ترانه ماه عسل حال آن روزهای پاشایی بود/صبر و شکیبایی بی‌نظیری داشت/ماجرای جالب کنسرت‌های خیریه مرتضی

سرویس فرهنگی «فردا»؛ مرتضی پاشایی که دیروز از میان ما پرکشید، گرچه سه آلبوم موسیقی و چند قطعه خاطره‌انگیز را خوانده است، اما برای بسیاری از مردم و علاقه‌مندانش با ترانه تیتراژ برنامه ماه‌عسل خاطره‌انگیز شد، وقتی با آن صدای دردمندش می‌خواند: به غرور یخی یه ستاره سرد / یه شب از همه چی به خدا گله کرد / یه دفعه به خودش همه چیرو سپرد / دیگه گریه نکرد فقط حوصله کرد / نگران منی به تو قرصه دلم / تو کنار منی نمی ترسه دلم / بغلم کن ازم همه چیمو بگیر / بذا گریه کنم پیش تو دل سیر / مگه می شه باشی و تنها بمونم / محاله بذاری محاله بتونم... دیروز سراغ احسان علیخانی، مجری و تهیه کننده ماه عسل رفتیم تا او برای ما از پاشایی و این ترانه خاص بگوید، موسیقی ای که به قول علیخانی زبان حال پاشایی بود، درد دل بود و عشق بازی او با خدایش... علیخانی درباره پاشایی و ارتباطش با او این گونه توضیح می دهد: «مرتضی، کلا سه قطعه موسیقی در تلویزیون خواند که دو تا از آنها را با من کار کرد، یکی ماه عسل بود و دیگری هم برنامه نوروزی 3 ستاره که یک کار از مرحوم عبداللهی را قرار شد بازخوانی کنیم با حضور پنج خواننده که مرتضی قسمت فارسی آن را اجرا کرد.» او درباره تیتراژ ماه عسل هم می گوید: «وقتی برای تیتراژ ماه عسل با مرتضی تماس گرفتم، گفت باید چی بخونم؟!، من گفتم می خوام حال این روزهات رو برای من بخونی، می دونستم مریضی سختی داره، نشستیم با مهرداد امیرخانی که کار شعر رو انجام می داد، همفکری کردیم و حاصلش این ترانه شد، ترانه و موسیقی که به جرات می گم حال آن روزهای مرتضی بود، کاملا درد دلش بود، عشق بازی اش با خداست...» علیخانی بلافاصله گریزی می زند به بستری شدن مرتضی پاشایی در بیمارستان و این روزهای آخر و ادامه می دهد: «جمعه تا 7 صبح من بیمارستان پیشش بودم، خوشحالم که تا ساعت های آخر کنارش بودم و می دیدم که چقدر داره مبارزه می کنه حتی تا آخرین لحظه ها...» علیخانی تاکید می کند که دوست ندارد مرده پرست باشد و اصلا کارنامه کاری و برنامه سازی اش هم به گونه ای است که زنده ها را مطرح می کند اما درباره پاشایی نکاتی دارد که این گونه توضیح می دهد: «او خصلت ها و ویژگی هایی داشت که واقعا برایم جذاب بود، صبر و شکیبایی بی نظیری داشت، تحمل دردش رشک برانگیز بود، من مدام با او در تماس بودم و عجیب مودب و نجیب بود، تا همین اواخر اجراهای متعدد خیریه و صحنه ای داشت، آن قدر که من به دکترش گفتم این سفرها و اجراها در گوشه کنار کشور خیلی خسته اش کرده و دکترش گفت، اتفاقا ما فکر می کردیم خیلی زودتر از اینها برود، اما همین انرژی که از مردم می گیرد او را سرپا نگه داشته است.» علیخانی صحبت هایش را این گونه تمام می کند: «ندیدم هیچ وقت بد کسی را بگوید، پشت سر کسی حرف بزند، حتی گاهی پیش می آمد که کسی برایش تعریف می کرد که فلانی درباره ات این را گفت و انتقاد کرد و فلان موضوع را پشت سرت گفت، سکوت می کرد، هیچی نمی گفت، نهایتش تنها پاسخی که می داد این بود که چقدر خوب که کار من را شنیده است... ان شاءالله روحش شاد باشه». منبع:‌ جام جم