا دور سالنی که قرار بود امام وارد آنجا شوند نمایندگان گروهها و احزاب مختلف با پلاکاردهایی در دست ایستاده بودند، نهضت آزادی، جبهه ملی، سازمانها و تشکلهای دیگر از معلمان و دانشگاهیان همگی نمایندگانی را به این مراسم فرستاده بودند. ذهنیت این بود که امام وارد سالن میشوند و بازدیدی میکنند، از سالن خارج میشوند و به سمت مقصد مورد نظر حرکت میکنند. خبرنگارها و عکاسها را در نیم طبقه بالایی فرودگاه که مشرف به باند فرودگاه بود مستقر کرده بودند. جمعیت انبوهی از خبرنگاران از رادیو و تلویزیون و رسانههای مختلف آمده بودند. یک نیم طبقه بالاتر هم جوانانی ایستاده بودند که ساعتی بعد متوجه شدیم اینها گروه سرودی هستند که قرار است سرود معروف «خمینیای امام» را اجرا کنند. امام که وارد شدند دور و بر ایشان آنقدر شلوغ بود که فضا غیرقابل کنترل شد و در نتیجه آن دیدار و ملاقات با آن
نمایندگان تشکلها که منظم و مرتب و آراسته منتظر ورود امام بودند عملی نشد. در این فاصله گروه سرود مذکور شروع به خواندن این سرود کردند که من برای نخستین بار آن سرود را در آنجا شنیدم. این گروه وابسته به کجا بود؟ فکر میکنم کمیته استقبال از امام این گروه را آماده کرده بودند. اولین تماس را چه ساعتی با روزنامه گرفتید؟ در آن شلوغی نخستین تماسی که با روزنامه گرفته شد موقعی بود که هواپیما به زمین نشست. از طریق همان تلفن مستقر در فرودگاه گزارش را به روزنامه دادم که ساعت مثلا 9:27دقیقه است و امام آمد. همافران در فرودگاه هستند، عکاسها پای پلکان هستند. یعنی فقط فرصت شد که این گزارش داده شود که امام آمد و آن آمدن تیتر شد. آن روز یعنی 12بهمن 57 کیهان چندبار چاپ شد؟ شنیدههای من حاکی از 5بار با 5خبر است. در آن زمان فقط 4صفحه رویی کیهان تجدید چاپ میشد. تیتر امام آمد یکی از تیترهای آن روز کیهان بود. یکی از تیترها همان تیتر «من توی دهن این دولت میزنم» بود. روزی که امام آمد تیراژ کیهان برای نخستین بار به بالای یک میلیون نسخه رسید. اتفاق عجیب، بیسابقه و تکرار نشدنی در تاریخ مطبوعات پیش از انقلاب و حتی بعد از انقلاب. آن
روز توانستید به روزنامه برگردید؟ اصلا بازگشت من عملی نبود. دریای مواجی از جمعیت در شهر تشکیل شده بود. بهعنوان یک روزنامهنگار من باید پشت سر امام و ماشین امام راهی میشدم و بقیه خبر را پیگیری میکردم اما عملا امکان این کار برای من جوان نحیف و لاغر نبود، تمام شهر در حال حرکت بود و مدتی هم دنبال ماشین دویدم و دیدم زیر دست و پا دارم له میشوم. جمعیت مرا با خود برد.
دیدگاه تان را بنویسید