سرویس فرهنگی «فردا»: و بار دگر، میهمانی الهی آغاز شده است تا بندگان در فرصتی تازه به بهار قرآن و معرفت الهی روی آورند و از برکات آن بهرهمند گردند. این بهار رمضان، ترنم عشق و معرفت خداوندی است که مؤمنان آن را بر دل و زبان خویش جاری میسازند. این بار هم «فردا» ويژهنامههایی روزانه و موجز تدارک دیده است تا در این بهار معرفت، ما را نیز از دعای خود بی نصیب نگذارید.
اللهمَ اجْعلْ صِیامی فـیه صِیـام الصّائِمینَ وقیامی فیهِ قیامَ القائِمینَ ونَبّهْنی فیهِ عن نَومَةِ الغافِلینَ وهَبْ لی جُرمی فیهِ یا الهَ العالَمینَ واعْفُ عنّی یا عافیاً عنِ المجْرمینَ.
خدایا قرار بده روزه مرا در آن روزه داران واقعى وقیام وعبادتم در آن قیام شب زنده داران وبیدارم نما در آن از خواب بى خبران وببخش به من جنایتم را در این روز اى معبود جهانیان ودر گذر از من اى بخشنده جنایات كاران.
تفسیری از جزء یکم: یک قانون کلی درباره مؤمنان پرهیزکار
آیات ٨٠ تا ٨٢ از سوره مبارکه بقره( ٢ )
وَ قالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النّارُ إِلّا أَیّاماً مَعْدُودَةً قُلْ أَتَّخَذْتُمْ عِنْدَ اللهِ عَهْداً فَلَنْ یُخْلِفَ اللهُ عَهْدَهُ أَمْ تَقُولُونَ عَلَى اللهِ ما لا تَعْلَمُونَ (٨٠)
بَلى مَنْ کَسَبَ سَیِّئَةً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطیئَتُهُ فَأُولئِکَ أَصْحابُ النّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ (٨١)
وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فیها خالِدُونَ (٨٢)
معنای آیات
و گفتند: «هرگز آتش دوزخ،جز چند روزى، به ما نخواهد رسید.» بگو: «آیا پیمانى از خدا گرفته اید؟! ـ که خداوند هرگز از پیمانش تخلّف نمىورزد ـ یا چیزى را که نمى دانید به خدا نسبت مى دهید»؟! (٨٠)
آرى، کسانى که مرتکب گناه شوند، و آثار گناه، سراسر وجودشان را بپوشاند، آنها اهل آتشند; و جاودانه در آن خواهند بود. (٨١)
و کسانى که ایمان آورده، و کارهاى شایسته انجام داده اند، آنان اهل بهشتند; و جاودانه در آن خواهند بود. (٨٢)
تفسیر آیات
بلندپروازى و ادعاهاى تو خالى!
قرآن در اینجا به یکى از گفته هاى بى اساس یهود که آنان را به خود مغرور ساخته و سرچشمه قسمتى از انحرافات آنها شده اشاره کرده و به آن پاسخ مى گوید:
مى فرماید: «آنها گفتند: هرگز آتش دوزخ، جز چند روزى به ما نخواهد رسید» (وَ قالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النّارُ إِلاّ أَیّاماً مَعْدُودَةً).
«بگو آیا پیمانى نزد خدا بسته اید که هرگز خداوند از پیمانش تخلف نخواهد کرد؟ یا این که چیزى را به خدا نسبت مى دهید که نمى دانید»؟! (قُلْ أَتَّخَذْتُمْ عِنْدَ اللّهِ عَهْداً فَلَنْ یُخْلِفَ اللّهُ عَهْدَهُ أَمْ تَقُولُونَ عَلَى اللّهِ ما لا تَعْلَمُونَ).
اعتقاد به برترى نژادى ملت یهود، و این که آنها تافته اى جدا بافته اند، و گنهکارانشان فقط چند روزى کیفر و مجازات مى بینند، سپس بهشت الهى براى ابد در اختیار آنان است، یکى از دلائل روشن خود خواهى و خود پرستى این جمعیت است.
این امتیازطلبى با هیچ منطقى سازگار نیست; زیرا هیچ گونه تفاوتى در میان انسان ها از نظر کیفر و پاداش اعمال در پیشگاه خدا وجود ندارد.
مگر یهود چه کرده بودند که مى بایست تبصره اى به سود آنها بر قانون کلى مجازات زده شود؟!
آیه فوق با یک بیان منطقى، این پندار غلط را ابطال مى کند و مى گوید: این گفتار شما از دو حال خارج نیست: یا باید عهد و پیمان خاصى از خدا در این زمینه گرفته باشید ـ که نگرفته اید ـ و یا دروغ و تهمت به خدا مى بندید!
* * *
آیه بعد، یک قانون کلى و عمومى را که از هر نظر منطقى است بیان مى کند مى گوید: «آرى کسانى که تحصیل گناه کنند و آثار گناه سراسر وجودشان را بپوشاند آنها اهل دوزخند، و همیشه در آن خواهند بود» (بَلى مَنْ کَسَبَ سَیِّئَةً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطیئَتُهُ فَأُولئِکَ أَصْحابُ النّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ).
این یک قانون کلى درباره گنهکاران از هر قوم و ملت و گروه و جماعت است.
* * *
و اما در مورد مؤمنان پرهیزگار، نیز یک قانون کلى و همگانى وجود دارد که آیه بعد بیانگر آن است، مى فرماید: «کسانى که ایمان آورده اند و عمل صالح انجام داده اند آنها اصحاب بهشتند و جاودانه در آن خواهند بود» (وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فیها خالِدُونَ).
* * *
نکته ها:
1 ـ کسب «سیئة»
«کسب» و «اکتساب» به معنى تحصیل کردن چیزى از روى اراده و اختیار است، بنابراین جمله «بَلى مَنْ کَسَبَ سَیِّئَةً» اشاره به کسانى است که با علم و اختیار مرتکب گناهان مى شوند، و تعبیر «کسب» شاید از این نظر باشد که: گنهکار در یک محاسبه کوته بینانه، انجام گناه را به سود خویش و ترک آن را به زیان خود مى پندارد، اینها همان کسانى هستند که در چند آیه بعد به آنها اشاره کرده مى گوید: آنها آخرت را به زندگى دنیا فروخته اند لذا تخفیفى در مجازاتشان نیست.
* * *
2 ـ احاطه خطیئه چیست؟
«خطیئه» در بسیارى از موارد، به معنى گناهانى است که از روى عمد تحقق نیافته، ولى در آیه مورد بحث، به معنى گناه کبیره(1) و یا آثار گناه(2) است که بر قلب و جان انسان مى نشیند.
به هر حال مفهوم احاطه گناه، این است که: انسان آن قدر در گناهان فرو رود که زندانى براى خود بسازد، زندانى که منافذ آن بسته باشد.
توضیح این که: گناهان کوچک و بزرگ در آغاز، یک «عمل» است، سپس تبدیل به «حالت» مى شود و با ادامه و اصرار، شکل «ملکه» به خود مى گیرد، و هنگامى که به اوج شدت خود برسد تمام وجود انسان را به رنگ گناه در مى آورد و عین وجود انسان مى شود.
در این هنگام، هیچ پند، موعظه و راهنمائى رهنمایان در وجود او اثر نخواهد کرد، و در حقیقت با دست خود قلب ماهیت خویش کرده است.
از یک نظر چنین کسانى به کرم هائى مى مانند که اطراف خود پیله اى مى تنند، پیله اى که آنان را زندانى و سرانجام خفه مى کند و روشن است سرنوشتى جز خلود در آتش براى آنها نخواهد بود.
و با توجه به آیاتى که مى گوید: «خداوند تنها مشرکان را نمى آمرزد و اما غیر شرک، قابل بخشش است» (إِنَّ اللّهَ لایَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشاءُ).(3)
و با توجه به این که در آیات مورد بحث که سخن از خلود در آتش مى باشد، مى توان نتیجه گرفت این چنین گنهکاران سرانجام گوهر ایمان را از دست داده و مشرک و بى ایمان از دنیا مى روند!
* * *
3 ـ نژادپرستى یهود
از آیات مورد بحث، استفاده مى شود: روح تبعیض نژادى یهود که امروز نیز در دنیا سرچشمه بدبختى هاى فراوان شده، از آن زمان در یهود بوده است، و امتیازات موهومى براى نژاد بنى اسرائیل قائل بوده اند، و متأسفانه بعد از گذشتن هزاران سال، هنوز هم آن روحیه بر آنها حاکم است، و در واقع منشأ پیدایش کشور غاصب «اسرائیل» نیز همین روح نژادپرستى است.
