توصیه پسر به پدر مرحومش
پسر رسول ملاقلی پور،کارگردان سینمای دفاع مقدس می گوید: اگر پدرم زنده بود به ایشان توصیه میکردم که فیلم دفاع مقدسی نسازد برای جامعه ای که با معضلات اجتماعی روبروست نسخه دفاع مقدس پیچیدن بی انصافی است. اسفند ماه سال 85 بود که رسول ملاقلیپور برای بازدید لوکیشن های فیلمی با موضوع عاشورای حسینی به کربلا می رود. در همین سفر است که موقعیتی برایش فراهم می شود تا مستندی به نام «شش گوشه عرش» را بسازد. در همین سفر است که حرم امام حسین را برایش کاملا خلوت می کنند. موقعیتی که احیاناً حرف هایی را کنار ضریح امام حسین میزند.مستند«شش گوشه عرش» نیمه تمام باقی می ماندو این سفر آخرین سفر رسول ملا قلی پور است . 17 اسفندماه سینمای دفاع مقدس، رسول خود را از دست داد.
به مناسبت هفتمین سالروز درگذشت این هنرمند خبرنگار تسنیم باعلی ملاقلی پور فرزند رسول ملاقلیپور گفتگو کرده است . مصاحبه ای که حرفهای زیاد از دغدغه های رسول ملاقلی پور و سینمای دفاع مقدس این کارگردان و مسائلی که باعث شد ملاقلی پور فیلمی با موضوع عاشورا را نتواند بسازد.
یکی از حرفهایی که در مورد آقای ملاقلیپور زده می شود این است که فیلمهایشان خیلی به روحیات اخلاقی ایشان نزدیک بوده است چقدر با این نظر موافق هستید؟
واقعیت این است که هر کارگردانی که اصطلاحا به عنوان فیلم ساز مولف شناخته میشود آثاری را تولید میکند که به روحیاتش نزدیک باشد. حدود 90 درصد فیلمهایی که پدر آنها را تولید کرد به حال و هوای خودش نزدیک بود و این موضع در بیشتر فیلمهایشان مصداق دارد.
سیر تاریخی که سینمای ملاقلیپور داشته است چقدر وابسته به شرایطی بوده که برای فیلم های قبلی اش شکل گرفته است؟ مثلا گفته میشود اتفاقات ناخوشایندی که در گیشه برای فیلم «سفر به چزابه» بوجود آمد و بعد از آن در مورد فیلم«نجات یافتگان» که تا مدتها توقیف بود یکی از دلایلی بود که باعث شد آقای ملاقلیپور فیلم «کمکم کن» را بسازد.
این درمورد همه فیلمسازها صدق میکند. مثلا آقای کیومرث پوراحمد در جشنواره فیلم فجر امسال فیلم می سازد به نام «50 قدم آخر» که نوشته خودش هم نیست. مطمئنا این فیلم با سینمای پوراحمد فاصله دارد البته نمی خواهم بگویم این فیلم خوب است یا بد، ولی شرایط برای پوراحمد به گونهای شده که او را ایجاب کرده است برای اینکه از انزوای فیلمسازی بیرون بیاید اولین پیشنهادی که به او می شود را بپذیرد . به همین ترتیب برای رسول ملاقلیپور هم چنین شرایط وجود داشته است؛ البته بیشتر اوقات ایشان بر اساس آنچه دغدغه خودش بوده فیلم ساخته است که موفق هم بود و گاهی اوقات هم پیشنهادات، شرایط مالی و مسائلی اینچنینی در ساخت فیلمهایش تاثیر داشته است ولی رسول ملاقلی پور به دلیل این که به عنوان یک فیلمساز مولف مطرح شده است بیشتر فیلمهایش نزدیک به روحیات و احساسات خودش بود و کمتر تاثیر گرفته از شرایط پیرامونی فیلم ساخته است.
ملاقلی پور فیلمهای با موضوع دفاع مقدس می سازد ولی همیشه یک رگه هایی از شرایط اجتماعی در آثار او دیده می شود.چقدر حال وهوای مردم جامعه در نوع فیلمسازی او موثر بوده است؟
ملاقلیپور یک فیلمساز کاملا اجتماعی ساز نیست و همینطور فردی که صرفا در جنگ گیر کرده باشد هم نیست. بلکه کسی است که جنگ را دیده و حالا برگشته است که جنگ را با شرایط روزش تعریف می کند. انتظار داشتن از جوان امروزی برای ساخت فیلمی با حال و هوای جنگ کمی دور است به دلیل اینکه جوان امروز حال و هوای دوره دفاع مقدس را درک نکرده است و اگر بخواهد فیلمی هم بسازد باید خودش را به آن شرایط نزدیک کند، اما آدمهایی مثل رسول ملاقلی پور که دغدغه سینمای دفاع مقدس داشتند و سالها دوشادوش بچه های جنگ بودند وقتی که به اجتماع برمی گردند ساخت فیلم دفاع مقدس برایشان راحتتر بود. جنگ ما فقط یک جنگ تاکتیکی با عراق نبوده و به هرحال بار معنایی، اعتقادی هم در آن وجود داشته است و زمانیکه رسول ملاقلیپور میخواهد در سینمای اجتماعی فیلم بسازد مسلما فیلمسازیش از چنین روحیاتی نشات می گیرد.
گاهی گفته میشود که فیلمهای آخر ملاقلی پور با نگاهی اعتراضی به جنگ ساخته شده است چقدر با این نظر موافق هستید؟
این فقط یک نظری است که گفته می شود. اما مطمئنا کسی معترض به خودش نمیشود و هیچ وقت نمیتوان باور کرد وقتی کسی که جوانیش در دوران جنگ بوده است، معترض به خوبیهای خودش شود. ممکن است نگاه پدرم در فیلمهایی چون «میم مثل مادر» ویا «مزرعه پدری» ورود نگاه جدیدی به سینمای جنگ باشد. ولی به این معنا نبوده است که معترض به فضای دفاع مقدس باشد .ایشان شاید معترض به برخی نگاهها و سیاستهایی بود که به مقوله دفاع مقدس می شد.
این نگاهی که شما در مورد فیلم «مزرعه پدری» گفتید چرا بعد از ایشان در فیلمهای دفاع مقدس ادامه پیدا نکرد؟
به نظرمن یکی از علتهایش این است که فیلم نفروخت. صنعت سینما و هنربا تماشاچی درگیراست و وقتی فیلمی نتواند با مخاطب ارتباط بگیرد ممکن است که دیگر شبیه به آن ساخته نشود. مسئله بعدی این است که رسول ملاقلیپور در فیلم «میم مثل مادر» همین نگاه را تکرار می کند و از مخاطب هم جواب میگیرد چون نشان میدهد جنگ ذاتا چیز خوبی نیست و اینکه دفاع خوب است.در «میم مثل مادر» یک مادر از فرزند خودش دفاع میکند که این ارزشمند است ولی آن چیزی که در این فیلم مورد نقد قرار میگیرد این است که جنگطلبی چیز خوبی نیست و آدمهای فیلم ناراحت از این هستند که جنگ چرا بوجود آمده است.
یکی دیگر از علل اینکه راه رسول ملاقلیپور را کسی ادامه نمیدهد این است که نسل جدید لزوم و انگیزهای برای ورود به آن ژانر را نمیبیند که بخواهند در مورد جنگ حرف بزنند.البته نظر من این است اگر بخواهیم با مقوله اعتقادی نگاه کنیم واقعیت این است که در شرایط امروز، سینمای دفاع مقدس نباید در اولویت سینمای ایران قرار بگیرد به دلیل اینکه اگر به قرآن هم توجه کنیم در آن آمده است که جهاد با نفس جهاد اکبر است و دفاع از میهن، کار، اعتقادات و مردم جهاد اصغر است. سوال من این است که چند درصد از سینمای ما راجع به معضلاتی است که جنگ با نفس را تصویر کرده است و به نظر من در ساخت فیلم دفاع مقدس افراط هم کرده ایم. ما باید فیلم در مورد دفاع مقدس بسازیم ولی در سال یک یا دو تا فیلم در حدعالی بسازیم. فیلم دفاع مقدسی باید کم اما عالی ساخته شود.
البته مقوله جهاداکبر و مبارزه با نفس در جنگ هشت ساله ما وجود داشته است و شاید همین موضوع است که سینمای دفاع مقدس را برای مخاطب جذاب کرده است.
این درست است ما در جنگ این موضوع را داشتیم ولی در فیلم های ما این وجود ندارد. رزمندگان جنگ ما انسانهای بزرگ و جوانمردی بودند که چون تهذیب نفس کردند پا به عرصه جنگ گذاشتند ولی شما اگر به شرایط امروز جامعه نگاه کنید میبینید که نیازهای دیگری هم به وجود آمده است. به عنوان مثال شما اگر به فیلم «طلا و مس» نگاه کنید میبینید فیلمی به مراتب با ارزشتر از فیلمهایی است که با موضوع دفاع مقدس ساخته می شود و ما فیلمهای اینچنینی بسیار کم در سینمای ایران داریم.
آقای ملاقلی پور در سال آخر عمر خود به سراغ فیلمی می روند که با موضوع امام حسین بسازند چه دغدغه ای برای ملاقلی پور پیش آمد که تصمیم به ساخت چنین فیلمی میگیرند.
فیلم در مورد امام حسین نبود فیلم راجع به شرایط آدمهای بعد از جنگ بود ولی چون یکی از آدمهای فیلم در عراق زندگی میکرد لازم بود که فیلم این طور روایت شود. از طرفی دیگر هم به دلیل ارادت و دغدغههای شخصی که پدرم به سیدالشهدا داشت در فیلمهای او دیده میشود مثلا در فیلم «پروازدر شب» هم این موضوع را می بینید. پدرم به دلیل دغدغه های شخصی و ارادتی که به امام حسین داشت فضای قصه ها را با نگاهی به عاشورا روایت می کردند وگرنه اصل قصه مستقیم به واقعه کربلا نمی پردازد.
ایشان بارها برای ساخت فیلمی با امام حسین ابراز علاقه کرده بودند ولی چه شد که فیلمی با موضوع عاشورا را نساختند؟
ایشان علاقه به ساخت فیلم و سریالی درباره امام حسین(ع) را داشت حتی شش قسمت از فیلمنامه سریال امام حسین(ع) را با یک گروه شش نفره نگارش کردند ولی به چند دلیل این کار را در میانه راه انجام ندادند. یکی از آنها مشکلاتی است که در فیلم «رستاخیز» هم به وجود آمده است و ایشان به این نتیجه رسیده بود که واقعه کربلا را نمی شود نشان داد به این دلیل که اکثر قهرمانان عاشورا از امامزادگان و معصومین هستند و نشان دادن چهرهی آنها برای ما ممکن نیست. از طرفی هم نمی توان روایت قصه عاشورا را به دوش یاران امام حسین گذاشت و به لحاظ دراماتیک قهرمانان اصلی کربلا را نمیشود نمایش داد.
یعنی اگر مرحوم ملا قلی پور فیلم عاشورا را می ساخت چهره معصومین را نشان نمی داد.
هنوز به این نتیجه نرسیده بود که چهره ها را نشان بدهد یا نه ولی بارها به دل این ماجرا رفته بود و به عنوان محقق روی این موضوع داشت کار می کرد. دلیل دیگر برای عدم تولید این فیلم با موضوع عاشوارا هزینه مالی بسیار بالای ساخت آن بود و معتقد بود برای ساخت چنین اثری که ماندگار باشد باید هزینههای بسیاری انجام داد و با اینکه علاقه داشت که فیلمی با موضوع عاشورا بسازد ولی برآیند تمام این مشکلات منجر به این شد که این فیلم ساخته نشود.
بعد از مرحوم ملاقلی پور سینمای دفاع مقدس جای خالی ایشان احساس میشود. به نظر شما چه شده که سینمای دفاع مقدس هنوز نتوانسته این جای خالی را برای خود پر کند.
اول این را بگویم که هر جوانی بنا به اصل و ریشههای خودفیلم می سازد مگر اینکه کارگردان سفارشیساز باشد. نکته دیگر در مورد اینکه خلا فیلم ساز خوب در سینمای دفاع مقدس را داریم بخشی به خاطر این است که کمبود نویسنده و کارگردان خوب را در سینمای ایران داریم.
بسیاری از کارگردانانی که به عنوان کارگردانان مولف مطرح هستند براساس دغدغههای خود آثاری تولید میکنند که به اصل خویش برمیگردند.دلیل دیگر اینکه اصرار داریم ما سالی دو تا سه فیلم دفاع مقدسی در جشنواره فیلم فجر داشته باشیم و اصرار بر داشتن تعداد زیادی از این نوع فیلم ها کیفیت سینمای دفاع مقدس را پایین میآورد.
به نظر من جوانهای فیلم ساز زمانی که در فضای فیلم سفارشی نباشند بدون شک با قهرمانان جنگ ارتباط میگیرند و به سمت آنها میروند چون همهی ما نسبت به افرادی که در برابر هجوم بیگانگان از کشور دفاع کردند ارادت داریم و در ساخت فیلم دفاع مقدس نباید نگاه سفارشی به آن وجود داشته باشد تا بتوان آن فیلم با مخاطب روبرو شود و مورد استقبال قرار بگیرد.
شما کدام یک از فیلم های پدر را دوست دارید؟
من فیلم «مجنون» را دوست دارم. «مجنون» فیلمی بود که شخصیت اصلی قصه با نفس خود مبارزه میکند و به نظر من این فیلم از فیلمهای دفاع مقدسی ما بسیار ارزشمندتر است . اگر پدرم زنده بود به ایشان توصیه میکردم که فیلم دفاع مقدسی نسازد چون جامعه امروز ما با معضلات دیگری روبروست. الان کسی راجع به اعتیاد فیلم بسازد خیلی اجرش بیشتر از ساخت فیلم با موضوع دفاع مقدس است. اینکه باید روحیه دفاع را در بین مردم زنده نگه داشت را قبول دارم ولی برای جامعه ای که با معضلات اجتماعی مثل انحرافات جنسی روبرو ست نسخه دفاع مقدس پیچیدن بی انصافی است.
ولی شما خود مستندی به نام «پاکدشت» را ساختید که با موضوع دفاع مقدس است.
در مورد این فیلم هم من روی انگیزه های جنگ به سراغش نرفتم و بیشتر شخصیت مادر قصه را تصویر کردم. مادری که انفاق میکند و شخصیتی دلسوز نسبت به آدمهای اطراف خود دارد می تواند سه فرزند شهید را تربیت کند. به نظر من تصویر کردن این ها خیلی مهم تر است از اینکه بخواهیم فضای جنگ را نشان دهیم. اینکه چطور مسلمان و تسلیم حق بودن را تصویر کنیم مهم تر از این است که فضای خود جنگ رانشان دهیم. ما باید بپذیریم که هنوز فیلمی در حد مبارزه با نفس را نساختیم.
یعنی فیلمی که آدمهای جنگ را نشان دهد و به درد جامعه امروز بخورد ساخته نشده است؟
ساخته می شود مثلا فیلم «تاج محل» که سال گذشته در جشنواره اکران شد که حرفهای خوبی برای گفتن داشت و متاسفانه هنوز هم اکران نشده است.
منبع: تسنیم
دیدگاه تان را بنویسید