دهنمکی:دیگر نمیخواهم فیلم بسازم
مسعود ده نمکی با حضور در برنامه «رادیو من» رادیو جوان گفت: همه میدانند درآمدهایی که من از پنج فیلمم داشتهام متعلق به بدنه اصلی جامعه سینمایی کشور است. خودم که تهیه کننده فیلمهایم نبودم. انتقادهای بی رحمانهای که به من و فیلمهایم میشود تمام خستگیها را روی تن من باقی میگذارد.
دهنمکی ادامه داد: تبلیغات بخشی از هزینههای هر فیلمی است و قطعا همه فیلمها برای تبلیغات هزینههای خاصی را کنار میگذارند و ما هم از این قاعده مستثنی نبودیم. من سر فیلم قبلیام یعنی «رسوایی» خیلی خیلی کمتر از «معراجیها» تبلیغ داشتم اما دیدیم که آن فیلم هم فروش خوبی کرد. تبلیغات جزئی از فیلم است و کسی که فیلم را میسازد نمیتواند بی تفاوت از کنار این مسئله رد شود.
تهیهکننده «خط ویژه» هم از بزرگان تبلیغات است
این کارگردان با انتقاد از رضا کیانیان که اعتقاد داشت چگونگی پخش تبلیغات فیلمهای سینمایی در تلویزیون به عدالت رعایت نمیشود، گفت: به نظر من خود آقای کیانیان هم میداند که فیلمها با پول بیت المال درست میشود و مثلا میدانند که تهیه کننده فیلم «خط ویژه» خودش یکی از بزرگان بخش تبلیغات در کشور است پس از نفوذ خود استفاده کرده و حتی در تلویزیونهای استانی هم روزی 30 بار تبلیغ فیلمش پخش میشود. اینطور نیست که هر فیلمی که در تلویزیون تبلیغ میکند صد در صد فروش بالایی هم خواهد داشت. شما فیلمهایی را بعضا در سینما میبینید که مردم برای دیدنش هجوم میبرند اما یکبار هم در تلویزیون تبلیغ آن فیلم پخش نشده است.
وی تصریح کرد: خودم فیلم «رسوایی» را در عید سال گذشته داشتم. این فیلم با آثاری چون «حوض نقاشی»، «قاعده تصادف»، «تهران 1500» و «رژیم طلایی» در نوروز سال گذشته رقابت میکرد؛ آن هم بدون تبلیغ و دیدید که فروشش از آن فیلمها بیشتر شد.
سیگار شما را میکشد یا شما سیگار را
دهنمکی با بیاناینکه هیچ وقت از پولی که سر فروش فیلمهایش بدست آورده سطح زندگی خود را ارتقا نداده است، تأکید کرد: بعضیها نوشتند من لکسوس سوار هستم در صورتی که اینجوری نیست و یک ماشین تویوتای معمولی دارم. بعضی همه دنیایشان در چارچوب خانه و ماشین میگذرد در صورتی که اینطور نیست. در فیلم رسوایی یک دیالوگی را نوشته بودم که میگفت «ببینید سیگار شما را میکشد یا شما سیگار را». این هم همان است. برخی سوار ماشین میشوند اما در اصل این ماشین است که سوار آنها شده است. من سعی کردهام که همیشه من باشم که سوار ماشین باشم. آدم خوب است که حتی یک پراید داشته باشد اما او باشد که ماشینش را مدیریت کند نه اینکه ماشین و پول و مادیات او را مدیریت کنند. عدهای هستند که حتی پلاستیک ماشین خود را هم نمیکنند تا نشان دهند چقدر اهل مادیات هستند!
درآمد سهگانه «اخراجیها» فرهنگنامه 80 جلدی جنگ شد
این فیلمساز ادامه داد: من یک کاری را در حوزه کتاب انجام دادم و آن یک فرهنگنامه 80 جلدی بود که در مجموع حدود 100000 صفحه دارد و 20 سال روی آن کار کردیم و زحمت برد. من هر چه پول از سر سه گانههای اخراجیها درآوردم سر این پروژه هزینه کردم که به نظرم بزرگترین مرجع ما برای جنگ و دفاع مقدس است. من برای امرار معاشم خیلی از پولهایی که سر فیلمسازی به دست آوردهام هزینه نمیکنم.
از اجاره دادن میترسم
ده نمکی در خصوص اینکه هزینه ماهانه اش چقدر است، گفت: من چون خانه ام رهنی است و از اجاره و اجاره دادن همیشه میترسم به سمت اجاره کردن خانه هرگز نرفتهام و هر خانهای که در آن باشم را حتما رهن میکنم. به جز این مورد هزینه خورد و خوراکم در ماه حدود یک میلیون تومان است. خیلی وقتها هم شده که دخل و خرجم با هم جور در نیامده. اصولا هر کس کار فرهنگی میکند دخل و خرجش جور در نمیآید.
پنجاه تومانی خون آلود را شستم تا زندگیام را بگذرانم
وی افزود: زمانی که مجله داشتم حتی در دادن حقوق بچههایی که در مجله کار میکنند هم مشکل داشتم. یادم میآید اولین زمانی که دخل و خرجم کم آمد زمانی بود که تازه از جنگ برگشته بودم. من وقتی رفتم جنگ محصل بودم و وقتی جنگ تمام شد و برگشتم به خانه، هیچ شغلی نداشتم. آن موقع در محله نظام آباد زندگی میکردم و رویم هم نمیشد که از پدرم پول بگیرم. اولین بار که در جنگ زخمی شدم توی جیبم دست کردم و دیدم پولهای درون جیبم هم خونی شده است. یک پنجاه تومانی آن زمان در جیبم بود که برای خودش خیلی پول بود. آن پول را دوست داشتم تا آخر عمر برای خودم نگه دارم چون برایم خاطرهای از جنگ بود. اما به قدری فشار مالی روی من آمده بود که با پنبه و الکل خونهای روی آن پنجاه تومانی را پاک کردم تا بتوانم آن را خرج کنم و زندگی خود را با آن بگذرانم.
بیمهری و کنایهها دلسردم کرده است
وی که کارش را از چاپ مجله و فیلمهای مستند شروع کرده، با بیان اینکه گاهی پیش آمده تا از کارش خسته شود، اضافه کرد: من همین الان هم خستهام و دیگر رغبتی برای فیلمسازی ندارم. به هر حال فیلمها و به خصوص فیلمهایی که من ساختم همه فروشش را روی هم بگذاریم حدود 30 میلیارد میشود واین 30 میلیارد برابر با بودجه ساخت صد فیلم سینمایی در کشورمان میشود. ولیاین بی مهریهایی که به من میشود و این کنایههایی که به من میزنند مرا دلسرد کرده است.
«معراجیها» سینما قدس را از تعطیلی نجات داد
ده نمکی یادآور شد: آدم از کسانی حرفهایی را میشنود که اصلا توقع ندارد. من از اینکه مورد قضاوت قرار بگیرم ناراحت نیستم اما قضاوت باید با انصاف همراه باشد. همه میدانند درآمدهای من از پنج فیلمی که ساختهام متعلق به خود بدنه اصلی جامعه سینمایی کشور است. خودم که تهیه کننده فیلمهایم نبودم. تهیه کنندگان من از همین جامعه سینمایی کشور بودند. اما بعضا انتقادات بی رحمانهای که به من و فیلمهایم میشود تمام خستگیها را روی تن من باقی میگذارد. همین فیلم «معراجیها» با وجود اینکه اکنون مدت زیادی است که روی پردههای سینما است، توانست سینما قدس تهران را در میدان ولیعصر از بسته شدن نجات دهد. این سینما پول دستمزد کارگران و آب و برقش را نداشت بدهد و فیلم معراجیها به سینما قدس تهران کمک کرد تا تعطیل نشود. شما میدانید تعطیل شدن سینماها چه ضربهای به بدنه فرهنگ کشور میزند و ما جلوی این ضربه را با فیلم «معراجیها» گرفتیم. حالا سینماییها عوض اینکه از ما به خاطر این کار تشکر کنند مدام به ما کنایه میزنند.
«ورود آقایان ممنوع» و «دربند» هم بلیت نیمبها داشتند
این فیلمساز اذعان کرد: اگر بلیت نیم بهایی برای معراجیها در نظر گرفته شد به خدا فقط برای این فیلم نبود بلکه این بلیت نیم بها به همه فیلمها اختصاص پیدا کرد. تهیه کنندههای دیگر هم مثل فیلم «ورود آقایان ممنوع» و «دربند» هم در سالیان گذشته از همین روش بلیت نیم بها استفاده کردند. اما حالا که ما استفاده میکنیم بلندگو بر میدارند و آنقدر علیه ما فضا را مسموم میکنند که انگار قتل انجام دادهایم. شخصی مثل رضا کیانیان میآید و جلوی دکتر قالیباف شهردار تهران انتقاد میکند که چرا او از فیلم ما حمایت کرده؟ چرا انقدر با غرض ورزی به همه چیز نگاه میکنید؟ شهردار تهران اگر حمایتی کرده به طور کل به جامعه سینما بوده است.
وی خاطرنشان کرد: بیایید موضوع را کلیتر ببینیم. انقدر جزئی نگری برای سینمای ما اصلا خوب نیست. بخش اعظمی از فیلمهایی که همین رضا کیانیان بازی کرده از پول دولت بوده. حرف در این خصوص زیاد و دردهای زیادی دارم که بخاطر همین فعلا از سینما رنجیدهام.
از راست و چپ مرا میزنند
ده نمکی تأکید کرد: اولین نشریه پرمخاطبی که داشتم شلمچه بود که توسط اصلاح طلبان توقیف شد. بعد از آن نشریه جبهه را تولید کردم با تیراژی دوبرابر نسبت به شلمچه که این نشریه را هم اصولگرایان توقیف کردند. من از هر دو جناح ضربه خوردهام. تصمیم گرفتم به کشاورزی روی بیاورم. بگویم کار فرهنگی کردن ما دیگر بس است. وقتی هم چپ و هم راست من را میزنند آدم ترجیح میدهد کاری در این حوزه نکند. اما بعدش فهمیدم من آدم زندگی معمولی نیستم که بخواهم با کشاورزی و مرغداری زندگی خود را بگذرانم. دوباره برگشتم و فیلمهای مستند «فقر و فحشا» را ساختم و بعد از آن هم «کدام استقلال و کدام پرسپولیس» را و مردم در آن زمان نشان دادند وقتی حرفی دارای ارزش باشد آن را هر طور که باشد میبینند و میشنوند. خیلیها میگفتند که این دو مستند مخاطب خاص دارد، اما همه مردم به هر نحوی آن را دیدند و از آن استقبال کردند و خوششان آمد. بعد ازاین دو مستند به سمت سه گانه اخراجیها رفتم و بعدش هم رسوایی و معراجیها. اما واقعا کم آورده ام و دیگر نمیخواهم فیلم بسازم.
وی در پایان گفت: همه میدانند تنها کسی که فیلمهایش با حمایت بخش خصوصی ساخته شده من هستم. یعنی خود سینماییها میدانند که فیلمهای من فروش میرود پس میآیند روی من و ایدهام سرمایه گذاری میکنند تا فیلم ساخته شود.
«رادیو من» پنجشنبهها ساعت 10 تا 11:30 از رادیو جوان پخش میشود.
دیدگاه تان را بنویسید