ترانه مستند روحانی از کجا آمده بود؟

کد خبر: 266983

امید‌مهدی‌ نژاد، شاعر و طنزپرداز در صفحه خود در یکی از شبکه‌های اجتماعی به استفاده بدون اجازه کارگردان این فیلم از ترانه وی که به سفارش کنگره شهدای صنعت نفت سروده شده است، اعتراض کرد.

ترانه مستند روحانی از کجا آمده بود؟
مهر:یک شاعر و طنزپرداز با اشاره به سرودن ترانه‌ای برای کنگره شهدای صنعت نفت از استفاده بدون اجازه از همین ترانه در فیلم تبلیغاتی نامزد اصلاح‌طلب در رسانه ملی انتقاد کرد.

پخش فیلم مستند حسن روحانی از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری در فضای شبکه‌های اجتماعی با اعتراض شاعر ترانه‌ای که در انتهای این فیلم تبلیغاتی پخش شد وارد مرحله تازه‌ای شده است.

پس از انتقاداتی که به اظهارنظرهای روحانی درباره مذاکرات هسته‌ای در این فیلم وارد شد، امید‌مهدی‌ نژاد، شاعر و طنزپرداز نیز در صفحه خود در یکی از شبکه‌های اجتماعی به استفاده بدون اجازه کارگردان این فیلم از ترانه وی که به سفارش کنگره شهدای صنعت نفت سروده شده است، اعتراض کرد.

وی در این باره در صفحه خود در این شبکه اجتماعی نوشت: من نمی‌دانم الان باید خوشحال باشم که ترانه‌‌ام را آدم‌های زیادی شنیده‌اند، یا ناراحت باشم که از ترانه‌‌ام که برای شهدای صنعت نفت سراییده بودم، ناگهان در فیلم تبلیغاتی یکی از نامزدهای انتخابات (حسن روحانی) استفاده شده؟

مهدی‌نژاد در ادامه یادداشتش و به شیوه‌ای طنز‌آمیز و انتقادی نوشته است: کاش اقلاً آقای دکتر روحانی بر فرض این که رئیس‌ جمهور شد، به سرایندگان ناخواسته ترانه پایانی فیلم تبلیغاتیش سِمَتی هم بدهد. مثلاً مدیریت مرکز ملی بازی‌های رایانه‌ای یا مدیرکلی اداره مطبوعات داخلی ارشاد بد نیست. حتی اگه امتیاز روزنامه‌ای و یا مجوز مؤسسه فرهنگی‌ هم باشه راضی‌ هستیم. دولت فعلی که دولت بی‌اخلاقی و خشکسالی و دروغ بود. اما می‌گویند دولت بعدی که دولت اخلاق و تدبیر و امید و از این دست حرف‌هاست و در آن دیگر از این نوع استفاده‌ها پیش نمی‌آید. غلط نکنم راست هم می‌گویند.

متن ترانه سروده شده توسط مهدی‌نژاد که در این فیلم بدون اجازه وی مورد استفاده قرار گرفته است، به شرح زیر است:

قصه‌ها پر از سکوتن، پرِ دردن، پرِ رنجن
قصه‌ها می‌گن تو دنیا آدما دنبال گنجن...
قصه دو روی سکه قصه شیشه و سنگه
مایه حیات دنیا یه بهونه واسه جنگه
میون شعله و دوده آدمی که بی‌گناهه
تو خودش داره می‌سوزه طلایی که روسیاهه
تو نگاه تیر و ترکش دلشو گذاشت و خون داد
تا به نامردای عالم معنی مردو نشون داد
رگِ پاره زمینو گره زد با چنگ و دندون
دل به دریا زد و گم شد تو بساط آتیش و خون
حالا خیلی وقته دریا ساکته، امن و امونه
رو لبش خنده موجه دلش اما پر خونه
پا شو از کنار ساحل بسه هرچی گریه کردی
دوباره بیا تو میدون حالا تو مرد نبردی
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها

      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد