سرويس اجتماعي «فردا» - امیرحمزه نژاد؛ سبك زندگي يكي از مضاميني است كه امروزه با توجه به مدرنيزه شدن زندگي بشر توجه بسياري به آن صورت گرفته است. اين مساله حتي به عنوان يكي از موضوعات مهم در جامعه شناسي شناخته مي شود كه از نيمه دوم قرن بيستم مورد توجه جدي جامعه شناسان قرار گرفته است. سبك زندگي (lifestyle) درواقع به يك سري رفتارها و كنش
و واكنشهاي انسان نسبت به جامعه و فرهنگ قلمداد ميشود كه از يك سو متخص گروه و يا قشر خاصي است و از سوي ديگر اين گروه و قشر خاص را با ديگران متمايز ميسازد. درواقع سبک زندگی معنایی است که از به هم تنیدگی و پیوند و نظام وارگی و شبکه ای بودن عوامل متعددی که در شیوه های زندگی یا اقلیم های زیستن انسان تأثیر می گذارند، به وجود آمده است. به این معنی که سبک زندگی حاکی از مجموعه عوامل و عناصری است که کم و بیش به طور نظام مند با هم ارتباط داشته و یک شاکله کلی فرهنگی و اجتماعی را پدید می آورند. همین پیوستگی، اتحاد و نظام مندی این کُل را از کُل های دیگر متمایز می کند. اهمیت سبک
زندگی وقتی مضاعف میگردد که بدانيم غرب براي ترويج فرهنگ خود طراحی و برنامهریزی بسيار دقیقی را در اين زمينه انجام ميدهد كه نه تنها مصرف فرهنگي دارد بلكه براي كشورهاي غربي ثروت و پول و از سوي ديگر حاكميت بر كشورهاي ديگر را به ارمغان مي آورد. امروزه مدگرايي به عنوان يك صنعت مهم و درآمدزا در مغرب زمين شناخته مي شود كه بسياري از سوپر استارها و افراد مشهور غربي در اين زمينه فعال هستند و شبكههاي تلويزيوني فراواني نيز در اين زمينه راه اندازي شده است. بسياري از شبكههاي ماهوارهاي فارسي زبان نيز در اين زمينه فعال هستند و برنامه ريزي خاصي براي غالب كردن سبك زندگي غربي به شهروند ايراني طراحي و اجرا مي كنند. از اين ميان به وضوح ميتوان به برنامههاي شبكه ماهوارهاي فارسي وان اشاره كرد كه به طور ويژه به پخش برنامه مجري معروف آمريكايي «اپرا گِیل وینفری» می پردازد كه سبك زندگي جديدي را حتي در آمريكا به مخاطبان خود آموزش ميدهد و شبكه فارسي وان نيز به طور ويژه به دوبله و پخش برنامه هاي وي مبادرت ميورزد. اما مساله سبك زندگي تنها در برنامههاي اينچنيني و شوهاي مد خلاصه نميشود. متاسفانه سبك زندگي در اغلب فعاليتهاي
هنري كه از طريق ماهوارهها پخش ميشود، مستتر و پنهان است. سبك زندگي كه موسيقي غربي ترويج مي كند در غرب موسيقي ابزاري است كه از طريق آن سبك زندگي خاصي به مخاطبان ارائه ميشود و برخي از جوانان نيز گرايش خاصي به اين سبك زندگي و نوع لباسهايي كه خوانندگان آمريكايي ميپوشند، پيدا مي كنند. به عنوان مثال خوانندگان رپ آمريكايي كه اغلب سياه پوست هستند، پوشش خاصي دارند كه شامل لباسهاي گشاد و كلاه لبه داري است كه اصطلاحا به اين پوشش، تيپ «بگ» گفته مي شود كه زماني هم در ايران مد شد. رپ و هیپهاپ محصولات افریقایی-امریکاییهای شهر نیویورک در دهه ۷۰ میلادی هستند. بسكتبال ورزش مورد علاقه اين سبك از زندگي است. حتي كساني كه در اين سبك موسيقي فعاليت دارند، به اين موضوع معتقدند كه به طور كل رپ تنها يك سبك موسيقي و خوانندگی نيست، بلكه سبكي از زندگي است.
«موسیقی رپ» حداقل در شکلهای اولیه آن بخشی از خرده فرهنگ (subculture) هیپهاپ (Hip hop) بوده است. خردهفرهنگی که از چهار جزء رپکردن (rapping)، دیوارنویسی یا گرافیتی(graffiti)، رقص مخصوص رپ یا بریکدنس (breakdancing) و آهنگسازی یا دیجیکردن (DJing) تشکیل شده است. هیپهاپ با این ویژگیها، فراتر از مجموعه عوامل هنری است و یک خردهفرهنگ و حتی سبکزندگی محسوب میشود. از این روی در بررسی «موسیقی رپ» باید به تفاوت آن در جایگاه یک سبک موسیقی، یا به عنوان بخشی از فرهنگ هیپهاپ توجه شود.
از سوي ديگر خوانندگان و نوازندگان موسيقي متال كه اكثرا سفيدپوستان آمريكايي به اين موسيقي گرايش دارند و نوعي ديوانگي و شيطان وارگي در آن وجود دارد، سبك زندگي دیگری را ترويج مي كنند كه در آن پوشش لباس هاي تنگ و به اصطلاح راسته مد است. خاستگاه اين سبك موسيقي نيز آمريكاست. پس از گذشت چند سال از تشکیل اولین گروهها در این سبک، متال نه تنها به عنوان یک ژانر موسیقی، بلکه بهعنوان شیوهای جدید برای بیان عقیدههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مذهبی افرادی که معمولاً به ساختار اجتماعي اعتراض داشتند، شناخته شد. كارشناسان موسيقي بر اين عقيده هستند كه در سبك موسيقي متال يك نوع گريز از واقعيت وجود دارد كه اين مساله ارثيهاي از موسيقي پاپ است. برهنگي، افسردگي، تمركز در خسران از جمله ويژگي هاي اين سبك از موسيقي غربي است.
موسيقي « راك» كه خاستگاهي انگليسي دارد نيز به نوبه خود داراي سبك زندگي خاصي است. نام راک کوتاه شده عبارت راک اند رول است و از فعل to rock در زبان انگلیسی به معنای جنباندن و تکان خوردن میآید. اين موسيقي كه بسيار خشن است و با سازهاي الكترونيكي و خشن نواخته ميشود، نوعي آنارشيست و بهم ريختگي را در خود دارد و در اين سبك از موسيقي صداي بلند و خشن اهميت خاصي پیدا کرده است كه رفتار خاصي را به دنبال دارد كه خشونت و درهم ريختگي بخشي از اين رفتار است. ورزش مورد علاقه اين موسيقي «اسكيت»است و گروه هايي مانند پانك ها براي ابراز عقايد خود بهره خاصي از اين موسيقي گرفته اند. درواقع اعضای پانک عقاید ليبرال خودشان را از طریق هنرهای مختلف ابراز میکنند که مهمترین آنها موسيقي، نقاشی، شعر و داستان کوتاه است. پانکها از طریق موسيقي راك نارضایتيشان از مسائل جامعه را ابراز مي كنند. طرز لباس پوشیدن punkها هم بیانگر دیدگاه این سبک است. پانکها خودشان را به شکلی در میآورند که خارج از عرف باشد؛ به این ترتیب حس نفرتي كه نسبت به جامعه دارند را ابراز مي كنند و پارگي لباس آنها كه چندي نيز در ايران نيز مد بود، از جمله شاخصه
هاي این نوع پوشش است. بسياري از ژانرهاي اين موسيقي به مانند دو سبك ديگري كه مورد بررسي قرار گرفت زير زميني و ريشه در يك آنارشي و ناهمگوني با اجتماع است. به هر حال قصد ما بررسي انواع موسيقي غربي و معرفي آنها نبوده و نيست بلكه مساله اين است كه نبايد تنها به عنوان يك موسيقي با اين موارد برخورد كنيم؛ چراكه اين سبكهاي موسيقي نوعي از شيوه زندگي را در درون خود دارند كه خواستگاه آن ايران و فرهنگ اسلامي ما نيست اما به شدت در ميان جوانان ايراني به علت جاذبه موسيقيايي آن منتشر شده است؛ بنابراين به خوبي مي توان به تاثير موسيقي و تلفيق سبك زندگي غربي با آن پي برد. در اين زمينه رسانههاي غربي نيز در ترويج اين سبك هاي موسيقي بسيار موثر بوده اند و غرب توانسته با توجه به در دست داشتن امپرياليسم خبري و ماهوارهاي خود سبك زندگي خود را در قالبهاي مختلف از جمله موسیقی به سراسر جهان صادر كند. اینچنین می شود که این سبک های زندگی نیز به کشورمان وارد می شوند و در جامعه که می نگریم به وضوح جوان هایی را می بینیم که سر و شکل، مو و لباسشان برگرفته از این خوانندگان و گروه های موسیقی غربی است. البته كشورمان در اين زمينه چندان دست
خالي نيست؛ چراكه ايران اسلامي در جاي جاي سرزمين خود داراي سبک های موسيقي اصيلي است كه خود واگويه فرهنگ و تمدني هستند كه در ميان شلوغي هاي موسيقيهاي راك اند رول و پاپ پنهان شده اند. موسیقی که هم غنای فرهنگی و تاریخی بسیاری دارد و هم دارای فراز و فرودهای دلپذیر و زیبایی است که به جای اینکه روح انسان را بخراشد، به نوازش در می آورد. در موسيقي نواحي ايران مفاهيم بديع و انساني و انسانسازي را مي توان ديد كه موسيقي غربي فاقد اين نوع مفاهيم است. از سوي ديگر مسئولان و هنرمندان بايد با اهتمام و شناخت كافي نسبت به اين نوع از موارد فرهنگي برخورد كنند و در اين زمينه بيش از آنكه اثر پذير باشند خود در خلق آثار بديع و اثرگذار مشاركت كنند و نسبت به ترويج فرهنگ اسلامي ايراني اهتمام لازم را انجام دهند تا کمتر شاهد افرادی در جامعه باشیم که هویتشان را در مقابل آثار مبتذل غربی پیشکش کرده اند و در نتیجه از بوجود آمدن یک جامعه فرسایشی و مضمحل جلوگیری کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید