تمدن مهدوی، خارق العاده اما نه مدرن!
تمدن موعود به تمدنی طبیعی و با ساختارهای سنتی شباهت بیشتری دارد اگر چه واجد خصوصیات و توانمندی هایی است که از سنخ توانمندی های تکنولوژیک مدرن نیست.
در این باره که ساز و کارهای مادی و ساختارهای معیشتی در تمدن مهدوی چگونه است و آیا از سنخ تمدن تکنولويک مدرن است و یا مشابه تمدن طبیعی و سنتی ما قبل مدرن و یا صورت دیگری از تمدن، جز با استناد به برخی روایاتی که از اهل بیت علیهم السلام در این باره وجود دارد، نمی توان سخن گفت. در این روایات هیچ گونه تصریحی دال بر این که تمدن مهدوی از نوع تمدن جدید و یا وجه تشدید شده آن است، وجود ندارد بلکه شواهدی بر خلاف آن موجود است بدین معنا که به نظر می رسد، تمدن موعود به تمدنی طبیعی و با ساختارهای سنتی شباهت بیشتری دارد اگر چه واجد خصوصیات و توانمندی هایی است که از سنخ توانمندی های تکنولوژیک مدرن نیست.
آنچه از روایات متعدد می توان دریافت این است که هم آغاز ظهور و هم دوران استقرار تمدن مهدوی، همراه با معجزات و امدادهای غیبی فراوان است و اگر چه بخشی از روند ظهور و استقرار در بستری عادی جریان پیدا می کند مانند آن که بالاخره نبردهایی بین یاران حضرت و مخالفان او صورت می گیرد اما همه چیز حکایت از آغاز دوره ويژه ای از تاریخ بشری دارد که قرار است خداوند با قدرت فائقه خود مداخله کند و مسیر تاریخ را در جهت خیر و صلح و صلاح و مغلوب کردن شرّ و شیطان قرار دهد. ما در زیر به برخی از این روایات اشاره می کنیم: 1. پيامبراكرم صلي الله عليه و آله: مهدي(عج) در حالي خروج ميكند كه قطعه ابري بالاي سر اوست. منادي در آن ابر ندا ميكند: اين مهدي(عج) خليفه خداست، از او پيروي كنيد. (بحارالانوار، ج 51، ص 81) 2. امام باقر عليه السلام: قائم(عج) ما، با رعب، ياري و با پيروزي تأييد ميشود. زمين در زير پاي او ميپيچد و گنجهاي آن براي او آشكار ميشود. حكومت او مشرق و مغرب را فرا ميگيرد و خداوند دينش را بر همه اديان غالب ميگردند، اگرچه مشركان، ناخوش دارند. (بحارالانوار، ج 52، ص 191) 3. امام باقر علیه السلام: چون قائم آل محمد صلي الله عليه و آله قيام كند، به هر اقليمي، مردي را ميفرستد و به او ميگويد: فرمان تو در كف دست توست، چون با موضوعي مواجه شوي كه از آن سر در نياوري و نفهمي، به كف دست خود نظر كن و به هر چه در او بيني عمل نما. و قشوني به قسطنطنيه ميفرستد، چون به خليج برسند، چيزي برپاهاي خود مينويسند و روي آب راه ميروند، اهل روم {غربیها} آنها را ميبينند و ميگويند: اينها اصحاب او هستند كه روي آب راه ميروند، پس خود او چگونه است؟ آنگاه، دروازههاي شهر را به روي آنها باز خواهند كرد، آنها وارد ميشوند و هر چه بخواهند حكم مينمايند. (بحارالانوار، ج 52، ص 365) 4. امام باقر علیه السلام: اصحاب قائم(عج)، سيصد و سيزده نفر از فرزندان عجم ميباشند، بعضي از ايشان را در روز ... در ابر سوار ميكنند، به مكه ميبرند و بعضي در رختخواب خود خوابيده، نابهنگام در مكه ديده ميشوند، {با طیّ الارض} بدون ميعاد و سابقه قرارداد. (بحارالانوار، ج 52، ص 365) 5. امام باقر علیه السلام: وقتي قائم(عج) از مكه قيام كند و عازم كوفه شود، منادي او ندا ميكند: هيچ يك از شما خوراكي و آشاميدني برندارد. [مهدي عليه السلام] سنگ موسي عليه السلام را كه دوازده چشمه از او جاري ميشود با خود حمل مينمايد، در هر منزلي كه وارد مي شود آن را نصب ميكند و چشمهها از او ميجوشد. هر گرسنه از آن بخورد، سير و هر تشنه، سيراب ميشود. اين توشه آنان خواهد بود. (بحارالانوار، ج 52، ص 335) 6. امام باقر علیه السلام: ذوالقرنين را در انتخاب ميان دو ابر، مخّير كردند كه او ابر رام را برگزيد و ابر سخت و سركش براي صاحب شما {حضرت مهدي عليه السلام} ذخيره شد. راوي پرسيد: ابر سركش كدام است؟ فرمود: ابري كه در آن رعد و برق و صاعقه است، پس صاحب شما بر آن سوار ميشود و آن ابر او را در راههاي هفت آسمان و هفت زمين، بالا ميبرد. (بصائرالدرجات، ص 29) 7. امام صادق علیه السلام: وقتي قائم(عج) ما اهل بيت قيام كند، به محلهاي از كوفه ميرود. برپا ميايستد و با دست مبارك خود به جايي اشاره ميكند كه بكنيد آنجا را، حفر مينمايند، دوازده هزار شمشير، دوازده هزار زره و دوازده هزار كلاهخود از آن خارج ميكنند كه به دوازده هزار نفر از عجم و موالي [ايرانيان] ميپوشاند. (بحارالانوار، ج 52، ص 377) 8. امام صادق علیه السلام: گويا قائم(عج) را بر فراز تپهاي در كوفه ميبينم كه زره رسولالله صلي الله عليه و آله را پوشيده است... و سوار بر اسبي سياه است... و چنان جنبشي ايجاد ميكند كه ساكنان هر سرزميني او را در ميان خود ميبينند، پرچم رسولالله صلي الله عليه و آله را به اهتزاز درميآورد... و هيچ مؤمني باقي نميماند جز آن كه دلش چون آهن سخت خواهد شد و قدرت چهل مرد را پيدا خواهد كرد... (بحارالانوار، ج 52، ص 336) 9. امام صادق علیه السلام: هرگاه قائم(عج) ما قيام كند، خداوند به گوشها و چشمهاي شيعيان ما، قوه و نيرويي بخشد ـ و در حالي كه بين آنها و قائم(عج) واسطهاي {ابزار و رسانه} نباشد ـ با شيعيان ما تكلّم فرمايد و آنها ميشنوند و به آن حضرت مينگرند، در حالي كه آن حضرت در مكان خود ميباشد. (بحارالانوار، ج 52، ص 336) ممكن است كساني اين روايت آخر را مربوط به ماهواره و رسانه تلويزيون بدانند اما سه نكته در متن روايت وجود دارد كه اين برداشت را رد ميكند: 1. روايت ميگويد هرگاه قائم(عج) قيام كند، اين اتفاق رخ ميدهد، در حالي كه تلويزيون قبل از دوران ظهور، اختراع شده و مورد استفاده قرار گرفته است. 2. روایت می کوید: خداوند به چشم و گوش شيعيان، توانايياي ميدهد كه هر كجا باشند حضرت عليه السلام، با آنان سخن ميگويد. بنابراين، قدرت ابزاري در اينجا مطرح نيست بلكه قدرت در چشم و گوش شيعيان است، ضمن آن كه اختصاص به شيعيان دارد. 3. روايت تصريح ميكند اين مخاطبه و گفتوگو، بدون واسطه هيچ ابزار و رسانه ای انجام ميشود. از مجموع روايات فوق و دهها روايت ديگر، درمييابيم كه ظهور و حاكميّت حضرت حجت ابن الحسن (عج) بر بساط زمين، در بستري از آيات و معجزات الهي جريان مييابد و ضمن آن كه جامعه امام زماني، دربردارنده شگفتيها و امور خارقالعاده فراواني است، اما هيچ نسبتي بين اين امور با سازوكارهاي مخرب، بحرانزا و تباهكننده تمدن جديد وجود ندارد. از خلال اين احاديث روشن ميشود كه طومار اين تمدن، به دست حضرت(عج) و يا خود زورمداران بر اثر جنگ جهاني، به كلي در هم پيچيده ميشود و بشريت به تمدني طبيعي، متعادل و متناسب با فطرت انساني دست مييابد كه در عين طبيعي و غيرتكنولوژيك بودن، حاوي امكانات و توانمنديهاي عظيم مادي و معنوي است.
منبع: خبرآنلاین
دیدگاه تان را بنویسید