مهر: گریه های مریلا زارعی بازیگر فیلم «شیار 143» نه تنها در زمان نمایش فیلم بلکه در حال برگزاری نشست خبری آن نیز ادامه داشت؛ بازیگری که با ایفای نقش الفت در این فیلم دفاعمقدسی تحسین خیلیها را برانگیخت. نشست پرسش و پاسخ فیلم سینمایی «شیار 143» به کارگردانی نرگس آبیار با بازی مریلا زارعی شامگاه چهارشنبه 16 بهمن در تالار سعدی مجموعه همایش های برج میلاد برگزار شد. مریلا زارعی بازیگر نقش الفت در این فیلم که از زمان نمایش فیلم مشغول گریستن بود در نشست خبری نیز گریههایش ادامه داشت. ابراهیم حاتمی کیا نیز مهمان ویژه نمایش این فیلم بود که تا لحظه آخر در نشست خبری آن نیز حضور داشت. گریه های زارعی باعث تجمع عکاسان مقابل صندلی حضار شده بود و سحر عصرآزاد مجری نشست در تلاش بود برای ادامه پیدا کردن این نشست عکاسان را راضی به عقب نشینی کند. زارعی زمانی که قرار بود درباره نقش خود صحبت کند با مکث در حالی که عباراتی چون نمی دانم و کمکم کنید را به زبان می آورد، گفت: خیلی خوشحالم که در این نقش بازی کردم و گریه مانع ادامه دادن جمله اش شد.
او مقصر تجمع عکاسان را خود دانست و در حالی که تلاش می کرد دوباره اشک هایش جاری نشود در سخنانی گفت: من از همه عذرخواهی می کنم که تحت تاثیر فیلم قرار گرفتم گرچه قبلا آن را دیده بودم و با این نقش زندگی کرده بودم. از همه شما انرژی خوبی در سالن گرفتم و از شما و آبیار به خاطر متن زیبایش تشکر می کنم همینطور همکاران و بازیگران این فیلم که در کنارم بودند از زهرا مرادی که نقش مادر الفت را بازی می کرد و از یداله شادمان که حکم استاد را برای من در خصوص لهجه داشت. مریلا زارعی ادامه داد: من اکنون مثل یک مخاطب تحت تاثیر فیلم قرار گرفتم. ما با دقت و وسواس بسیاری کار کردیم تا به سوژه نزدیک شویم تا مبادا خدایی ناکرده به ساحت آدمی که نقشش را بازی می کنم خدشه ای وارد شود. وی گفت: شاید دوباره نتوانم صحبت کنم بنابراین از ابراهیم حاتمی کیا نیز تشکر می کنم که گفته فیلم «چ» را به «شیار 143» تقدیم می کند. زمانی که سناریو این فیلم به دست من رسید ایران نبودم و کنار رود راین این فیلمنامه را خواندم. من همان موقعیتی را داشتم که قهرمان فیلم «از کرخه تا راین» کنار رود داشت با این تفاوت که همانجا احساس کردم باید برگردم و نقشی را زنده کنم
که شاید خیلی از ما دربارهشان - مادران شهدا- کوتاهی کرده ایم.
در ادامه پیمان شادمانفر مدیر فیلمبرداری این اثر استفاده از دوربین روی دست را طبق خواسته کارگردان و علاقه او به روایت مستندگونه فیلم عنوان کرد. آبیار نیز ضمن توضیحاتی در این خصوص یادآور شد: می خواستم فضا برای بیننده باورپذیر باشد و سعی نکردیم در فیلمبرداری خودنمایی کنیم. وی افزود:دفاع مقدس هیچ وقت تمام نمی شود و هنوز هم ادامه دارد. 8 سال جنگ پتانسیل مهمی برای فیلمسازی است که با مقوله مرگ و رفتن از دنیا سر و کار دارد. بنابراین هم عمق دارد و هم به خاطر وقایع و اتفاقات شگفت آور جذاب است آن هم جنگی که تحمیلی بوده و حالت دفاعی داشته است. ما آسیب دیده و قربانی جنگ هستیم و باید به آن بپردازیم. این کارگردان در خصوص اتمام فیلم با سکانس بریدن قالی اظهار کرد: چنین پایانی امیدوارانه است و نشان می دهد الفت زندگی را از نو شروع کرده است. حالا استخوانهای فرزندش بازگشتهاند و او آرام و قرار گرفته و دیگر در برزخ و خوف و رجا به سر نمی برد. «پیرمرد و دریا» نوشته همینگوی نیز همین گونه با امید به پایان می رسد. در ادامه سودابه خسروی طراح چهرهپرداری «شیار 143» در توضیحاتی گفت: اولین باری که فیلمنامه را خواندم متعجب شدم و به
آبیار گفتم این اثر هیچ قصه ای ندارد و شما چطور می خواهید آن را روایت کنید؟ او نیز پاسخ داد نمی خواهم قصه تعریف کنم بلکه قرار است حال و هوایی را نشان دهم. آنجا با هم فکر می کردیم مقاطع زندگی الفت را چطور در گریم نمودار کنیم و تلاشمان این بود که حس و حال از بین نرود بنابراین میمیک ها و لحظات را فدای گریم نکردیم. وی ادامه داد: من همواره از فیلم های دفاع مقدس وحشت داشتم و می ترسیدم این آثار نه تنها به کسانی که تا ابد مدیونشان هستیم ادای دین نکنند بلکه بدهکار شویم. انتظار فیلم به این خوبی را نداشتم و شوکه هستم. در ادامه مریلا زارعی نیز با بیان اینکه سازش را با مناجات سحرگاهی ماه مبارک رمضان کوک کرده است، اظهار کرد: شروع کار من با آغاز ضیافت خدا بود. درباره اینکه آیا فضای سرد سرچشمه روی من تاثیر گذاشت یا خیر نیز من همواره به عنوان بازیگر در صورتی از عوامل بیرونی تاثیر می پذیریم که به کارم کمک کند. گلاره عباسی نقش یکی از درخشانترین دختران سینمای ایران را بازی کرد و لحظاتی به نفع الفت سکوت و آرامش را لحاظ می کرد. من در این بخش انگار دخترم را هم فراموش کرده بودم. آبیار در توضیح دلیل تاثیرگذاری نقش الفت گفت: شاید
از آن رو باشد که زارعی تمام مدت سر صحنه روزه بود و با زبان روزه بازی می کرد آنهم در آن شرایط سخت و روزهای گرم تابستان. شادمانفر فیلمبردارمان نیز سختی زیادی تحمل کرد. لوکشین ما ارتفاع زیادی از سطح دریا داشت و آنجا اکسیژن کم بود و ما همچنین در معدن و جایگاههای مختلف آن از ذوب تا ریخته گری فیلمبرداری داشتیم و در آن هوای گرم دوربین الکسای سنگین آنهم روی دست بسیار دشوار بود اما شادمانفر با وسواس و ظرافت کار خود را انجام داد. قاسمی تهیه کننده فیلم نیز در پاسخ به اینکه آیا حضور حسینی وزیر سابق ارشاد در پشت صحنه فیلم به معنای حمایت وزارت ارشاد از این اثر بوده است؟ گفت: «شیار 143» فیلم مستقلی است و خصوصی تهیه شده است. وزارت ارشاد هیچ کمکی به ما کمک نکرده و آقای حسینی برای افتتاح نمایشگاهی در کرمان حضور داشت ما هم برای فیلم جمع جورمان افتتاحیهای با حضور مادران شهدا گرفته بودیم که عظمت آن از نوع دیگری بود و وزیر سابق هم که خود اهل رفسنجان است لطف کرد و سر صحنه ما آمد. نمی گویم باعث افتخار یا خوب یا بد است اما هیچ کمکی برای این فیلم دریافت نکردیم. آبیار نیز توضیحاتی در خصوص اقتباس در سینما و سختی های آن ارائه داد
و آرش قاسمی صداگذار نیز تاکید کرد: تمام سعی من این بود که همه صداها درست شنیده شود نه اینکه افکت خاصی بگذارم بنابراین کار من فقط تدوین صدا بود. ایرج شادمانی بازیگر کرمانی که سال گذشته فیلم «خسته نباشد» را در جشنواره داشت نیز در این نشست حاضر بود و جواد عزتی هم درباره نقشش توضیح داد: برای من مهم بود که در یک فیلم خوب باشم و اندازه نقش برایم اهمیتی نداشت. گلاره عباسی دیگر بازیگر «شیار 143» نیز بازتابهای فیلم را شوک آور دانست و گفت: جنگ برای منِ دهه شصتی که فکر می کردم همه جای دنیا بچه ها شرایطی مثل من دارند خانه اشان ناامن است و پدر معلوم نیست از خانه که بیرون می رود دوباره برگردد یا خیر، با این فیلم معنا پیدا کرد. واکنش پدرم پس از تماشای این فیلم جالب بود او مرا در جمعیت در آغوش گرفت و چند بار بغلم کرد. ابراهیم حاتمی کیا هم فیلم را نگاه می کرد و تمام اینها احساس خوشایندی در من ایجاد کرد. وی ادامه داد: من عاشق بازیگریم و تمام تلاشم این بوده از طوفهانهایی که مدام این طرف و آن طرفم می کرد سالم بیرون بیایم حالا که مریلا زارعی را دیدم فهمیدم می شود بعد از سالها تجربه باز هم عاشق کار باشی و مقاومت کنی.
پورمحمدی دیگر تهیه کننده فیلم نیز گفت: من برادر شهید هستم و همسرم نیز خواهر دو شهید است بنابراین از نسل خانواده شهدا هستیم و مادران شهدا را بارها و بارها به عینه دیده ایم گرچه هر کاری بکنیم نمی توانیم به آنها ادای دین کنیم. من شهادت می دهم مادران شهدا نیز در مقام شهید هستند. در پایان این نشست آبیار در توضیحاتی در خصوص لوکیشین و لحظات کار بیان کرد: من کرمانی نیستم تنها ترسم برای ساخت این کار نیز این بود که لوکیشین را نمی شناسم و نکند لهجه درست در نیاید اما با فضای روستا بیگانه نبودم چون اهل یزد هستم. در خصوص سکانس طالع بینی نیز این سکانس در واقع یک فضای 7 ساله را پر می کند و الفت که رنج فرزندش او را شکوهمند کرده استفضا را سطحی می بیند و می گذرد. بنابراین نوعی شخصیت پردازی نیز در این بخش بود در خصوص بخشهای مستند نیز باید بگویم ما راشهای متعددی دیدیم و بنا داشتیم این بخشها را با صدای آپارات پخش کنیم در یکی از بخشها نیز عملیات والفجر مقدماتی نمایش داده شد که تهیه کننده آن تصاویر را از عراق به دست آورده بود.
دیدگاه تان را بنویسید