از پاپ فرانسیس اول تا مجید مجیدی
اسلام دین رافت و رحمت است یا دین سخت گیر و خشن! ما در حال ارائه چه تصویری از اسلام به جهان هستیم؟ رفتار ما نشانگر کدام نگاه است؟ آیا استراتژی ما برای ترویج اسلام بر پایه اصل محبت است و تاکتیکمان جنگ یا به عکس؟ تبعات و پیامدهای نگاه های سخت گیرانه به خصوص روی جوانان چیست؟
بعد از آن که پاپ قبلی (بندیکت شانزدهم) در سال گذشته از ریاست واتیکان کناره گرفت و پاپ امریکای لاتینی جدید با نام فرانسیس اول بر مسند ریاست کاتولیکها نشست، پاپ جدید دست به چند اقدام تبلیغاتی زد که در تاریخ وایتکان بی سابقه بود.
این سه اقدام عبارت بودند از:
شستن پای یک زن زندانی مسلمان به پیروی از سنت عیسی مسیح در مراسم شام آخر در ملاقات با حواریون. در این مراسم (فروردین 92) پاپ پای دوازده نفر را بوسید که دو نفر آنها زن بودند و یکی از آن دو مسلمان بود.
دوم بوسیدن دست خاخام یهودیان در فلسطین اشغالی آن هم بعد از دو هزار سال دشمنی میان یهودیت و مسیحیت (که یک هزارم آن دشمنی میان مسلمانان و یهودیان نبود که در طول تاریخ اسلام با دوستی و دست کم بدون جنگ در جوامع اسلامی زندگی کرده بودند). البته این اقدام پاپ فریاد بسیاری از مسیحیان را هم درآورد.
سوم پخش قرآن و اذان در واتیکان برای اولین بار که به تازگی در خبرها اعلام شده و گفته شده است که فردا یکشنبه این اقدام صورت خواهد گرفت.
هدف از این اقدامات اولا بهبود روابط مسیحیت با سایر ادیان و در کل ایجاد وحدت میان ادیان عنوان شده است.
در اینجا باید پرسید:
رفتار پاپ از دو حال خارج نیست:
یا آن که واقعی و از روی صداقت و باور است یا آن که به قصد فریب انجام می شود. به نظر شما کدام یک از این دو جدی تر به نظر می رسد؟
فرض کنیم مورد دوم درست باشد، آیا از تاثیر آن روی کسانی که از بیرون از مسیحیت به آن نگاه می کنند خواهد کاست؟
نکته دیگر این است که چنین اقدامی معنای رستگاری را در مسیحیت به چه سمت و سویی خواهد برد؟ به تعبیر دیگر آیا این رفتارها از هر دین و آیینی باشد روی معنای رستگاری در آنها تاثیر خواهد گذاشت یا آن که یک رفتار دنیاوی است که صرفا بر اساس اصول انسانی انجام می شود و برای دیگران هم مجاز است؟
این مسأله را از زاویه دیگری هم می توان نگاه کرد و آن این که یک دین یا روسای آن در شرایط عادی و یا حتی غیر عادی، تا چه اندازه قادر و مجاز به انجام کارهایی از این نوع هستند؟
آیا می توان تصور کرد یک مرجع دینی شیعه از قم یا سنی از الازهر کاری مشابه این انجام دهد؟
بنده کاری به درستی و نادرستی این رفتارها ندارم اما باید عرض کنم این کارها درست در زمانی صورت می گیرد که گروه هایی به نام اسلام، هر کسی را از پیر و جوان، زن و مرد، کوچک و بزرگ، از آیین خودشان ومخالف آنها (مثلا از صوفیان یا شیعیان) یا از مسیحیان و یهودیان و اقلیت های دیگر، در هر نقطه از مصر یا عراق یا شام باشند قتل عام می کنند و ترجیحا سر می برند. یا مراکز آنان را چنان منفجر می کنند که گاه در یک انفجار تا صدها نفر کشته می شوند.
در چنین شرایطی که رئیس مسیحیان این اقدامات را می کند، چه نوع پیش بینی برای آینده از نظر گسترش اسلام در امریکا، اروپا، افریقا و آسیا می توان داشت؟
تازه، غرب هنوز جرأت ندارد برای این هزاران کلیپی که از سربریدن و آدمکشی از مسلمانان روی سایت های مختلف است، حتی یک فیلم سینمایی بسازد، چون همچنان درصدد است تا وجهه خود را نزد اعراب و سایر مسلمانان حفظ کند. اگر روزی اراده کند چنین کند چه باید کرد؟ صد البته که گروه های افراطی در غرب دنبال این معنا هستند اما سیاست عمومی دول غربی این است که برای حفظ روابط تجاری و سیاسی کمتر در این زمینه وارد شوند.
خداوند پدر امثال مجید مجیدی را بیامرزد که در حال ساختن فیلمی است که رأفت حضرت محمد (ص) و اسلام را نشان دهد. باید دستش را هم بوسید. بهتر است مراجع تقلید در این زمینه رهنمود بدهند و ما را راهنمایی کنند.
منبع: خبرآنلاین
دیدگاه تان را بنویسید