گله از چرخ ستمگر بکنم یا نکنم؟
صابر ابر بازیگر که اجرای این مراسم را بر عهده داشت اما به وجوه مختلف شخصیت احمدی اشاره کرد. به مردی که همیشه لبخند به لب داشت و به دیگران از جمله خود ابر توصیه می کرد که لبخند را از یاد نبرند: «پیشنهادی که مرتضی احمدی همیشه به من می داد این بود که لبخند را از یاد نبرم. برای این مراسم هر چقدر دنبال عکس بدون لبخند او گشتند، چیزی نیافتند.»
بهزاد فراهانی اما زندگی مرتضی احمدی را خلاصه در سه چیز دانست: هنر، ورزش و مردم: « او با صبری وصفناشدنی پای درد و دل مردم کوچه و بازار مینشست و کولهباری از خردجمعی را میانباشت و درنهایت همه آنها را به مردم هدیه میداد. عشق او لبخند مردم بود و همیشه شادکامی را برای مردم آرزو میکرد.»
این بازیگر به رفاقت های زنده یاد احمدی هم اشاره کرد: «او در عرصه هنر جمعگرا و عاشق رفاقت بود و دوستیهای احمدی در جامعه هنری پاک و ناب و باشکوه بود. او همان کاری را که احمد شاملو میکرد؛ انجام میداد.
فراهانی همچنین مرحوم مرتضی احمدی را بزرگترین مرد پیشپردهی کشور خواند و گفت: «هرگاه با هیبت و صدای زیبایش در صحنههای آزاد آن زمان میایستاد؛ مردم را به شعف وامیداشت و من از دخترش که هستیاش را پای پدر گذاشت و بهرنگ؛ نوهاش تشکر میکنم که آخرین پساندازش را خرج آخرین روزهای احمدی کردند.»
فراهانی با بیان این مطلب که متاسفم برای آن کشوری که مرتضی احمدی و احمدیها با حسرت و تلخ کامی دنیا را ترک میکنند؛ ادامه داد: ما در پاییز امسال هنرمندان زیادی ازجمله مهدی کاشانی، مسعود تاجبخش، انوشیروان و حال مرتضی احمدی را از دست دادیم اما دولتیها از خود نمیپرسند این غصهی هنرمندان از کجاست؟ ما تلخ زندگی میکنیم.»
او از وزیر ارشاد هم گله کرد و گفت: «من از وزیر ارشاد گلهمندم چون یکسال است که در بخش بیمه؛ با وجود آنکه بودجه آن در زمان احمدینژاد تامین شده بود؛ بیسرو سامان مانده است. آنهم در کشوری که فساد مالی در آن به ۱۲ هزار میلیارد رسیده است.»
فراهانی افزود: «مسئولان اجازه دهند هنرمندان خودشان کارهای خودشان را و با ابزارهای هنری خود انجام دهند. اما من خوشحالم از اینکه هرگز نمیتوانم صدای مرتضی احمدی و احمدیها را از خاطره مردم بزدایم.»
مرضیه برومند، دیگر سخنرانی بود که درباره مرتضی احمدی حرف زد: «بر ای او حسرتی نیست چون با عزت و آبرو زندگی کرد و با لبخند از دنیا رفت اما امروز پیکر مرتضی احمدی را دفن نمیکنیم بلکه یک فرهنگ را با او به خاک میسپاریم. فرهنگی که هر روزه درحال رنگ باختن است و اگر نخواهم بگویم نایاب اما کمیاب شده است.»
او ادامه داد: «ما فرهنگ اصالت، معرفت، شرافت، ادب، احساس مسئولیت، انسانیت، عشق به انسان، اعتقاد به فرهنگ، هنر و تعصب، پایداری، احترام به دیگران و احترام به مردم را از یادبردهایم و من حسرت میخورم و امیدوارم بخش ناچیزی از آنچه را که با احمدیها دفن میکنیم؛ بهعنوان میراث نصیبمان شود.»
برومند با بیان این مطلب که احمدی همیشه بر اعتقادات پایدار بود؛ گفت: «او هیچوقت خودفروشی نکرد. ساده و بینیاز بود و هیچ زمان از کسی مقام یا چیزی را طلب نکرد. احمدی تا آخرین لحظات عمرش محتاج کسی نشد. هنرمند باید طوری زندگی کند که هیچ زمان دستش جلوی کسی دراز نشود.»
برومند با بیان افتخار از همکاری که با احمدی داشت؛ گفت: «او همسرش را خیلی زود از دست داد اما ایستاد و به تنهایی دو فرزندش را بزرگ کرد و در کانون گرم خانواده زیست. او با سلامت کامل، سلامت نفس، روح و جسم و مانند یک سرو بلند زندگی کرد. بازیگری که هر کارگردانی از همکاری با او لذت میبرد.»
او در پایان با تاکید بر اینکه من برای احمدی ناراحت نیستم و برای خودمان اندوهناکم؛ گفت: «ما باید فرهنگ را از خود فرهنگیها مطالبه کنیم نه از مسئولان و من خوشحالم که احمدی پیروزی پرسپولیس را دید.»
بهرنگ بقایی نوه مرتضی احمدی دیگر کسی بود که روی سن رفت تا از همه کسانی که به مراسم تشییع این هنرمند آمده بودند تشکر کند. او گفت: «بابا جون غیر از تمام وجوه هنری که داشت برای ما پدر بزرگواری بود. او طوری زندگی کرد که ما نیاز به هیچ کمکی پیدا نکردیم.»
بقایی از روزهای آخر بیمارستان مرتضی احمدی هم حرف زد: «بابا جون یک بار به من گفت سر من بلند است و عزت خودم را حفظ کردم. اگر هم دوستان کمکی کردند از روی لطف خودشان بوده و باباجون هیچ وقت از کسی درخواست کمک نداشت.»
ایوبی رییس سازمان سینمایی هم با تاکید بر این که امروز یک الگو را به خاک می سپاریم اظهار داشت: «مرتضی احمدی نام نیکی است که همواره در ایران عزیز می ماند. امسال پاییز دردناک و خزان غم آوری داشتیم. امیدوارم ادب، آداب و بزرگ منشی این مرد الگوی همه ما باشد.»
علی مرادخانی معاون هنری وزیر ارشاد هم درباره شخصیت مرتضی احمدی گفت: «هروقت کسی به دیدار ایشان می رفت تا یک هفته با انرژی بود چون زنده یاد مرتضی احمدی از خاطراتی می گفت و وجوهی از تهران را در حرف هایش نشان می داد که کمتر کسی آن را می دانست یا بیان کرده بود.»
مرادخانی یادآور شد: او در حوزه تهران شناسی و موسیقی فعالیتهایی داشت و ما حتی فعالیتهایی را در حوزه تهران شناسی و موزه موسیقی برای او در نظر گرفته بودیم تا در بخش فرهنگ و تاریخ دوره معاصر از تجربیات او بهرهمند شویم.
سرانجام با اقامه نماز میت توسط حجت الاسلام دعایی بر پیکر مرتضی احمدی، پیکر او به سمت بهشت زهرا تشییع شد آن هم در حالی که پشت سرش یکی از بنرهای این مراسم به چشم می آمد. بنری که روی آن نوشته شده بود: «گله از چرخ ستمگر بکنم یا نکنم؟»
ایرج نوذری، بهمن مفید، سهیل محمودی، سعید پورصمیمی، حمید شاه آبادی، حسین طاهری مدیر کل هنرهای نمایشی، ایرج راد مدیر عامل خانه تئاتر، اسماعیل خلج، شهره سلطانی ،داریوش فرهنگ، داریوش اسدزاده، افشین پیروانی، مهدی فقیه، بهزاد فراهانی، فرزاد حسنی، سعید داخ، محمود مقامی، فرهاد بشارتی، علیرضا جاویدنیا، مرضیه برومند، عباس محبوب، محمود بصیری، گیتی معینی، یغما گلرویی، امیر مولایی و مریم بوبانی از جمله حاضران در این مراسم بودند.
بنا به گفته صابر ابر مراسم های یابود این هنرمند یکی جمعه پنجم دی ماه ساعت ۱۵: ۳۰ الی ۱۷در مسجد جامع شهرک قدس فاز سه ابتدای خیابان حسن سیف و مراسم شب هفت به همت جمعیت حامیان پرسپولیس روز دوشنبه هشتم دی ماه ساعت ۱۵ الی ۱۶: ۳۰ در مسجد جامع حجتبنالحسن واقع در خیابان سهروردی شمالی برگزار خواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید