فارس: نخستین دیدار صمیمانه اهالی فرهنگ و هنر شب گذشته در تالار وحدت با حضور دکتر حسن روحانی رئیس جمهور و علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی همچنین معاونان فرهنگی هنری و رئیس سازمان سینمایی و مهدی چمران برگزار شد. بر اساس این گزارش، رضا امیرخانی در این دیدار از جمله هنرمندانی بود که در حوزه ادبیات داستانی به سخنرانی پرداخت و اظهار داشت: طالع بخت رئیس جمهور بین من هر 16 سال یک بار طلوع میکند، 16 سال پیش اولین باری بود که در مقابل یک رئیس جمهور یعنی آیتالله هاشمی رفسنجانی مطالبی را مطرح میکردم، طی این مدت توفیق نداشتم مواردی را عرض کنم، اما اکنون بعد از این مدت مجدداً شرایطی فراهم آمده تا به سخنرانی در برابر یک رئیس جمهور دیگر یعنی آقای روحانی بپردازم. این فرصت را قدر میدانم و در طالع شانزده سال یکبار این ستاره بختی میبینم و حکمتی. امیرخانی در ادامه پیرامون آمار انتشار کتاب و مطرح شدن عدد 70 هزار عنوان و اینکه 50 درصد وقت مطالعه مردم صرف داستان در ایران میشود، افزود: من از قبیله ادبیات و خاصه ادبیات داستانی سخن میگویم. که شترانم در این قبیلهاند. مردمان نه فقط در این ملک که در جایجای عالم، بیش
از نیمی از زمان مطالعه خود را به خواندن داستان میگذرانند. داستان مهمترین بخش صنعت نشر هر کشور است. از این رو بار اصلی مطالعه مردم بر دوش داستان است. نویسنده «من او» تاکید کرد: مردمان نه فقط در این ملک که در جایجای عالم، بیش از نیمی از زمان مطالعهی خود را به خواندن داستان میگذرانند. داستان مهمترین بخش صنعت نشر هر کشور است. صنعت نشر ایران اگرچه خودنمایی سایر صنایع فرهنگی خاصه سینما را ندارد اما اعداد مشت پر کن و آمار قابل اعتنای مکتومی دارد. ادعا میکنم میان همه صنایع فرهنگی کشور، صنعت نشر، مردمیترین صنعت است. اگر کنار نگاه به سایر صنایع به صنعت نشر در گونه ادبیات داستانی نگاه شود درمییابیم که صنعت نشر مردمی ادبیات داستانی با سایر صنایع تفاوتهایی دارد. به گفته وی، حلقه انتهایی سینما و مخاطب سالن سینما است. بیش از هفتاد در صد سالنهای سینمای کشور در اختیار دولت و حکومت است. حلقه انتهایی چرخهی کتاب و مخاطب، کتابفروشی است. بیش از 90 درصد کتابفروشیهای کشور متعلق به مردم هستند. کمتر فیلمی است که بخش خصوصی بدون حمایتهای پنهان دولتی قادر به تولید و توزیع آن باشد. کمتر کتاب موفقی است که خارج از
سازوکار مردمی نگارش، توزیع و فروش به توفیق دست یافته باشد. وی افزود: در میان رقم فروش ریالی فیلم و کتاب در میان پرفروشها اینگونه نیست که تفاوت خیلی معناداری وجود داشته باشد. ده کتاب پرفروش واقعی معمولا به اندازهی فیلمهای بیستم تا سیام پرفروش همان سال فروش ریالی داشتهاند. اما بخش خصوصی نشر به خلاف سینما و البته به دلایل شغلی و مالیاتی از ارائهی آمار خودداری میکند. اما بعد... چرا ادبیات داستانی دیده نمیشود؟ دلیل روشن است. به دلیل انبوه عناوین کتب ارشاد ساخته! چند عنوان کتاب به دست مردم میرسد؟ جواب روشن است. به تعداد کتب موجود در قفسههای کتابفروشی. این رقم بین هزار تا دو هزار عنوان است. حال آن که ارشاد آمار تولید کتاب را در سال بیش از 50 هزار عنوان اعلام میکند. 48 هزار عنوان از این کتابها، کتب غیر حرفهای در صنعت نشر هستند. حمایتهای ارشاد در همهی ادوار و علیالقاعده دورهی فعلی، به شرط صحت، 95٪ هرز میرود! و فقط 5٪ صرف کتب حرفهای میشود. امیرخانی با تاکید بر اینکه ارشاد در همه شهرستانها با ادارات کل پایگاه دارد، خاطر نشان کرد: ارشاد در مراکز دستگاههای فراوان دارد. آنچه ندارد، نه پایگاه
است و نه دستگاه... آنچه ندارد سرگاه است! سرگاه ارشاد را نه نویسندگان به تنهایی که ناشران برجسته بایستی راهبری کنند. این نویسنده به تجربه دوساله خود در مدیریت یک نهاد صنفی نویسندگان در کشور و ارتباط با سایر اتحادیههای نویسندگان کشورها اشاره و توضیح داد: این مهم مرا متفطن کرد که اگر در کشوری اتحادیه نویسندگان قوی باشد، ادبیات آن کشور به خلاف تصور رو به افول است و برعکس اگر در کشوری اتحادیه ناشران در سرگاه مدیریت فرهنگی قرار داشته باشد، ادبیات آن کشور در حال پیش رفت است. امیرخانی اضافه کرد: اتحادیه نویسندگان نویسنده را از فردیت بیرون میکند و تبدیل به ماشین امضای نامههای جمعی سیاستزده میکند. حال آن که نویسنده، هر نویسنده خود نامهای است به عالم! اما اتحادیه ناشران اگر رشد کند و مسائل داخلیش نظیر تعلیق را خود حل کند و مسائل خارجیش نظیر نمایشگاه را خود مدیریت کند، فرصت رشد برای صنعت نشر فراهم میشود و در رشد صنعت نشر نویسنده در فضای رقابتی رشد میکند. وی با این جملات که حمایت از نویسنده، حمایت از قول حسن است، اما حمایت از ناشر، حمایت از اعتبار احسن است، عنوان کرد: خداوند کلمات، از ما شنیدن
قول حسن را نخواسته است. شنیدن اقوال گونهگون و رنگ رنگ را خواسته است و پس از آن، انتخاب بهترین را. وی در پایان سخنانش بیان کرد: جناب آقای دکتر روحانی! مورخ که نه، پردهخوان در پردهای میگوید که لشگر جن به نزد حضرت ارباب رسیدند و به هواخواهی رخصت نبرد خواستند. حضرت ارباب رخصت نداد و فرمود حرب شما با خصم من از فتوت به دور است. شما ایشان را میبینید و ایشان شما را نمیبینند. آقای رئیسجمهور! ممیز، حامی و داور وزارت ارشاد را از لشگر اجنه انتخاب نکنید!
دیدگاه تان را بنویسید