تسنیم: استاد پرورش یکی از کسانی بود که پیوندهای عمیق با مادر خود یعنی حضرت زهرا(س) داشت و در چنین ایامی بسیار محزون و سوگوار بود و در مصائب این بانوی بزرگوار اسلام بسیار اشک میریخت. متن بخش بیست و هفتم و پایانی از خاطرات استاد پرورش با عنوان«ماجرای "یا زهرا"گفتن استاد پرورش در بستر بیماری» بهقلم مرتضی نجفی قدسی بهشرح ذیل است: " فَمَن یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا کُفْرَانَ لِسَعْیِهِ وَإِنَّا لَهُ کَاتِبُونَ "» (سوره انبیا آیه 94 ) یعنی پس هر کس کار خوب و شایستهای انجام دهد و اهل ایمان باشد، تلاش و کوشش او پوشیده نمیماند و مورد ناسپاسی قرار نمیگیرد و قطعا آنها را به سود او ثبت میکنیم و مینویسیم. از زمان رحلت استاد اخلاق و عرفان و مفسر قرآن جناب استاد سیدعلیاکبر پرورش که در روز جمعه ششم دی ماه به دیار باقی شتافتند، هشتاد روز میگذرد و ما همچنان در فراق ایشان اندوهگین هستیم و با یاد و خاطرات این معلم بزرگ روزها و شبها را سپری میکنیم. گرچه در این مدت توفیقی دست داد تا مروری اجمالی بر ابعاد وجودی شخصیت استاد پرورش داشته باشیم ولیکن هنوز معتقدم حق مطلب ادا نشده است و
نتوانستهایم به خوبی در تبیین عظمت معنوی ایشان سخنی بگوئیم و از مجموع معارف این استاد بزرگ،بهره اندکی بردهایم. به هرحال در روزهای پایانی سال 92 قرار داریم و از طرفی مصادف با ایام فاطمیه نیز هستیم و به نظرم میآید با عرض مطالبی در همین مقولهها، به این نوشتار پایان دهیم تا انشاالله بلکه در آینده و در فرصتی دیگر بتوانیم با رویکردی جدید به استفاده از بیانات ایشان بپردازیم. نکته اول این که استاد پرورش در مواجهه با اعیاد و مناسبتهایی این چنینی همیشه نگاهی معرفتی داشتند و این فرمایش امام حسین (ع)در دعای عرفه را مورد استناد قرار میدادند که :«الهی علمت باختلاف الاثار و تنقلات الاطور ان مرادک منی ان تتعرف الی فی کل شی حتی لا اجهلک فی شی» یعنی خدایا دانستم به وسیله اختلاف آثار و زیر و روشدن و تغییر اطوار هستی، مقصود تو آن است که در هر چیزی خود را برای من بشناسانی تا در هیچ چیزی نسبت به تو ناآگاه نباشم. در قرآن کریم هم در آیات متعددی به این نکته اشاره گشته که پدید آمدن شب و روز و مجموعه خلقت، آثار الهی است و برای خردمندان موجب افزایش معرفت آنها نسبت به پروردگار میشود. "فَانظُرْ إِلَی آثَارِ رَحْمَتِ
اللَّهِ کَیْفَ یُحْیِی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ ذَلِکَ لَمُحْیِی الْمَوْتَی وَهُوَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ"( سوره روم آیه 50 )یعنی پس به آثار رحمت خدا بنگر که چگونه زمین را بعد از مردگی اش زنده می کند، همانا این (خدای قادر) زنده کننده مردگان است و او بر هر چیزی توانا است. و یا در جای دیگر می فرماید: «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ لآیَاتٍ لِّأُوْلِی الألْبَابِ» به درستی که در خلقت آسمانها و زمین و اختلاف شب و روز، نشانههایی از قدرت و عظمت پروردگار است برای آنان که اهل بینش و خردورزی هستند. به هر حال این گردش روزگار و آمدن سال نو باید در انسان تحولی و معرفتی جدید پدید آورد و انسان دریابد که به قول سعدی: ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری استاد پرورش در بهرهبرداری از فرصتهای زمانی تاکید فراوان داشت و معتقد بود که ترتیب بخصوص ماههای قمری و مناسبتهای آنها میتواند برای سیر و سلوک یک انسان عارف، رهگشا و موثر باشد. فرصتهای ماه رمضان، محرم و صفر، دهه ذیالحجه، رجب و شعبان و دیگر ایام و اعیاد بزرگی مانند
غدیر، فطر و قربان ،هرکدام ظرفیتهایی دارند که انسان سالک را میتوانند در طی طریق الی الله قوتی افزون ببخشند و صعود او را در مسیر حق تعالی فرصتی جهشی بدهند. برای ما شاگردان، این اعیاد فرصت مناسبی بود تا همیشه خدمت استاد برسیم و از خرمن علم و دانش و معرفت ایشان بهرهمند شویم. اما حالات ایشان در هر یک از این مناسبتها متفاوت بود، مثلا در عید غدیر، نیمه شعبان، سالروز تولد حضرت صاحبالزمان(عج) یا عید فطر و قربان و یا ایام فاطمیه و محرم و صفر در فضای خاص خودش قرار میگرفت و متمرکز در همان مناسبت میشد و در بحری عمیق در آن موضوع به غواصی میپرداخت . مثلا در ایام محرم به مطالعهای عمیق در نهضت کربلا میپرداخت و با تک تک یاران حضرت ابیعبدالله الحسین(ع) آشنا میشد و رابطه برقرار میکرد به طوری که غالب اسامی آنان را از حفظ بود و هر کدام را ستارگانی میدانست که چون در کنار خورشید وجود حضرت سیدالشهدا(ع) قرار گرفتهاند، پرتو نور آنان کمتر دیده میشود و حال آن که هر کدام ستارهای در جهان آفرینش هستند. در ماه مبارک رمضان، غرق در دعاهای ماثوره در این ماه بخصوص دعای شریف ابوحمزه ثمالی از امام سجاد (ع) میشد و تمامی این
دعا را با اشکریزان و سینهای سوزان از حفظ قرائت میکرد و یا در شبهای احیا ، اوج شور و احساس و گریههای عارفانه ایشان بود و یا در عید فطر آن شادابی و پاکی فطرت و جلوه قبولی اعمال ماه مبارک رمضان ، در وجود ایشان مشهود بود. به هر حال در هر مناسبتی سعی ایشان آن بود که از آن فرصت، حداکثر استفاده را ببرد و حق آن را ادا کند. در عید نوروز هم به اعتبار گردش سال ، با ذکر دعای «یا مقلب القلوب وا لابصار،یا مدبر اللیل و النهاریا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال» پیوسته درصدد ارتقای تغییر و تحول روحی بود،و از هر دریچهای معرفت الهی را جستوجو میکرد. او میگفت این خدایی که «فالق الحب و النوی » هست و این زمین مرده را دوباره به بهار طبیعت زنده میکند «یحی الارض بعد موتها» این خدا قادر است تا دلهای مرده ما را هم دوباره زنده کند تا همانند گلها و درختان، حیاتی مجدد یافته و با طراوت باشیم. استاد پرورش دیدش در همه حال معرفتی بود، او به سرسبزی و باغ و گل علاقه داشت ولی گویا با آفرینش همراز بود و این اشعار را با صدای زیبا و دلنشین بر زبان جاری میکرد که : این درختانند همچون خاکیان دستها برکردهاند از خاکدان
با زبان سبز و با دست دراز از توانایی حق گویند راز غافلان آواز اینان نشنوند تیزهوشان راز اینان بشنوند امیدواریم خدای متعال همانطور که ما را به تفکر در خلقت آسمان و زمین و گردش شب و روز و مجموعه آفرینش فرا میخواند، ما هم بتوانیم آیات الهی را در آنها مشاهده کرده و بر معرفت خود بیفزائیم که چه خوب گفته است سعدی شیراز: برگ درختان سبز در نظر هوشیار هر ورقش دفتری است معرفت کردگار و اما نکته دوم تقارن این روزهای آخر سال با ایام حزن آلود«فاطمیه» است و تعلق دارد به وجود دردانهای در خلقت که محور عالم وجود است، چرا که در حدیث کساءفرموده است: «هم فاطمه و ابوها و بعلها و بنوها» هنگامی که جبرئیل پرسید « و من تحت الکسا؟» جواب آمد که فاطمه است و پدرش و شوهرش و پسرانش یعنی مرکزیت با فاطمه است. این وجود نورانی، هیجده سال میهمان ما خاکیان بود و متاسفانه در حق او و فرزندانش بسیار جفا شد و حال آن که حق تعالی مجموعه هستی و آفرینش را به طفیل وجود آنان خلق فرمود. استاد پرورش یکی از کسانی بود که پیوندهای عمیق با مادر خود یعنی حضرت زهرا(س) داشت و در چنین ایامی بسیار محزون و سوگوار بود و در مصائب این بانوی بزرگوار اسلام بسیار
اشک میریخت. داستان جالبی را جناب استاد حاج علی انسانی از شاعران و مرثیهسرایان اهل بیت(ع) نقل کردهاند که تقریبا دو ماه قبل از رحلت استاد پرورش به عیادت ایشان در اصفهان رفته و جویای احوال استاد بودند ولی متاسفانه ایشان قادر به صحبت کردن نبودند و ظاهرا مدت زمانی بوده است که دیگر صحبت نمیکردند. آقای انسانی ساعتی در کنار ایشان نشسته و به یاد سالهایی که در مجاورت منزل ایشان در تهران زندگی میکردند و روابط دوستی داشتند و مجالس اهل بیت(ع) را با هم اداره میکردند،زبانحالی را با ایشان در میان میگذارند و در آخر از سردرد و غصه که ایشان قادر به صحبت کردن نیستند، میگویند قربانت بروم! لااقل یک "یازهرا "بگو تا دلمان خوش شود! که در این هنگام ناگهان استاد پرورش گویا تمام نیروی خود را جمع میکند و با تمام وجود میگوید:«یا زهرا»! و در اینجا اهل منزل و آقای انسانی و همراهانشان همه از این که ایشان توانستند این کلمه را بگویند، بسیار متعجب و خوشحال شدند و این ماجرا در حقیقت سوژه اصلی روضههای جناب آقای انسانی در مجالس ترحیم استاد پرورش شد. «اللهم صل علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و ذریتها و موالیها و السر المستودع
فیها بعددما احاط به علمک» خدایش رحمت کند و روح ملکوتی ایشان را با موالیانش ،ائمه اطهار علیهم السلام محشور بفرماید. به هر حال به پایان رسید این دفتر ، گرچه قابلیت این معنا را نداشتم و لیکن خدای عزیز را هزاران مرتبه سپاسگزارم که به این حقیر عنایت فرمود تا بتوانم به ذکر خوبانی مانند استاد پرورش مشغول شوم که حتی یادشان موجب ازدیاد ایمان و معنویت میشود ، چرا که فرموده است«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ إِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیاتُهُ زادَتْهُمْ إیماناً وَ عَلى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ»(سوره انفال آیه 2) امیدوارم مجموعه این 27 نوشتار ، به اضافه مقالات مستقلی که در ایام ارتحال ایشان قلمی گردید،به صورت مجلدی چاپ و منتشر گردد تا نسل جدید بدانند الگوهای عملی قرآن کریم چه کسانی هستند و چگونه باید متخلق شد. و آخر دعویهم انالحمدلله ربالعالمین سیزدهم جمادیالاول 1435 مصادف با سالروز شهادت حضرت صدیقه طاهره ، فاطمه زهرا سلام الله علیها خادم القرآن - مرتضی نجفی قدسی
دیدگاه تان را بنویسید