آنها نه فقط در این دنیا براى خود برترى قائل هستند، که معتقدند: این امتیاز نژادى در آخرت نیز به کمک آنها مى شتابد و گنهکارانشان بر خلاف افراد دیگر تنها مجازات کوتاه مدت و خفیفى خواهند دید، و همین پندارهاى غلط آنها را آلوده انواع جنایات، بدبختى ها و سیه روزى ها کرده است!.(4)
1 ـ تفسیر «کبیر فخر رازى»، ذیل آیه.
2 ـ تفسیر «المیزان»، ذیل آیه.
3 ـ نساء، آیه 48.
4 ـ در ذیل آیه 123 سوره «نساء» نیز بحثى تحت عنوان امتیازات دروغى در این زمینه آورده ایم (تفسیر نمونه، جلد 4، صفحه 140 به بعد).
از مجموعه تفسیر قرآن آیت الله مکارم شیرازی
در محضر بهجت عارفان: دیدن حقیقت قرآن، مزاج روحی سالم میخواهد
قرآن بالاترين كتابى است كه در اختيار ما است، آيينه اى است كه حقيقت خود را به ما نشان مى دهد، به خلاف صفحه ى تلويزيون و يا آيينه هاى معمولى كه تنها عكسِ اشيا را به ما نشان مى دهند، نه حقيقت آن ها را. منتهى براى ديدن حقيقت قرآن با قرآن و در قرآن، بايد باطن ما كدورت و تيرگى، و چشم بصيرت ما آفت نداشته باشد.
بايد هم چشم و عينكمان قوىّ، و هم مزاج روحى مان سالم باشد، تا بتوانيم از قرآن درست برداشت نماييم. شخصى هلال شب اوّل ماه را ما بين دو ابر به من نشان مى داد و من نمى ديدم، و او تعجّب مى كرد كه چرا نمى بينيم. همين آيات قرآنى حقيقتِ بهشت و جهنم و نيز حقيقت خود را به ما نشان مى دهند.
از کتاب در محضر آیت الله العظمی بهجت
قم: مؤسسه فرهنگی سماء
تفاوت ضیافت الهی با مهمانیهای مردم
امام خمینی رحمة الله علیه : در یک حدیثی است که پیغمبر اکرم فرمودند که ماه رمضان آمد، اقبال کرد، آمد. در ضمنش می فرمایند که «دعیتم الی ضیافه الله» (شما به مهمانی خدا دعوت شده اید) فرق ضیافت های خدا با ضیافت های مردم این است که وقتی شما را یک اشخاصی دعوت بکنند به یک مهمانی، وقتی بروید در آن مهمانی به حسب فراخور حال، یک چیزهایی برای خوردنی و یک چیزهایی برای تفریح و این چیزهاست.
ضیافت خدا در ماه رمضان یک شعبه اش روزه است، آن ضیافت خداست و یک امر مهمش که مائده غیبی و آسمانی است قرآن است.
شما دعوت شده اید به مهمانی خدا و شما در ماه رمضان مهمان خدا هستید. مهماندار شما، شما را وادار کرده است به اینکه روزه بگیرید؛ این راه هایی که به دنیا باز است و شهوات است، اینها را سدش کنید تا مهیا بشوید برای لیلة القدر.
ماه شعبان مقدمه است برای ماه مبارک رمضان که مردم مهیا بشوند برای ورود در ماه مبارک رمضان و ورود در ضیافت الله. شما وقتی که میخواهید به مهمانی بروید -غالبا البته- یک وضع دیگری خودتان را درست میکنید. لباسی تغییر می دهید و یک طور دیگری وارد می شوید. آن طوری که در خانه هستید؛ یک تغییری می دهید.
ماه شعبان برای این است که همان مهیا بودنی که میخواهید مهمانی بروید، خودتان را مهیا می کنید و سر و ظاهرتان را، سر و صورتتان را یک قدری فرق می گذارید با آن وقتی که در خانه هستید.
در ضیافت خدا، ماه شعبان برای مهیا کردن این افراد است، مهیا کردن مسلمین است برای ضیافت خدا، ادبش آن مناجات شعبانیه است. من ندیده ام در ادعیه، دعایی را که گفته شده باشد همه امام ها این دعا را می خواندند، در دعای شعبانیه این هست اما من یادم نیست که در یک دعای دیگری دیده باشم که همه ائمه این را می خواندند. این مناجات شعبانیه برای این است که شما را، همه را مهیا کند برای ضیافة الله.
* از بیانات امام خمینی در جمع بانوان شمیران (21 تیر 1359)
دیدگاه تان را بنویسید